|
| ايمنسازى غيرفعال (پاسيو)
|
|
در انسان، تزريق ايمونوگلوبولين ضد کزاز (TIG) عدم وقوع کزاز زا تضمين نمىکند، بهطورى که براساس مطالعههايى که در آمريکا صورت گرفته است، ۵% مبتلايان به کزاز آنهايى هستند که درموقع آسيبديدن بدن، ايمونوگلوبولين ضدکزاز هم دريافت نمودهاند. پادزهرى که در خلال دورهٔ کمون، يا اوايل بيمارى تجويز شود، درواقع بر توکسين فيکسنشده، مؤثر واقع مىشود و ممکن است بيمارى را تحت تأثير، قرار دهد.
|
|
جهت ايمنسازى پاسيو، مىتوان از ايمونوگلوبولين انسانى يا سرم ضدکزاز اسبى استفاده نمود، ولى مصرف ايمونوگلوبولين انسانى به دلايل زير، بهتر است:
|
|
۱. پادزهر (آنتىتوکسين) انساني، نسبت به نوع اسبي، تمايل کمترى به تشکيل کمپلکسهاى ايمنى که بسرعت دفع مىگردند دارد.
|
|
۲. واکنشهاى آنافيلاکتيک شديد و کشندهاى که گاهى بهدنبال تزريق سرم اسبى بروز مىنمايد با پادزهر انساني، بىنهايت نادر بوده، درمورد اخير، به هيچ وجه نيازى به آزمون قبل از تزريق نمىباشد و مىتوان با خيال راحت آن را تزريق نمود. با اين حال توصيه شده است که درموقع تزريق پادزهر حيوانى يا انساني، بايد آدرنالين نيز در دسترس باشد.
|
|
۳. ايمنى ناشى از سرم اسبي، گرچه معادل ايمنى حاصل از ايمونوگلوبولين ضدکزاز انسانى است، ولى مدت آن کوتاهتر مىباشد: ايمنى ناشى از سرم انسانى ۳۰ روز و سرم اسبى ۷ تا ۱۰ روز است.
|
|
ايمونوگلوبولين ضدکزاز را بايد تنها براى زخمهاى وسيع و آلوده بکار برد و در زخمهاى تميز و سطحي، کاربرد آن موردى ندارد. تزريق ماهيچهاى بموقع ۲۵۰ واحد (يک ويال) TIG بهمدت چهارهفته ايمنى ايجاد خواهد کرد.
|
|
يک دوز واحد ايمونوگلوبولين ضدکزاز، در تمامى موارد و همچنين پس از ابتلا به زخمهايى که بيشتر از ۲۴ ساعت از بروز آنها گذشته باشد، در افرادى که يک يا دو تزريق واکسن دريافت نمودهاند، نيز کافى بهنظر مىرسد. گرچه طبق توصيهٔ بعضى از شرکتهاى داروسازى درصورتى که بيش از ۱۲ ساعت از شروع حادثه گذشته باشد، بايد از ۵۰۰ واحد (دوبرابر) اين فراورده استفاده نمود (شرکت سازندهٔ تتابولين). درضمن مقدار توصيهشدهٔ سرم اسبى معادل ۱۵۰۰ واحد است که پس از آزمون، بصورت ماهيچهاى مصرف مىگردد. يادآور مىشود که ايمونوگلوبولين کزاز انسانى را بايد در دماى ۴ تا ۸ درجه سانتيگراد نگهدارى نمود.
|
|
مصرف پادزيستها (آنتىبيوتيکها) جهت مبارزه با عفونت محل زخم لازم است، ولى تأثير آن در پيشگيرى از بيمارى کزاز مسئلهٔ مورد بحثى است. پنىسيلين، باعث ازبين بردن کلوستريديومهاى درحال رشد مىگردد، ولى هيچگونه تأثيرى بر هاگها يا توکسين ترشحشده در محل زخم ندارد؛ بنابراين فقط از تکثير کلوستريديومها جلوگيرى مىنمايد. بدين علت، پيشگيرى قابل اطمينان، تنها بهوسيله ايمنسازى قبلى و تميزکردن زخمهاى آلوده حاصل مىشود. درصورت يافتن کانون عفوني، بايد اندکى پس از تجويز پادزهر (آنتىتوکسين)، اقدام به دبريدمان جراحى نماييم تا توکسينى که درحين عمل جراحى وارد جريان خون مىشود، بهوسيله آن خنثى گردد. البته در ۲۰% موارد، کانون اوليه را نمىتوان يافت و بنابراين در اينگونه موارد شايد بتوان گفت ميکروب ازطريق سيستم گوارش يا استنشاق، وارد بدن شده است.
|
|
حداقل به دو طريق مىتوان از بروز کزاز نوزادان جلوگيرى کرد. يکى گسترش زايشگاهها و ارتقاى سطح بهداشت مردم و ديگرى ايمنسازى زنانى که در سنين آبستنى هستند و بخصوص آنهايى که آبستن نيز مىباشند.
|
|
در سال ۱۹۹۴ بهتقريب ۴۹۰،۰۰۰ مورد مرگومير نوزادان بهعلت کزاز نوزادان بوده است، درحالى که در کشورهاى پيشرفته با محافظت شيرخواران در بدو تولد ازطريق واکسيناسيون مادرانشان با + TT2 يا روشهاى بهداشتى مراقبت بندناف و زايمان از بروز ۷۳۰،۰۰۰ مورد مرگ نوزادان، پيشگيرى شده است.
|
|
در سال ۱۹۸۹ سازمان جهانى بهداشت تصميم گرفت کزاز نوزادان (NT) را در سراسر جهان حذف کند. در سال ۱۹۹۳، زمانى که ميزان براورد کلى مرگ ۵/۶ مورد در ۱۰۰۰ تولد زنده (LB) و پوشش جهانى + TT2 در زنان آبستن ۴۵% بود، هدف سازمان جهانى بهداشت بصورت حذف کزاز نوزادان بهعنوان يک معضل بهداشت عمومي، بهوسيله کاهش بروز به کمتر از يک مورد در ۱۰۰۰ تولد زنده در کشور، تعيين شد و موفقيت اين برنامه در عرض مدت کوتاهى مشاهده گرديد.
|
|
درمصر، ايمنسازى با توکسوئيد کزاز (TT) براى زنان آبستن، از ۱۹۷۳ آغاز گرديد. با اين وجود، يک براورد کشورى مرگومير نوزادى تنظيم شده در سال ۱۹۸۶، تخمين زد که در مرگومير ناشى از کزاز نوزادان ، ۷مورد در ۱۰۰۰ تولد زنده بوده و کزاز بهعنوان يک معضل مهم بهداشت عمومي، باقى مانده است. بنابراين از سال ۱۹۹۸ بهبعد يک برنامهٔ ضربتى حذف کزاز نوزادى شامل: ۱. يک رشته عمليات گستردهٔ ملى يکساله با هدف زنان آبستن طى سالهاى ۱۹۹۳-۱۹۸۸ و ۲. انجام يک رويارويى پرخطر طى سالهاى ۱۹۹۴-۱۹۹۲، منجر به ۸۵% کاهش در موارد گزارششده گرديد. اين گزارش، پيشرفت بهسوى هدف مذکور را که بصورت بروز کمتر از ۱ مورد در ۱۰۰۰ تولد زنده در هر محدوده تعيين شده است، شرح مىدهد.
|
|
پادتنهاى ضدکزاز موجود در خون مادر ازطريق جفت عبور مىکنند و با ورود به بدن جنين باعث ايجاد ايمنى غيرفعال و موقتى در چند ماه اول بعد از تولد مىشوند و بنابراين براساس
شواهد موجود، ايمنسازى فعال مادران در اوايل دوران آبستني، بهطور چشمگيرى موجب کاهش ميزان بروز کزاز نوزادان گرديده است.
|
|
|
واکنش نسبت به توکسوئيد، شايع نيست و بيشتر در افرادى بروز مىکند که در گذشته چندينبار اين واکسن را دريافت کرده باشند. واکنش موضعى شامل ادم، اريتم، درد و تب، حدود چند ساعت پس از تزريق واکسن، عارض مىشود و يادآور 'پديدهٔ آرتوس' مىباشد. گرچه اينگونه واکنشها در ۳۰% دريافتکنندگان واکسن که از قبل نيز واکسينه شدهاند، بروز مىکند، ولى عوارض حاصل چندان شديد نمىباشد و تنها در کمتر از ۳/۰% موارد باعث ناتوانى بيمار بهمدت يکروز يا بيشتر مىگردد.
|
|
حساسيت زياد (هيپرسانسيتيويته) تأخيري، نسبت به توکسوئيد کزاز درحدود ۶ تا ۷ روز پس از تلقيح واکسن بصورت بروز درد، ناراحتى و تحريک موضعى در محل تزريق نيز ديده شده است. اين پديده شبيه واکنش نسبت به توبرکولين است و بهطور کلى با واکنش کهيرى سريع، متفاوت مىباشد.
|
|
اقدامهاى سادهاى که باعث جلوگيرى از آلودگى زخم مىشوند يا زخمهاى آلوده را پاک مىنمايند مىتوانند در پيشگيرى از بروز کزاز، تأثير بسزايى داشته باشند. نمونهٔ بارز آن تأثيرى است که توجه به درمان باقيماندهٔ بندناف، بر روى شيوع کزاز نوزادان دارد و خود دليل خوبى است جهت اثبات مؤثر بودن اقدامهاى بهداشتى ساده، در پيشگيرى از بروز اين بيماري.
|
|
جراحى پروفيلاکتيک، يعنى برداشتن تمامى نسوج مرده و اجسام خارجي، از داخل زخم، نهتنها مواد حامل هاگ را از سر راه، برخواهد داشت، بلکه امکان فراهم شدن شرايط بىهوازى لازم،
جهت رشد اسپورها را نيز ازبين خواهد برد.
|
|
| ايمنسازى زنان آبستن بهمنظور پيشگيرى کزاز نوزادان
|
|
۱. بايد تمام زنان آبستن غيرايمن را با تزريق دونوبت واکسن کزاز بهفاصلهٔ چهار هفته واکسينه نمود. البته بايد برنامهٔ واکسيناسيون را طورى تنظيم کرد که دومين نوبت واکسن، حداقل بهفاصلهٔ دوهفته قبل از زايمان، تزريق گردد تا فرصت براى توليد پادتن کافى وجود داشته باشد. درضمن جهت حصول ايمنى کامل در زنان آبستن توصيه شده است سومين نوبت واکسن را درخلال آبستنى بعدى تزريق نمايند. درصورتى که زنان آبستن، فقط دونوبت واکسن کزاز را دريافت نمايند، مقدار پادزهر (آنتىتوکسيني) که در بدن آنها توليد مىشود، جهت پيشگيرى از بروز کزاز نوزادانى که تا چهلماه بعد از آن متولد مىگردند، کافى خواهد بود.
|
|
۲. در زنانى که از پيش عليه کزاز واکسينه نشدهاند، بايد حداقل، ۵نوبت واکسن کزاز تزريق گردد. به اين ترتيب که نوبت اول، دوم و سوم، بهنحوى که ذکر شد و نوبت چهارم و پنجم يا
بهفاصلهٔ يک سال يا درخلال آبستنىهاى بعدي، تزريق شود. زيرا طبق مطالعههاى انجامشده اين پنج نوبت واکسن براى دوران آبستنى آنان کفايت مىنمايد. شايان ذکر است که طبق برنامهٔ
ايمنسازى مصوب کميتهٔ کشورى ايمنسازي، در جمهورى اسلامى ايران، براى ايمنسازى زنان آبستن و زنان در سنين آبستني، از واکسن دوگانهٔ بزرگسالان استفاده مىشود.
|