|
|
|
اينگونه آسيبها شايعترين علت آسيبهاى جدى و کشنده در تمامى سنين است. در مطالعهٔ بار جهانى بيمارىها برآورد شده است که از بين همهٔ انواع بيمارىها و آسيبها در سال ۱۹۹۰ تصادفهاى رانندگى در رديف نهم قرار داشته و در سال ۲۰۲۰ به رديف سوم ارتقاء مىيابد. اينگونه حوادث، سالانه موجب ۱۰ تا ۱۵ ميليون مورد آسيب و ۷۰۰ هزار مورد مرگ مىشوند. اينگونه حوادث طى يک دههٔ گذشته در ۱۳ کشور پيشرفته به ميزان ۱۸% کاهش يافتهاند که علل آن را بهبود راهها، طراحى ماشينها، محدوديت سرعت، کمربند ايمني، منع الکل و ارتقاء آگاهى عمومى دانستهاند. از سوى ديگر طى همين دهه در ۱۸ کشور در حال پيشرفت اين حوادث معادل ۱۳% افزايش نشان مىدهد که عوامل مختلف به ويژه اختلاط انواع وسايل تندرو و عابرين پياده و حيوانها، وسايل کهنه و معيوب، نواقص جادهها و رفتار جامعه (بىتوجهى به قوانين) را مؤثر دانستهاند.
|
|
آسيبهاى ناشى از وسايل نقليه حتى در کودکان زير يکسال اولين علت در بين آسيبهاى مختلف است. سهم عابران از تصادفهاى رانندگى برحسب گروهسنى و منطقه در جهان متفاوت است. براى مثال، در گروه سنى ۵ تا ۹ ساله آسيبهاى پيادهها سهم عمده را در تلفات ناشى از وسايل نقليه دارد و درصد تلفات عابران از کل حوادث رانندگى از ۲۰% در کشورهاى پيشرفته تا ۵۰% در شرق مديترانه متفاوت است.
|
|
عوامل مهمى که در حوادث رانندگى دخالت دارد، بهقرار زير است:
|
|
۱. سن: بالاترين ميزان آسيب و مرگ براى هر دو جنس بين ۱۹-۱۵ سالگى روى مىدهد و رانندگان ۱۷-۱۵ ساله در مقايسه با افراد ۱۸ ساله و بالاتر دو برابر بيشتر تصادف مىکنند.
|
|
۲. جنس: مردان بيش از زنان در معرض تصادف و حوادث رانندگى هستند.
|
|
۳. بيمارىهاى مختلف بهويژه بيمارىهاى قلبى - عروقي، ديابت، صرع، اعتياد و الکليسم امکان بروز تصادف را زياد مىکند.
|
|
۴. خرابى و معيوب بودن اتومبيلها ميزان حوادث و آسيبها را افزايش مىدهند.
|
|
۵. ويژگىهاى جاده از قبيل طرحهاى نادرست، پيچهاى نامناسب، تقاطعهاى کنترلنشده، وجود اشياء و حيوانها در وسط جاده، علائم رانندگى کم يا نادرست، نور ناکافى و عدم تناسب علائم با فرهنگ مردم بر ميزان تصادفهاى رانندگى مؤثر است.
|
|
۶. وسايل داراى دو چرخ به علت ناپايدارى و کمبود حفاظت براى رانندگان از اهميت ويژهاى برخوردار هستند و اين امر به ويژه در مورد موتورسيکلت داراى اهميت است. مرگومير ناشى
از تصادف با موتورسيکلت در همه جاى دنيا رو به افزايش است و در مقايسه با تصادفهاى اتومبيل که حدود ۱۰% منتهى به آسيب يا مرگ مىشود، اين رقم در مورد موتورسيکلت حدود %۹۰ است. در هند
بيش از يکسوم همهٔ مرگهاى ناشى از سوانح جادهاى در کسانى روى مىدهد که از وسايل دوچرخه استفاده مىکنند. در برخى از پژوهشهاى انجام شده در ايران نيز موتورسيکلت بيشترين نقش
را در تصادف داخل شهرى داشته است. در تصادفهاى موتورسيکلت شايعترين علت مرگ، ضربه به سَر است. آسيبهاى وارده به سَر حدود %۷۵ تلفات دوچرخهسواران را تشکيل مىدهد و گروهى که
بيشتر در معرض خطر حوادث دوچرخهسوارى است، گروه ۶ تا ۱۴ ساله است.
|
|
|
خانه محل بروز بيشتر سقوطهاى منتهى به مرگ، سوختگىها، مسموميتها، خفگى و غرقشدن کودکان در آب است. جراحتهاى ناشى از اجسام نوکتيز و برنده، گزيدگى و جراحتهاى ناشى از
حيوانها نيز در خانه بيشتر اتفاق مىافتد. به اين حوادث در بعضى جوامع بايد خودکشىها و قتلها را نيز افزود. کودکان، زنان و سالمندان گروههاى در خطر آسيبهاى خانگى هستند.
|
|
| آسيبهاى مربوط به محيط کار
|
|
حوادث شغلى خود مبحث گستردهاى است که در اينجا به طور خلاصه به جنبههائى از آن اشاره مىشود. به علت آنکه حوادث حين کار بهطور منظم ثبت نمىشود، آمار قابل اعتمادى در اين مورد وجود ندارد، اما بر اساس تخمين سازمان جهانى بهداشت، سالانه حدود ۱۱۰ ميليون نفر حين کار آسيب مىبينند و ۱۸۰،۰۰۰ نفر تلف مىشوند. اين ميزانها براى آمريکا حدود ۹ ميليون آسيب و ۱۳،۰۰۰ مرگ و براى اروپا ۱۰ ميليون آسيب و ۲۰،۰۰۰ مرگ بوده است. در بعضى کشورهاى در حال رشد ميزان مرگ ناشى از حوادث شغلى بسيار بالا است. در کشاورزى که حدود نيمى از نيروى کار در آن مشغول هستند، تخمين سازمان بينالمللى کار (International Labour Organization-ILL) (غير از چين) براى سالهاى ۱۹۸۰ سالانه ۸ ميليون آسيب و ۳۳،۰۰۰ مورد مرگ بوده است.
|
|
در ايران حوادث ناشى از کار در سال ۶۹ معادل ۱۶،۸۰۰ مورد ثبت شده بوده است که ۴/۱% از آن منجر به مرگ و ۴/۴% منجر به معلوليت شده است. رقم اينگونه حوادث در سال ۱۳۷۵ حدود ۱۲،۰۰۰ نفر از بيمهشدگان تأمين اجتماعى بوده است که بيش از ۱% فوت کردهاند.
|
|
کل خسارتهاى مالى ناشى از تصادفهاى حين کار را نمىتوان به طور دقيق محاسبه نمود، زيرا اين ميزان حاصلجمع حداقل چهار هزينهٔ مجزا يعنى خسارت به کارگر، کارفرما، دولت و کل جامعه است. گفته مىشود که خسارتهاى وارده به منافع عمومى از قبيل کاهش توليد، جبران آسيبها، تأمين خدمات و غيره بهتقريب دو برابر خسارت وارد بهشخص آسيبديده و خانوادهٔ او است.
|
|
در حوادث ناشى از کار نيز گروههاى زير بيشتر در خطر هستند: مردان، گروه سنى ۱۳ تا ۲۰ ساله، مبتلايان به بيمارىهاى مختلف به ويژه اختلال حسي، پُرفشارى خون، بيمارىهاى عمومى
همراه با عدم تمرکز، مصرف الکل، مواد مخدر و محرکهاى اعصاب، محيطهاى کارى پُرخطر نيز عبارتند از مشاغل کشاورزي، ساختمان، معدن و حملونقل.
|
|
|
مرگ ناشى از مسموميت ۷% ازکل مرگهاى ناشى از حوادث را در جهان شامل مىشود. در کشورهاى پيشرفته موارد مسموميت از نوع غيرعمدى است، ولى در کشورهاى در حال پيشرفت در بزرگسالان و بخصوص زنان بيشتر به قصد خودکشى است. افراد در خطر را کودکان و به ويژه کودکان تازه به راه افتاده تشکيل مىدهند و موارد داروئى به ويژه ضدافسردگىها و مسکنها از رايجترين عوامل مسموميت هستند. اهم مواردى که مىتواند موجب مسموميتهاى اتفاقى به ويژه در کودکان شود عبارتند از: آسپيرين، صابون و مواد ضدعفونى کننده، پاککنندهها، ويتامينها، املاح، حشرهکشها، گياهان، واکسن و مواد مشابه، آرامبخشها، نفت و مواد مخدر. فراوانى و نوع مسموميت در نقاط مختلف و برحسب محيط (شهرى و روستائي) متفاوت است. بهعنوان مثال مسموميت با نفت در روستاها و مسموميت با دارو در شهرها بيشتر است. در کشور ما علاوه بر مواد نفتي، ترياک نيز يکى از عوامل مسموميت است. در يک بررسى دربارهٔ موارد بسترى شدهٔ مسموميت در بيمارستانهاى دانشگاه شيراز نشان داده شد که در خردسالان رايجترين علت، نفت و فرآوردههاى آن
(%۲۶/۷) و بعد سموم نباتى (۱۰%) و مسکنها (۱۰%) بود، درحالى که در بزرگسالان آرامبخشها (۲۰%)، سموم نباتى
(%۱۵) و مواد مخدر (۱۳%) بيشترين نقش را داشتهاند. در همين مطالعه نشان داده شد که در بزرگسالان ۸/۶۰% مسموميتها عمدى بوده است. در حالىکه در افراد کمتر از ۱۳سال تنها ۷/۶% موارد عمدى بوده است. در ضمن در بزرگسالان تفاوت عمدهاى بين مرد و زن ديده نشد، ولى در مسموميتهاى خردسالان، پسران بيش از دختران در معرض خطر بودهاند.
|
|
طى دو دههٔ گذشته به خاطر استفاده از قوطىهاى مخصوص دارو که کودکان قادر به باز کردن در آن نيستند، موارد مسموميت داروئى به شدت کاهش يافته است.
|