|
|
سالک در خواب مقداری پول و مال کهنه و مانده و اندوخته تعبیر شده. این را جای دیگر هم توضیح دادهام ولی تکرار آن خالی از فایده نیست. در خواب و تعیر آن استنباط خود خواب بیننده اصل و اساس قرار میگیرد و این استنباط باید درحین خواب حاصل گردد نه در بیداری و فردای شبی که خواب دیدهاید. در مورد همین سالک مثال میزنم. مثلاً در خواب میبینید که زخمی بر گونه یا ساعد و ساق شما به وجود آمده. اگر در همان خواب استنباط و ادراک حاصل شود که آن زخم سالک است برای تعبیر همان استنباط شما یعنی سالک ملاک داوری قرار میگیرد و چنانچه در خواب ندانید آن زخم چیست اما فردای شبی که خواب دیدهاید فکر کنید که دوش در رویا بر گونه و ساعد خویش دیدم احتمالاً سالک بوده به هیچ وجه تشخیص شما محل اعتبار نیست و آن زخم به فرض که سالم هم باشد یک زخم عادی تعبیر میشود. پس اگر در خواب زخمی بر صورت یا ساعد و ساق خویش ببینید و بدانید که سالک است بهطور مطلق مال اندوختهای است که سبب دردسر و زحمت میشود. مثل پولی که به امانت نزد کسی گذاشته باشند و این پول زمان زیادی بماند و صاحبش برای باز پسگرفتن آن اقدام نکند. این پول اندوخته جهت امانتدار دردسر و زحمت به وجود میآورد چون نمیتواند از آن استفاده کند و در مقابل مجبور است مراقب و پاسدار آن باشدکه دزد نبرد. همینطور است قالی و البسه گرانقیمت که نزدکسی یا جائی امانت نهاده باشند. یکی از معبران نوشته (وام نپرداخته یا طلب کهنه و نگرفته نیز به صورت سالک نموده میشود که بر گونه وامدار در خواب پدید میآید) برای اینکه بهتر روشن شوید به جای نوشتن تعبیر مختلف یک ماجرای واقعی را برایتان نقل میکنم. |
|
با مطالعه این ماجرا خودتان میفهمیدسالک در خواب چیست و چنانچه در رویاهای خویش سالک ببینید به راحتی میتوانید خواب خویش را تعبیر کنید: در قدیم بانکی در تهران وجود داشت به نام بانک کارگشائی. نقش بانک مذکور نقش یکصراف نزولخوار بود به این معنی که اشیا و اموال منقول مردم را گرو میگرفت و پول میداد و از این بابت با مرابحه گران دریافت مینمود. مردم غالباً فرش و زینتیهای طلا. اشیا نقرهای خویش را به بانک کارگشائی میسپردند و پول میگرفتند و سر سال یا اصل پول را مسترد میداشتند و جنس خوییش را باز پس میگرفتند یا معامله شرطی و رهنی را تجدید میکردند و نزول را میدادند. یک روز خانمی به یک معبر که نمیخواهم از او نام ببرم مراجعه کرد و گفت: دیشب در خواب دیدم روی پیشانیم یک سالک گرد بزرگ در آمده. در خواب فهمیدم که آن زخم سالک است نه زخم معمولی. تعبیر آن چیست؟ معبر اظهار داشت: تعبیر خواب این است که پول یا مالی را نزد تو امانت گذاشتهاند. این امانت مدتی است نزد تو مانده و چون در بازپسدادن اهمال میکنی سالک بر پیشانیت ظاهر شده. ظهور سالک در پیشانی برای یادآوری است. ضمیر نهفته تو به این قصور و کوتاهی توجه دارد اما خودت و ذهنت نسبت به آن بیتوجهی نشان میدهید. زن خندید و گفت: کسی پولی پیش من ندارد دیگران به من اعتماد نمیکنند که پولشان را به من بسپارند. من نیازمند هستم و پول مال هر که باشد خرج میکنم. و با ناباوری و تقریباً تمسخر و استهزا رفت اما چند روز بعد مجدداً آمد و گفت. دیشب در خواب دیدم که روی دو گونهام دو سالک در آمده. رفتم در آینه نگاه کنم اما در همین موقع متوجه شدم که روی دستهایم نیز سالک به وجود آمده. |
|
معبر پاسخ داد: تعبیر سالک همان است که گفتم لازم نیست امانت پول باشد. این امانت میتواند شمعدان نقره یا گلوبند و انگشتر و گوشواره طلا یا لباسخز و زیبا باشد. حتی فرش و قالی. تا معبر نام فرش و قالی را بر زبان آورد زن مراجعهکننده با یک دست پشت دست دیگر خود زد و گفت: درست است. درست است. مرا ببخشید الان که گفتید قالی یادم افتاد. خدا مرا بکشد چه بد شد. و با دستپاچگی و هراس از جای برخاست و چادرش را مرتب کرد که برود. معبر پرسید چه به یاد آوردی؟ او گفت: برادری دارم که گروهبان ژاندارمری است. او سال گذشته به زاهدان منتقل شد. وقتی میخواست برود یک قالی کرمانی را که جهزیه همسرش بود به خانه ما آورد و آن را به من سپرد که از آن نگهداری کنم و خیلی سفارش کرد که قالی را بید نزند. جای مرطوب نیافکنم که بپوسد و بچهها جوهر و مرکب روی آن نریزند با این همه سفارش وقتی او به محل ماموریت خودش رفت شوهرم به من اعتراض کرد که چرا امانت برادرت را پذیرفتی. اگر آسیبی به این قالی وارد بیاید ما با این درآمد مختصر قادر به دادن تاوان نیستیم و چنانچه تاوان هم نخواهد بار شرمندگیش سنگینتر از بنیه ماست. راستش خودم نیز پشیمان شدم اما دیگر کار از کار گذشته و برادرم رفته بود. ده بیست روز قالی را در خانه نگهداری کردم اما به خاطر آن خانهنشین شده بودم. حتی جرات نمیکرد. |