چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

حجاب از چشم بگشایی که سبحان الذی اسری


حجاب از چشم بگشایی که سبحان الذی اسری    جمال خویش بنمایی که سبحان الذی اسری
شراب عشق می‌جوشی از آن سوتر ز بی‌هوشی    هزاران عقل بربایی که سبحان الذی اسری
نهی بر فرق جان تاجی بری دل را به معراجی    ز دو کونش برافزایی که سبحان الذی اسری
بپرد دل بیابان‌ها شود پیش از همه جان‌ها    به ناگاهش تو پیش آیی که سبحان الذی اسری
هر آن کس را که برداری به اجلالش فرود آری    در آن بستان بی‌جایی که سبحان الذی اسری
دلم هر لحظه می‌پرد لباس صبر می‌درد    از آن شادی که با مایی که سبحان الذی اسری
ز هر شش سوی بگریزم در آن حضرت درآویزم    که بس دلبند و زیبایی که سبحان الذی اسری
حیاتی داد جان‌ها را به رقص آورده دل‌ها را    عدم را کرده سودایی که سبحان الذی اسری
گریزان شو به علیین دلا یعنی صلاح الدین    چو تو بی‌دست و بی‌پایی که سبحان الذی اسری


همچنین مشاهده کنید