|
|
وقتى برداشت اوليه شکل گرفت و بچهها بازى کردن با يکديگر را آغاز کردند، فرصتى بهوجود مىآيد تا دوستى واقعى نضج بگيرد. البته دوستى در دوران کودکى غالباً شکننده و ضعيف است؛ فرزند شما ممکن است در يکروز 'بهترين دوست' يک کودک باشد و در روز ديگر به شکلى کاملاً متفاوت 'بهترين دوست' کودکى ديگر باشد. با اين حال، برخى دوستىها بلندمدتتر مىباشند که به مقدار زياد بستگى به پختگى هيجانى و شخصيتى کودکانى دارد که درگير اين روابط هستند.
|
|
همچنين، کودکان در ميزان محبوبيت با يکديگر تفاوت دارند. ممکن است کودکى موردعلاقهٔ تعداد زيادى از همسالان خود باشد، درحالىکه ديگرى از جمع کنار گذاشته يا حتى طرد مىشود. در بسيارى از موارد براى اين مسئله کارى نمىتوان صورت داد، چرا که غالباً محبوبيت در کودکان به تعداد زيادى از عوامل جسمانى ثابت بستگى دارد، مثل توانائى ورزشى و جذابيتهاى جسمانى که مشکل مىتوان اين کيفيتها را تغيير داد. در ضمن، کودکان محبوب معمولاً باهوشتر هستند. با اين حال مىتوانيد به فرزند خود کمک کنيد تا بهمنظور حفظ دوستى با توجه کردن به زبان بدن، محبوبيت و توانائى او را افزايش دهد، زيرا تحقيقات روانشناسى تعدادى از جنبههاى زبان بدن را که در ايجاد احساس راحتى در ديگران مؤثر است، تشخيص دادهاند کودکى که اين پيامهاى غيرکلامى را انتقال مىدهد احتمال بيشترى دارد که اوقات خوبى را با همسالان خود سپرى کند.
|
|
آن ابعادى از زبان بدن که رر مباحث قبل بهعنوان محور ايجاد برداشت اوليه مثبت معرفى شد، در حفظ و نگهدارى دوران کودکى نيز اهميت دارند که عبارت از وضعيت درست و خوب بدني، تماس چشمى مناسب، چهرهاى متبسم و آرام بودن مىباشند. فرزند شما بايد هميشه تشويق شود تا دربارهٔ اين حالتهاى زبان بدن او تأمل کند، اما وقتى رابطهٔ دوستى شکل گرفت، موارد ديگرى نيز به صحنه مىآيند.
|
|
هر کسى دوست دارد وقتى صحبت مىکند، حرف او را گوش کنند. تصور کنيد که چه احساسى خواهيد داشت، وقتى با شخصى- همسر يا کودک خود- صحبت مىکنيد ولى در مىيابيد که آنها هيچ توجهى به سخنان شما ندارند. بدون شک ناراحت خواهيد شد و شايد از اينکه تا اين حد کم علاقه نشان مىدهند، دلخور شويد. کودکان نيز همينگونه احساس خواهند کرد. به اين علت بايد در فرزند خود 'توجه کردن' به کسانى را که با او در حال صحبت هستند، توسعه دهيد. توجه کردن جزئياتى دارد که اولين آن تماس چشمى است، اما منظور فقط تماس چشمى ثابت نيست چرا که تماس چشمى مىتواند غيرصميمى نيز بهنظر آيد و نوعى بىتفاوتى را نيز نشان دهد. تماس چشمى بايد گاهگاه و منظم باشد نه مداوم. هيچموقع هنگام مکالمه، مخاطب نبايد بيش از يک يا دو ثانيه به شکلى يا چيزى خيره شود، در غير اين صورت چنين بهنظر خواهد رسيد که گوئى توجه او بىهدف و در اثر خستگي، سرگردان است.
|
|
بيان چهرهاى کودک نيز بايد متنوع و مناسب باشد. شنوندهاى که هنگام شنيدن يک داستان غمناک لبخند بزند يا هنگام شنيدن يک قصهٔ جالب و خوشايند، غمگين باشد. حتماً با دقت و توجه گوش نمىدهد. يک ظاهر خشک و خالى نيز مىتواند چنين برداشتى بهدست دهد. بنابراين، خلقيات بيان چهرهاى شنونده بايد با خلقيات صحبتکننده متناسب باشد. احتمالاً به هر طريق کودک شما اين کار را خودبهخود انجام دهد، اما ارزش دارد که به او يادآورى و تأکيد کنيد.
|
|
همچنين تحقيقات ثابت کردهاند که وقتى کودک به دوستان خود 'تقويت مثبت' را ارائه مىکند، با تأييد سخنان و اعمال آنان محبوبتر مىگردد. مثلاً وقتى دوست او يکى از شيرينىهاى خود را تقديم مىکند، يک لبخند مىزند؛ وقتى اسباببازى جديدى را به او نشان مىدهد، نگاهى مشتاقانه به چهرهٔ او مىافکند و يا وقتى دوست او بدون کمک ديگران بر مانعى غلبه پيدا مىکند، با دست علامت موفقيت را نشان مىدهد. اينها مثالهائى از تقويت مثبت هستند. در حقيقت هرگونه رفتار ظاهرى يا حالتى که به معنى تائيد باشد در اين طبقه جاى مىگيرد.
|
|
بچههاى کوچک (بهويژه آنها که زير چهار يا پنج سال هستند) بهطور طبيعى خود محور هستند و دربارهٔ فکر کردن به احساسات ديگران دچار مشکل مىشوند. بنابراين بهاندازهٔ بزرگسالان، بهطور خودبهخودى تقويت مثبت را از طريق زبان بدن منتقل نمىکنند. براى انجام چنين کارى به حساسيت رشد يافتهترى نياز دارند. با اين حال تقويت مثبت در تقويت روابط و پيوند عاطفى و هيجانى بين کودکان بسيار مؤثر است و مهارتى است که فرزند شما مىتواند با راهنمائى و حمايت شما آن را بياموزد.
|
|
آخرين جنبه از زبان بدن که بايد در اين مورد در نظر گرفت 'حالت صلحطلبي' است. به کودک خود و دوست او هنگام بازى بنگريد، بهزودى درخواهيد يافت حالتى که نسبت به يکديگر مىگيرند، مىتواند پرخاشگرانه يا صلحطلبانه باشد. حالت پرخاشگرى واضح و آشکار است، مثلاً قاپيدن اسباببازى از دست کودک ديگر؛ هنگام ناکامى نسبت به ديگران عصبانى شدن (وقتى چيزى طيق نقشه پيش نرود) يا حتى خيلى ساده جوش آوردن و داد و فرياد کردن. هرکسى پس از ديدن چنين حالتى مىفهمد که آنها چه منظورى دارند و با هدفى مستقل به انتقال چنين هيجانى دست زدهاند.
|