آدنوکارسينوم پاپيلارى حدود ۸۵% از سرطانهاى غدهٔ تيروئيد را تشکيل مىدهد. اين تومور معمولاً در اوائل بلوغ و بهصورت يک ندول منفرد تظاهر پيدا مىکند. سپس از طريق عروق لنفاوى داخل غده در درون خود غده و سپس به غدد لنفاوى زير کپسول و اطراف کپسول غده انتشار پيدا مىکند. ۸۰% از کودکان و ۲۰% از بالغين با غدد لنفاوى قابل لمس مراجعه مىکنند. تومور ممکن است به ريهها يا استخوان متاستاز بدهد. در بررسى ميکروسکوپي، اين تومور از برآمدگىهاى پاپيلارى اپىتليوم استوانهاى تشکيل شده است. اجسام پساموما در ۶۰% از موارد ديده مىشوند. گاهى از اوقات نوع مخلوطى از پاپيلارى و فوليکولار يا يک نوع فوليکولار از کارسينوم پاپيلارى ديده مىشود. ممکن است TSH باعث افزايش سرعت رشد تومور شود.
آدنوکارسينوم فوليکولار
آدنوکارسينوم فوليکولار حدود ۱۰% از تومورهاى بدخيم تيروئيد را تشکيل مىدهد. اين تومور در سنين بالاترى نسبت به نوع پاپيلارى بروز مىکند و ممکن است در لمس قوام لاستيکى و حتى نرم داشته باشد. ممکن است در ظاهر کپسولدار بهنظر بيايد و يا در معاينهٔ ماکروسکوپى حاوى کلوئيد باشد. در بررسى ميکروسکوپى ممکن است تشخيص کارسينوم فوليکولار از بافت تيروئيد طبيعى مشکل باشد. تهاجم به کپسول و عروق، کارسينوم فوليکولار را از آدنوم فوليکولار متمايز مىکند. متاستازهاى ناشى از تومور غالباً بعد از برداشتن کامل تيروئيد، تمايل به جذب يد راديواکتيو دارند. متاستازهاى استخوانى کارسينوم فوليکولر ممکن است ۱۰ تا ۲۰ سال بعد از برداشتن ضايعهٔ اوليه بروز کنند. پيشآگهى بهخوبى نوع پاپيلارى نيست.
کارسينوم مدولارى
کارسينوم مدولارى حدود ۵-۲% از تومورهاى بدخيم تيروئيد را تشکيل مىدهد. اين تومور حاوى آميلوئيد است و يک تومور توپر، سخت و ندولر است که يد راديواکتيو را بهسختى بهخود جذب مىکند. بهنظر مىرسد که کارسينوم مدولارى از سلولهاى اجسام اولتيموبرانکيال که کلسىتونين نيز ترشح مىکنند نشأت مىگيرد. بروز خانوادگى کارسينوم مدولارى که با فئوکروموسيتوم دوطرفه و هيپرپاراتيروئيدى همراه است بهعنوان سندروم سيپل يا نوع دوم آدنوماتوز متعدد اندوکرين شناخته مىشود. بيماران مبتلا به MEN، نقصى در کروموزوم ۱۰ دارند و در مبتلايان به سرطان مدولارى متاستاتيک تيروئيد، سطوح CEA افزايش مىيابد.
کارسينوم تمايزيافته
اين تومور که بهسرعت رشد مىکند، عمدتاً در زنان ميانسال بروز مىکند و حدود ۳% از کليهٔ سرطانهاى تيروئيد را تشکيل مىدهد. گاهى از اوقات اين ضايعه از يک نئوپلاسم پاپيلارى يا فوليکولر برمىخيز. اين تومور يک تودهٔ توپر با رشد سريع و سفت و نامنظم است که غده را بهصورت منتشر درگير مىکند و خيلى زود به ناي، عضلات و ساختارهاى عصبى - عروقى هجوم مىآورد. اين تومور ممکن است دردناک و در لمس حساس باشد، در بلع ثابت بماند يا باعث بروز علائم حنجرهاى يا علائم انسداد مرى شود. در بررسى ميکروسکوپى سه نوع سلول ديده مىشود: سلول بزرگ، سلول دوکى و سلول کوچک. ميتوز سلولى بسيار زياد بوده و لنفادنوپاتى گردنى و متاستازهاى ريوى نيز شايع هستند. عود موضعى پس از درمان جراحي، قطعى است. پرتودرمانى خارجى و شيمىدرمانى در بعضى از بيماران تسکيندهنده است ولى يد راديواکتيو کارآئى ندارد. پيشآگهى خوب نيست.
درمان
درمان کارسينوم تمايزيافتهٔ تيروئيد، برداشتن تيروديد به روش جراحى است. در کارسينوم پاپيلاري، اعمال جراحى قابل قبول عبارتند از: لوبکتومى کامل همراه با ايسمکتومي، تيروئيدکتومى تقريباً کامل يا تيروئيدکتومى کامل. ميزان بقاء ۱۰ ساله پس از اين اعمال جراحى بيش از ۸۰% است. لوبکتومى ناکامل يا نسبى کنتراانديکه است، چون ميزان عود تومور بيشتر و ميزان بقاء کمتر خواهد بود.
در صورتىکه غدد لنفاوى از نظر بالينى درگير باشند، يک تشريح راديکال معتدلشده و محتاطانهٔ گردن با حفظ عضلهٔ استرنوکلايدوماستوئيد و عصب نخاعى فرعى انجام مىشود.
در کارسينوم مدولاري، احتمال درگيرى غدد لنفاوى بهقدرى زياد است که در همهٔ بيماران بايد قسمت مرکزى گردن از لحاظ وجود غدد لنفاوى کاملاً پاکسازى شده و يک تشريح پروفيلاکتيک گردن - بهخصوص در مواردىکه پس از تيروئيدکتومى سطح کلسيتونين يا CEA سرم بالا باقى مىماند - بهصورت همزمان و يا با يک فاصلهٔ زمانى مشخص انجام شود.
بقاياى متاستاتيک کارسينومهاى فوليکولار و پاپيلارى بايد پس از تيروئيدکتومى کامل يا تخريب کامل تيروئيد با يد راديواکتيو، با 131I تحت درمان قرار بگيرند. تمام مبتلايان به سرطان تيروئيد بايد تا آخر عمر دوزهاى سرکوبگر هورمون تيروئيد دريافت کنند. اندازهگيرى سطح سرمى تيروگلبولين (يک نشانگر براى تومورهاى تمايزيافتهٔ تيروئيد) براى پيگيرى مفيد است چون در بيمارانى که بعد از تيروئيدکتومى کامل بافت تومور باقى مىماند، سطح آن افزايش پيدا مىکند.