|
|
|
|
|
|
|
تظاهرات بالينى سيفيليس با دورههاى بيمارى فعال که توسط دورههاى نهفتگى قطع مىشود مشخص مىگردد و بهطور قراردادى به مراحل مختلفى تقسيم مىشود.
|
|
|
سيفيليس اوليه شانکر تيپيک اوليه معمولاً بهصورت يک پاپول منفرد بدون درد شروع مىشود که به سرعت زخمى مىشود، معمولاً سفت مىشود، و قوام غضروفى خاصى دارد. ضايعات اوليه آتيپيک شايع هستند. در مردان غير همجنسگرا، شانکر اغلب بر روى آلت مرد واقع است. در مردان همجنسگرا، ممکن است شانکر در کانال آنال يا رکتوم، دهان، يا بر روى دستگاه تناسلى خارجى ديده شود. در زنان محلهاى شايع، سرويکس و لبهاى فرج هستند. لذا سيفيليس اوليه در زنان و مردان همجنسگرا کمتر از مردان غير همجنسگرا تشخيص داده مىشود. لنفادنوپاتى موضعى معمولاً ظرف يک هفته پس از ضايعه اوليه ظاهر مىشود. اين غدد لنفاوى سفت، غير چرکي، و فاقد درد هستند. شانکر معمولاً ظرف ۶-۴ هفته بهبود مىيابد، اما لنفادنوپاتى مکن است ماهها باقى بماند.
|
|
|
تظاهرات سيفيليس ثانويه بسيار متنوع است ولى شامل ضايعات جلدي، لنفادنوپاتي، و علائم عمومى است. بثورات پوستى بهصورت ماکولهاى رنگ پريده، صورتى يا قرمز شروع مىشود و ممکن است شخص متوجه آنها نشود، اين بثورات به پاپول تبديل مىشوند، و ممکن است به ضايعاتى شبيه به پوستول تبديل شوند. کف دستها و پاها اغلب درگير مىشود. در ۱۰% بيماران، پاپولها بزرگ مىشوند و در نواحى چيندار بدن ضايعات مرطوب، صورتى يا خاکستري، سفيد، و بهشدت عفونى بهنام کونديلوماتالاتا را تشکيل مىدهند. لکههاى موکوسي، که اروزيونهاى سطحى مخاطى هستند، در ۱۵-۱۰% موارد ايجاد مىشود. علائم عمومى ممکن است همراه با ساير تظاهرات يا قبل از آنها وجود داشته باشد. مننژيت سيفيليسى تنها در ۲-۱% موارد ايجاد مىشود، ولى غلظت پروتئين يا شمارش WBC در CSF ممکن است در ۳۰% موارد يا بيشتر افزايش يابد. عوارض کمتر شايع سيفيليس ثانويه عبارت است از: هپاتيت، نفروپاتي، درگيرى دستگاه گوارش، آرتريت، پريوستيت و ايريديوسيکليت.
|
|
|
سيفيليس نهفته تستهاى سرولوژيک مثبت از نظر سيفيليس در يک بيمار به همراه آزمايش طبيعى CSF و فقدان تظاهرات بالينى سيفيليس تشخيص سيفيليس نهفته را مطرح مىسازد. سيفيليس نهفته زوردرس به معناى نهفتگى در طول سال اول بعد از عفونت است، در حالىکه سيفيليس نهفته ديررس به آن نهفتگى اطلاق مىشود که بيشتر طول کشيده باشد. سيفيليس نهفته درمان نشده در بيشتر طول کشيده باشد. سيفيليس نهفته درمان نشده در ۳۰% موارد به سيفيليس ديررس آشکار بالينى تبديل مىشود. در صورت عدم درمان تستهاى مثبت سرولوژيک بهندرت منفى مىشوند.
|
|
|
۱. نوروسيفيليس:
|
طيف نوروسيفيليس علامتدار شامل سيفيليس مننژيال (معمولاً طى سال اول بروز مىکند)، سيفيليس مننگوواسکولار (۱۰-۵ سال بعد از عفونت)، پارزى عمومى (۲۰ سال) و تاببس دورساليس (۳۰-۲۵ سال) است. علائم سيفيليس مننژيال عبارت است از: سردرد، تهوع، استفراغ، سفتى گردن، فلج اعصاب کرانيال، تشنج، و تغييرات وضعيت ذهني. سيفيليس مننگواسکولار عمدتاً بهصورت سندرم سکته مغزى در مسير انتشار شريان سربرال ميان يتظاهر مىکند، اغلب قبل از آن يک سندرم انسفاليتى تحت حاد (سردرد، سرگيجه حقيقي، بىخوابي، اختلالات رواني) وجود دارد. پارزى عمومى شامل اختلالات زير است (که حروف اول آنها از روى واژه Paresis مىتوان بهخاطر سپرد): شخصيت (Personality)، عاطفه (Affect)، رفلکسها (Reflexes) (افزايش يافته)، چشم (Eye) (مردمکهاى آرژيل رابرتسون)، دستگاه حسى (Sensorum)، هوش
|
|
(Intellect) و گفتار (Speech). تابس دورساليس بهصورت علائم و نشانههاى دميليناسيون ستونهاى خلفي، ريشههاى پشتي، و گانگليونهاى ريشه پشتى (مانند راه رفتن آتاکسيک با پاهاى باز، با پا به زمين ضربه زدن، يارستزي، اختلالات مثانه، ناتوانى جنسي، آرفلکسى و فقدان حس وضعيت، درد عمقى و حرارت) تظاهر مىکند. دژنرسانس تروفيک مفصل (مفاصل شارکو) به دليل فقدان احساس درد ايجاد مىشود. مردمک کوچک و نامنظم آرژيل رابرتسون، که يکى از مشخصههاى پارزى عمومى و تابس دورساليس است، به تطابق واکنش نشان مىدهد ولى در برابر نور واکنش ندارد.
|
|
۲. سيفيليس قلبى عروقى:
|
تظاهرات قلبى عروقى در حدود ۱۰% بيماران مبتلا به بيمارى نهفته ديررس درمان نشده بروز مىکند و شامل آئورتيت، نارسائى دريچه آئورت، آنوريسم ساکولار (بهويژه در بخشهاى صعودى و عرضى قوس آئورت)، و تنگى مدخل کرونر مىباشد. علايم ۴۰-۱۰ سال بعد از عفونت ظاهر مىشوند. آنوريسمهاى سيفيليسى منجر به ديسکسيون نمىشوند.
|
|
۳. گوماها:
|
گوماها ضايعات التهابى گرانولوماتو هستند که اندازه آنها از ابعاد ميکروسکوپى تا چند سانتىمتر متفاوت است. شايعترين محلها يدرگير عبارتند از: پوست، استخوانها، دهان، دستگاه تناسلى فوقاني، حنجره، کبد و معده. بهبودى سريع گوماها بعد از درمان با پنىسيلين ممکن است از نظر تشخيص کمککننده باشد.
|