تومور بدخيم از منشاء کراتينوسيتهاى اپيدرم است.
|
|
|
|
اسکواموس سل کارسينوم دومين تومور شايع پوست است و حدود ۲۰% تومورهاى پوست را تشکيل مىدهد. ميزان بروز تومور با افزايش سن افزايش يافته و در مردان نيز شايعتر از زنان مىباشد.
در ايران، نسبت ابتلاء در مردان ۵/۱ برابر زنان بوده و در نيمه دوم عمر بيشتر ديده مىشود. اشعهٔ فرابنقش آفتاب نقش اساسى در پيدايش ضايعهها دارد. علاوه بر آن، شواهد متعددى بيانگر
نقش ويروس پاپيلوماى انسانى (HPV) در ايجاد برخى از فرمهاى اسکواموس سل کارسينوم است. در بيمارانى که ضعف سيستم ايمنى دارند چه بهصورت اياتروژنيک (مانند دريافتکنندگان پيوند)، و
چه بهعلت بيمارىهاى زمينهاى مانند لوسمي، خطر اسکواموس سل کارسينوم افزايش يافته است. بيمارىها و آسيبهاى موضعى متعددى مىتوانند زمينهساز بروز اسکواموس سل کارسينوم
گردند که از آن جمله است: محل آسيبهاى حرارتي، زخمها و مجارى سينوسى مزمن، لوپوس ولگاريس، لوپوس اريتماتو، اوستئوميليت و هيدرآدنيت سوپراتيو و در نهايت تعدادى از اختلالهاى
ژنتيکى مانند گزرودرما پيگمنتوزوم، اپيدرموليز بولوزاى ديستروفيک و آلبينيسم ممکن است نقشى در پيدايش اسکواموس سل کارسينوم داشته باشند.
|
|
|
شکل مشخص تومور بهصورت يک پاپول، ندول و يا پلاک هيپرکراتوتيک و به رنگ پوست است و در نواحى که آسيب آفتابى شديد است، ظاهر مىشود. تعداد اريتم ضايعه متغير بوده، بستگى بهشدت
پاسخ التهابى به نئوپلاسم دارد. اولين علامت بدخيمى اندوراسيون است. ضايعه ممکن است به شکل يک پلاک زگيلي، تومور يا زخم نيز ديده شود، ولى وجه اشتراک ميان تمام شکلهاى آن،
اندوراسيون است. در اعضاء متحرک نظير لب و نواحى تناسلى به شکل يک زخم راجعه با دورههاى خونريزى و بهبود مىباشد. شايعترين محل گرفتارى در پوست بهطور واضح و بارز از نواحى
بيشترين تماس با نور تبعيت مىکند، مانند پشت دستها، قسمت فوقانى صورت، لب تحتانى و لالهٔ گوش. بستر ناخن محل شايع اين نوع تومور نبوده، گاه تا بروز علائم پرتوشناختى در بند
انتهائى انگشتان تشخيص داده نمىشود.
|
|
|
|
|
|
در موارد وجود يک تومور سفت در پوست آسيبديده توسط آفتاب يا اشعهٔ X، تشخيص راحت است. در صورت ترديد بهترين و سادهترين راه، بيوپسى است.
|
|
|
روشهاى مختلفى براى درمان ذکر شده است؛ از جمله جراحي، تخريب موضعي، سرمادرمانى و پرتودرماني، ولى به عنوان يک قانون کلى تومورهاى با ديفرانسياسيون بالا با جراحى و تخريب
موضعى و تومورهاى با ديفرانسياسيون کمتر با جراحى و پرتودرمانى درمان مىشوند.
|
|
|
توجه به پيشگيرى از تومورهاى پوست اهميت قابل ملاحظهاى دارد، زيرا اين تومورها از شيوع بهنسبت بالائى برخوردار بوده، چنانچه در مراحل اوليه شناسائى شوند، درمان مناسب در بيشتر موارد منجر به بهبود کامل خواهد شد. ولى ضايعههاى پيشرفته منجر به اتخاذ روشهاى درمانى مشکلتر و پرهزينهتر شده، عوارضى و حتى ممکن است مرگومير به دنبال داشته باشند. مهمترين نکتههاى اساسى در اين مورد عبارتند از:
|
|
- آموزش عمومى درباره آثار آفتاب و اشعه فرابنفش آن در پيدايش تومورهاى پوست و تشويق به محافظت بيشتر در مقابل آن از طريق استفاده از لباسهاى محافظ و مصرف ضدآفتاب بهويژه از ابتداى زندگي.
|
|
- شناسائى گروههاى در معرض خطر (که پيش از اين به آنها اشاره شده است) و آموزش به آنها در رابطه با علائم اوليهٔ سرطانهاى پوست و همچنين انجام معاينهٔ تمام پوست بهطور منظم توسط خود بيمار و بهطور دورهاى توسط پرسنل پزشکي.
|
|
- درمان ضايعههاى پيشسرطانى و عفونتها و التهابهائى که استعداد به تغيير بدخيمى دارند.
|
|
- پيشگيرى منظم بيمارانى که مبتلا به سرطان پوست بوده و درمان شدهاند. هم از نظر عود موقعى و هم به لحاظ آنکه شيوع سرطان در اين گروه بيشتر از جمعيت عمومى است.
|