در صورتىکه داراى کارکنان فعال و باتجربه بينالمللى در ايجاد شبکه ارتباطى نيستيد، لازم است تا بخشى از وقت و منابع خود را براى توسعه و گسترش مهارتهاى کارکنان خود صرف کنيد. اولين و مهمترين مسأله اين است که کارکنان شما نسبت به اين امر (ايجاد شبکه ارتباطي) آمادگى قبلى و تمايل داشته باشند. تمامى افراد بهصورت طبيعى نمىتوانند شبکه ارتباطى ايجاد کنند. برخى اين کار را با اندک کمک ديگران بهطور دقيق و کامل انجام مىدهند و برخى در حقيقت با افراد ناشناس به راحتى ارتباط برقرار نمىکنند (بهخصوص در محيطهاى فرهنگى جديد و ناآشنا).
|
|
بعضى از انواع ايجاد شبکه ارتباطى کلاسيک (سنتي) و تأثيرات آن بر شما و شرکت شما ذيلاً توضيح داده شدهاند. بهخاطر داشته باشيد که هر کدام از کارکنان شما که در بازار هدف حضور دارند، مىتوانند در شکلگيرى تصور مشترى بالقوه از شرکت شما نقش داشته باشند.
|
|
|
|
اين نوع کارمند ممکن است داراى عقايد و انديشههاى بزرگى باشد، اما لزوماً با مردم راحت ارتباط برقرار نمىکند. اينکه اين افراد چقدر با استعداد باشند مهم نيست. در يک کار اجتماعى آنها احتمالاً خشن يا بىادب و غيردوستانه ظاهر مىشوند. شما خواهان وجهه ضعيف نيستيد. آنها نيز بهکار جمعى تمايلى ندارند بههمين خاطر اين افراد را به اجلاسهاى مربوط به ايجاد شبکه نفرستيد و اگر حضور آنها لازم است، آنها را با کسى بفرستيد که قادر باشد با مسائل اجتماعى مورد لزوم به خوبى برخورد کند.
|
|
|
اين افراد ممکن است مهارتهاى ايجاد ارتباط بين افراد را دارا باشند، اما علاقه اندکى به برخورد با افراد جديد دارند و به اين طريق فرصتها را براى برقرارى ارتباط از دست مىدهند. در عوض اين افراد جذب افرادى مىشوند که مىشناسند. تصورى که در ذهن ديگران ايجاد مىکنند اين است که شرکت شما از نوع جدى و حرفهاى نيست. اگر قرار است که اين افراد معرف شرکت شما باشند، بايد آموزش و توانائى کسب اطلاعات را بهطور سازمان يافته کسب نمايند، تا زمانى که متوجه شوند از آنها انتظار مىرود که بايستى در ايجاد شبکه ارتباطى فعال باشند.
|
|
|
اين افراد ابتکار عمل را در دست دارند، اما مانند بازپرسانى که به بازجوئى مظنون خود مىپردازند، عمل مىکنند. اين افراد از ديگران اطلاعات زيادى مىگيرند و ممکن است خيلى چيزها را ياد بگيرند اما طولى نمىکشد که به خاطر عدم تبادل اطلاعات، اعتماد ديگران را از دست مىدهند. تصورى که اين افراد در ذهن مشتريان بالقوه ايجاد مىکنند، اين است که شرکت شما اهل يک کار تيمى جدى نيست و بيشتر گيرنده خدمات است تا يک بازيکن تيم. از آنجائى که آنان خارج از بازار قرار خواهند داشت که شما بهعنوان نمايندهٔ آنان معرفى شدهايد، کارکنان شرکت شما بايد بدانند و اين پيام را از مديريت خود دريافت کنند که ايجاد يک شبکه ارتباطى مانند يک خيابان دو طرفه است و همه بايد از آن منتفع گردند. در اين زمينه شايد نياز به آموزش براى چگونگى انجام کار شد.
|
|
|
اين افراد در ملاقات و برخورد با افراد جديد به ابتکارات مناسبى دست مىزنند، اما گفتگوها را در يک سطح اجتماعى نگه مىدارند. آنها ممکن است خيلى مردمى باشند و مورد استقبال مردم قرار بگيرند و بنابراين مىتوانند در راستاى ايجاد شبکه ارتباطى خيلى باارزش محسوب شوند. با اين وجود بايد بفهمند که چگونه در مبادله اطلاعات بازرگانى نيز وارد شوند . اينکه به اين افراد توضيح داده شود تا چگونه موضوعات و مکالمات اجتماعى را به سطح مسائل بازرگانى بکشانند و همچنين همراهى آنها با يک مربى خوب، مىتواند کارساز باشد.
|
|
|
اين دسته کارکنان تقريباً تمام اوقات مشغول ايجاد شبکه هستند. آنها داراى ابتکار بوده و معمولاً بهدنبال راههائى مىگردند تا براى ديگران مفيد باشند. متقابلاً افراد ديگر نيز اغلب اطلاعات باارزشى را با آنان مبادله مىکنند. اين افراد قلب تيم شبکهاى شرکت شما هستند و بايستى حمايت جدى شما را داشته باشند و بهخاطر تلاشهاى ايشان تشويق گردند.
|