|
|
در صورت انتقال خون ذخيره شده، سلولهائى که در حين ذخيره آسيب ديدهاند (۱۰% سلولها بعد از ۲ هفته ذخيره شدن)، ظرف ۲۴ ساعت از خون برداشت شده و بقيهٔ سلولها بهصورت طبيعى باقى مىمانند. در موارد ترانسفوزيون وسيع، استفاده از خون کامل انتخابى مىباشد و مىتوان آن را تا ۳۵ روز نگهدارى نمود. در خون ذخيره شده، افزايش مقادير اسيد لاکتيک، فسفات معدني، آمونياک و پتاسيم، معمولاً اهميت بالينى ندارد. استفاده از خونى که مدت زيادى نگهدارى شده است، بهجز در مبتلايان به اختلالات شديد کليه و کبد، هيچ بار متابوليکى قابل توجهى به بيمار تحميل نمىنمايد.
|
|
اکثر فاکتورهاى انعقادى در خون ذخيره شده پايدار مىمانند ولى پلاکتها و فاکتورهاى V و VIII تخريب مىشوند. اگر خون ذخيره شده در يخچال نگهدارى نشود، بعد از ۲ روز تقريباً همه
پلاکتهاى خود را از دست مىدهد. در مورد فاکتور V، فقط ۱۰% - ۵ مقدار طبيعى براى هموستاز کافى است؛ در ترانسفوزينهاى مکرر خون کامل، ندرتاً سطح فاکتور V تا اين ميزان کاهش مىيابد.
|
|
|
معمولاً خون به ميزان ۵۰۰mL در ۲-۱ ساعت تزريق مىشود. در بيماران قلبي، بايد ۳-۲ ساعت به ترانسفوزيون اختصاص يابد. براى ترانسفوزيون سريع در شرايط اورژانس، بهترين کار استفاده از
يک کانول پلاستيکى شماره ۱۵ است تا خون بتواند بهراحتى جريان يابد.
|
|
|
خونريزى از يک محل معمولاً بهعلت يک نقص ساختمانى ايجاد شده بايد با بخيهزدن و استفاده از کوتر متوقف گردد. خونريزى از جاهاى متعدد نشاندهندهٔ يک اختلال هموستاتيک بوده، معمولاً بهصورت خونريزى منتشر از عروق کوچک زخمها، مخاطات، و محلهاى ورود سوزن تظاهر مىيابند. درمان اوليه کواگولوپاتى در اثر کاهش پرفيوژن، رساندن حجم خون بهحد طبيعى آن مىباشد.
|
|
در بيمارانى که خونريزى منتشر ميکروواسکولر و ترومبوسيتوپنى دارند، انديکاسيون تزريق پلاکت وجود دارد. تجويز پروفيلاکتيک پلاکت، بدون خونريزى غيرطبيعى توصيه نمىشود. در اثر رقيق شدن خون به تنهائي، شمارش پلاکتى ندرتاً از ۵۰۰۰۰/μL کمتر مىشود، مگر ۲۰-۱۵ واحد تزريق شده باشد.
|
|
اگر خونريزى منتشر ميکرواسکولر بههمراه هيپوفيبرينوژنمى اتفاق افتد، مىتوان از Cryoprecipitate استفاده کرد. در صورت نبود هيپوفيبرينوژنمى و PT يا PTT بيش از يک و يکدوم برابر مدت طبيعي،
مىتوان FFP تجويز نمود.
|
|
|
هموليز حاد بهعلت ترانسفوزيون خون غيره همگروه با بيمار شايعترين علت مرگ بلافاصله پس از ترانسفوزيون مىباشد. در مورد مرگ و ميرهاى ديررس پس از انتقال خون، شايعترين عامل هپاتيت است.
|
|
۱. واکنشهاى هموليتيک عارضه جدى انتقال خون مىباشند. شديدترين واکنشهاى زودرس، بهعلت ناسازگارى سيستم ABO ايجاد مىشوند، اما واکنشهاى ديررس جدى (بعد از يک هفته) نيز ممکن است در اثر آنتىبادىهاى توليدشده در روند ايزوايميونيزاسيون بهدنبال ترانسفوزيون قبلى يا حاملگى رخ دهند. نشانهها عبارتند از: وحشت، سردرد، تب، لرز، درد در محل تزريق يا درد پشت، شانه و شکم و شوک؛ ولى در بيمار بيهوش تنها يافتهها ممکن است خونريزى خود بهخود از نواحى مختلف و تغيير در علائم حياتى باشد.
|
|
۲. تب شايعترين واکنش زودرس بهدنبال ترانسفوزيون مىباشد که عمدتاً بهدليل واکنش بيمار در برابر گلبولهاى سفيد خوندهنده ايجاد مىشود. درمان با داروهاى تببر صورت مىگيرد. اگر علىرغم درمان اوليه با داروهاى تببر، بهدنبال تزريق ۳ واحد مختلف خون، تب ايجاد شود، بايد از فرآوردههائى که ميزان لکوسيت آنها کم است استفاده نمود.
|
|
۳. حدود ۱% ترانسفوزينها، واکنشهاى آلرژيک روى مىدهند که معمولاً خفيف بوده همراه خارش، کهير، برونکواسپاسم مىباشند ولى مىتوانند شديد يا حتى کشنده باشند.
|
|
۴. انتقال بسيار سريع مقادير زياد خون ممکن است در گردش خون ايجاد عارضه نمايد (مانند نارسائى قلبى يا تنفسي). اين مسئله بهخصوص در مورد افراد مسن يا معلول صدق مىکند.
|
|
۵. هپاتيت C ويرال که از دهنده سرايت مىکند، عارضه کشنده و شايع ترانسفوزيون مىباشد.
|
|
۶. از طريق ترانسفوزيون احتمال انتقال AIDS وجود دارد.
|
|
۷. آلودگى خون توسط باکترىها ممکن است در اثر جمعآوري، ذخيرهسازى و تجويز نامناسب روى دهد.
|
|
| بررسىهاى سرولوژيک (گروهبندى خون)
|
|
|
|
در شرايط اورژانس، محصول انتخابى براى انتقال، گلبولهاى قرمز فشرده يا خون کامل همگروه مىباشد.
|
|
|
اگر بتوان ترانسفوزيون گلبولهاى قرمز را تا يک ساعت به تعويق انداخت، با انجام آزمايشهاى غربالگرى آنتىبادى و کراسمچ، سازگارى خون با گيرنده تضمين خواهد شد.
|
|
|
|
|
يک واحد گلبول قرمز فشرده، هموگلوبين را به ميزان ۱g/dL و هماتوکريت را به مقدار ۳% در يک فرد بالغ معمولى (۷۰kg) افزايش مىدهد.
|
|
|
مقدار خون قابل تزريق از قرار زير است: در کودکان بيش از ۴۵ کيلوگرم، ۵۰ mL/kg، کودکان کمتر از ۲۵kgو ۲۰ mL/kg؛ و نوزادان نارس، ۱۰ mL/kg.
|
|
|
اين فرآورده ۴۲ روز قابل ذخيرهسازى بوده، در آنمى بدون هيپوولمى درمان انتخابى مىباشد. در اکثر موارد ترانسفوزيون، حتى در بيمارانى که خونريزى خفيف داشتهاند، در صورتىکه همزمان از محلول کريستالوئيد کافى استفاده شود، مىتوان گلبول قرمز فشرده تزريق نمود. در بيماران جراحى هماتوکريت ۳۰% و غلظت هموگلوبين به اندازه ۱۰g/dL قابل قبول است. درهر حال مقادير کمتر نيز ممکن است کافى باشند، زيرا در پيوند کليه، بيماران با مقادير هموگلوبين کمى بيش از ۲۰% جراحى را بدون خطر پشت سر مىگذارند.
|
|
در بيماران انتخابشدهاى که در آنها انتظار خونريزى بيشتر نمىرود، يک هموگلوبين ۸ g/dL ممکن است کافى باشد.
|
|
آنمى اثر سوء بر روند ترميم زخم ندارد، بهشرطى که با تنظيم مناسب حجم خون، پرفيوژن محيطى حفظ شود.
|
|
|
|
|
براى افزايش حجم پلاسما، کلوئيدهاى مصنوعى (دکستران، ژلاتين، هتااستارچ [هيدروکسى اتيل استارچ]) وجود دارند که ارزان، مؤثر و بدون خطر انتقال عفونت مىباشند و در اروپا از
آنها استفاده گستردهاى مىشود. در آمريکا، بهدليل واکنشهاى آنافيلاکتوئيد / آنافيلاکتيک همه اين محلولها، اثر آنتىترومبوتيک دکستران، و آثار ناشناخته هتااستارچ که
براى مدت طولانى در سيستم رتيکولواندوتليال باقى مىماند، استفاده از اين مواد شيوع کمترى دارد. اخيراً به اين نتيجه رسيدهاند که در جراحى آنوريسم آئورت شکمي، استفاده از
هتااستارچ بهجاى آلبومين ارزانتر و ايمنتر مىباشد.
|
|
|
مطالعات آزمايشگاهى و بالينى نشان دادهاند که مىتوان در خونريزىهاى شديد، از محلولهاى متعادل الکتروليتى بهعنوان جايگزين استفاده کرد. حجم محلول نرمال نمکى جايگزين
شده بايد ۳-۲ برابر حجم از دست رفته باشد.
|