پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

محل گرمی جولان بزیر سرو بلندش


محل گرمی جولان بزیر سرو بلندش    قیامتست قیامت نشست و خیز سمندش
تصرف از طرف اوست زان که وقت توجه    دراز دست‌تر از آرزوی ماست کمندش
میانه‌ی هوس و حسن بسته‌اند به موئی    هزار سلسله برهم ز جعد سلسله بندش
نهاد یاری مهر و وفا به یکطرف آخر    دل ستیزه کز جنگجوی جور پسندش
هزار جان گرامی فدای ناوک یاری    که گاه گاه شود پر کش از کمان بلندش
ز خلق دل به کسی بند اگر حریف شناسی    که نگسلد ز تو گر همه از آهنست می‌شکنندش
مدار باک اگر کرد دل به من گله از تو    که پیش ازین ز تو بسیار دیده‌ام گله‌مندش
درم خریده غلام ویست محتشم اما    صلاح نیست که گویم خریده است به چندش


همچنین مشاهده کنید