|
|
| مشکلات متابوليک بدن در ضربات
|
|
در اين بيماران نيز پاسخهاى متابوليک در صدمات مشابه ساير آسيبهاى غيرمترقبه و تصادفى مىباشد. اين واکنشها در طى سه مرحله اتفاق مىافتد:
|
|
- فاز کاهش ebb phase
|
|
- فازکاتابوليک يا flow phase
|
|
- فازآنابوليک
|
|
در مرحله اول که فقط براى چند ساعت دوام دارد کاهشى در فونسکيون متابوليک و انرژى مصرفى بهوجود مىآيد. در فازکاتابوليک که بلافاصله بعد از مرحله اول بهوجود مىآيد. ميزان (rate) متابوليک افزايش يافته و منابع انرژى بدن از چربىهاى بهحرکت درآمده و ذخائر پروتئين (اساساً از ماهيچه) بهوسيله گلوکز نئوژنر براى توليد انرژى شکسته مىشوند.
|
|
تعادل ازته منفى در اين زمان انعکاس کاهش سنتز پروتئين و از طرف ديگر افزايش تجزيه پروتئين مىباشد. اين افراد ممکن است که ميزان زيادى نيتروژن از دست بدهند در اين حالت بايد توجه نمود که هميشه جبران مقدار از دست رفته در هر روز ضرورى و عملى نمىباشد.
|
|
در فاز کاتابوليک کاهش وزن سريعى رخ مىدهد. رژيم درمانى در اين مرحله بايد با هدف به حداقل رساندن اتلاف و از بين رفتن بافتها و کاهش کاتابوليسم تنظيم گردد.
|
|
بالاخره کاتابوليسم کاهش يافته و وارد فاز آنابوليک مىگردند که معمولاً همراه با افزايش فعاليت و اشتهاى بيمار مىباشد. هدف رژيم درمانى در اين موقع ترميم توده عضلانى و افزايش سنتز پروتئين مىباشد. بايد توجه نمود که تغييرات متابوليک بعد از هر صدمهاى متناسب با شدت جراحات بوده و حداکثر آن بعد از سوختگىها بهوجود مىآيد. بهطور کلى اثرات واکنشهاى متابوليک بدن بر روى صدمات عبارتند از:
|
|
- افزايش نرخ متابوليک.
|
|
- کاهش وزن ۸۰% از ذخائر چربى و عايقى از پروتئينهاى بدن.
|
|
- افزايش اتلاف نيتروژن.
|
|
- افزايش هورمونهاى کاتهکو، لامينها، گلوکاکون، کورتيزول، هورمون رشد، انسولين (اما کمبود نسبى انسولين بهدليل افزايش مقاومت بافتها در مقابل آن ديده مىشود.)
|
|
- احتباس آب و سديم.
|
|
واکنشهاى فوق بعد از صدمات نخاعى بهسرعت بهوقوع مىپيوندند و همراه با فاکتورهاى روانى که بر اشتها تأثير مىگذارند باعث کاهش وزن بيمار مىگردد. ناتوانى ايلئوس؛ انسداد روده همراه با درد و نفخ شکم و استفراغ و مسموميت که در اثر فقدان حرکات دودى ايجاد مىشود.
|
|
تقريباً يک هفته بعد از آسيب ممکن است رخ داده و عملکرد طبيعى روده احتمال دارد براى هميشه از بين برود. زخمهاى فشارى نيز ممکن است در پى آسيب گسترش يابند.
|
|
| مشکلات فيزيکى در هنگام خوردن
|
|
خوردن و نوشيدن در هنگامىکه بيماران تحت درمان بوده و به پشت خوابيدهاند مشکل مىباشد. غذا بايد بهنحوى تهيه شود که با وضعيت فرد سازگار باشد. براى مثال غذاهائى که آبکى باشند روى بيمار ممکن است ريخته شود ناتوانى و ضعف عضلات بيندندهاى باعث افزايش وابستگى تنفس به ديافراگم مىگردد.
|
|
وعدههاى غذائى حجيم و نفاخ و تجمع گاز و يبوست به اين ترتيب مىتوانند منجر به تنگى نفس گردند که بايد از آن اجتناب و پرهيز گردد. بهخصوص اين موضوع در افرادى که در اثر اصابت گلوله يا ترکش به قفسه صدرى قسمتى از ريهٔ آنها جمع شده و کاهش بيشترى در ظرفيت ريوى تنفسى دارند حادتر مىباشد.
|
|
از سوئى ديگر تضعيف رفلکس سرفه يا کاهش قدرت سرفه کردن بهدليل فلج عضلات بيندندهاى و يا ديافراگم باعث مىشود که اجسام خارجى و نيز ترشحات داخل حبابچههاى ريه به خارج رانده نشوند و به اين ترتيب خطر عفونتهاى ريوى نيز بالا مىرود. از اين رو رعايت موارد زير ضرورى است:
|
|
- عدم مصرف سيگار
|
|
- از خوردن خوراکىهاى خاصى چون آجيلها که امکان دارد ذراتى از آنها به راههاى هوائى وارد شده و با سرفه مؤثرى قابل خارج شدن نمىباشد حتىالمقدور پرهيز شود.
|
|
- بههمين دليل در هنگام غذا خوردن از صحبت کردن، خنديدن، عصبى شدن و حرکات سريع خوددارى نمائيد.
|
|
انجام فيزيوتراپى و ورزشهاى عضلات قفسه سينه در بهبودى وضعيت تنفسى و تقويت قدرت سرفه بهخصوص در افراد کوادرى پلژيک حائز کمال اهميت است.
|