|
بهرهمندى از يک وضعيت تغذيهاى مناسب عامل مهمى در پيشرفت درمان فرد معتاد محسوب مىشود و تأمين غذاى مناسب يکى از راههاى اصلى و مهم در معالجه و ترک اعتياد است. در انواع موارد اعتياد دقت در زمينه جلوگيرى از بروز سوءتغذيه و نياز به تغذيه درمانى از اهميت بالائى برخوردار مىباشد. شدت سوءتغذيه و ميزان نياز به درمان تغذيهاى در دوران درمان جهت ترک اعتياد در شرايط مختلف متفاوت است. موادى که بر فعاليت دفاعى تأثير گذارند (مثل الکل) براى بدن به منزله سم بوده و موجب آوردن آسيب جسمى و ايجاد سوءتغذيه مىشوند.
|
|
الکل بيش از هر ماده اعتيادآور ديگرى از نظر زيانها و همچنين تأثير بر وضع تغذيه انسان مورد بررسى و مطالعه قرار گرفته است. هر چند صدمات و آسيبهاى مشابهى بر رفتارهاى تغذيهاى (غذا خوردن) در اثر اعتياد به مواد مخدر نيز ايجاد مىشود.
|
|
در روشهاى جديد سعى بر آن است که افراد قبل از رسيدن به مراحل حاد اعتياد تحت درمان قرار گيرند تا شدت صدمات و اختلالات جسمى وارده نسبت به گذشته کمتر باشد و مسائلى مثل ضايعات کبدى و بيمارىهاى عصبى که در اشکال کلاسيک الکلسيم پيشرفته مشاهده مىشد، کمتر مطرح باشد. تحقيقات دال بر بروز کمبود مواد مغذى در الکليسم پيشرفته هستند. شايد يکى از علتهاى اين کمبود و سوءتغذيه کاهش اشتها و دريافت غذا در افراد معتاد باشد. و از جمله ديگر تغيير در جذب و بهرهورى از مواد مغذى خاص است.
|
|
اعتياد به مواد شيميائى يا مخدر، نيازهاى تغذيهاى را در حدود بالاتر از ميزان طبيعى افزايش مىدهد و به اين ترتيب حتى يک رژيم متعادل و طبيعى تکاپوى نيازهاى اينگونه افراد را نخواهد کرد. به اين دليل نياز به مواد مغذى در معتادين در جهت سمزدائى و متابوليسم مواد مخدر در بدن افزايش مىيابد. غيرفعال شدن ويتامينها و کوآنزيمهاى لازم جهت متابوليسم انرژي، ذخائر ناکافى در کبد آسيب ديده، سوءجذب، مصرف کم مواد مغذي، تحليل عضلات و اندامها و افزايش اتلاف مواد مغذى ناشى از افزايش ادرار و يا اسهال همگى مشکلات تغذيهاى متعددى را براى فرد معتاد ايجاد مىکنند.
|
|
|
در طى دوران ترک اعتياد بدن دچار استرس جسمانى وحشتناکى مىشود. بدون دارو و در هنگام ترک اعتياد، فرد معتاد دچار پريشانىهاى روانى و جسمى و عوارضى مثل تهوع، استفراغ، اسهال مىشود که منجر به اختلال در تعادل الکتروليتها و مايعات و تعادل کالريکى بدن مىشود.
|
|
رژيم غذائى بايد طورى تنظيم شود که در حد امکان اختلالات و عوارض سخت دوران ترک اعتياد را تخفيف بخشد.
|
|
نوع و شدت کمبود مواد مغذى بايد در اسرع وقت مشخص شود تا نوع مکملهاى تغذيهاى مورد نياز تعيين گردد. طى دوران ترک اعتياد و پس از آن بايد وضع تغذيه بيمار از طريق جمعآورى تاريخچه کامل تغذيهاى وى و انجام آزمايش بيوشيميائى دقيق جهت تعيين وضع الکتروليتي، پروتئين، آهن و ويتامينهاى محلول در آب بايد انجام شود.
|
|
با بررسى تاريخچه تغذيهاى فرد مىتوان از مصرف مکمل و نوع آن توسط شخص معتاد مطلع شده افراد دچار اختلالات کبدى از نظر مصرف آهن و ويتامينهاى محلول در چربى دچار محدوديت مىباشند و حتى خطر اضافه ذخيره آهن دارند. بنابراين از استفاده هرگونه مکمل قوى ويتامينى يا مواد معدنى بايد خوددارى شود، مگر اينکه شواهد حاکى از کمبودهاى تغذيهاى مشاهده شود.
|
|
سيستم ايمنى در اکثر معتادين به دلايل گوناگون از جمله رژيم غذائى نامناسب دچار اختلال مىشود. معتادين که در معرض ويروس HIV قرار گيرند بيشتر خطر آلودهشدن را دارند. احتمالاً يک رژيم غذائى ناکافى يکى از عوامل محرک رشد و انتشار ويروس تا مراحل بروز عفونت HIV مىباشد. چنانچه وجود ايدز در فرد معتاد تشخيص داده شود، ارزيابى و پيگيرى مداوم يک اقدام ضرورى و اساسى خواهد بود. در صورت لزوم يک رژيم غذائى غنى از نظر ميزان کالرى و مواد مغذي، همراه با مکملهاى قوى بايد توصيه شود.
|
|
|
پروتکلهائى که در زمينه مکملهاى غذائى توسط Roe توصيه شده در بهبود سريعتر بيمار مناسب هستند. تزريق عضلانى روزانه ۱۰۰ mg تيامين يک اقدام پيشگيرىکننده ضرورى در مواردىکه فرد سابقه کمبود تغذيهاى را داشته است، دادن ويتامينها و مواد معدنى مکمل با دوز پائين همراه برنامه غذائى معمولى در درمان عوارض تغذيهاى ناشى از دارو يا مواد مخدر مؤثر خواهد بود.
|
|
استفاده از مکملهاى حاوى اسيدهاى آمينه در درمان و ترک اعتياد به مواد شيميائى بهخصوص الکل و کوکائين تحت بررسى مىباشد، ولى براساس شواهد موجود مصرف يک اسيد آمينه بهطور مثال تريپتوفان و احتمالاً تيروزين مىتواند منجر به مسموميت عصبى و ايجاد اختلال سيستم عصبى شود. در درمان درازمدت، تنظيم الگوهاى غذائى که اثر اسيدهاى آمينه را به حداکثر مىرسانند. بر مصرف مکملهاى اسيدهاى آمينه ارجحيت دارند. چنانچه از مکملها استفاده نشود، انواع با طيف وسيع، دُزهاى پائين و حاوى چندين نوع اسيد آمينه مناسبتر و بىخطرتر خواهند بود.
|
|
در بعضى موارد که اختلالات جسمانى شديدى بروز مىکند ارائه رژيم غذائى تعديل شده در طول دوره درمان ضرورت مىيابد. در بيماران داراى عوارض شديد استفاده از رژيمهاى با مقادير کنترل شده کالرى و پروتئين مفيد مىباشد. بههر حال در اغلب بيماران تمرکز اصلى بايد معطوف به ترک اعتياد و توجه به رژيم غذائى متعادل باشد. اصلاح تغذيه بيماران يک عامل زيربنائى در توانبخشى جسمانى است که سلامت مغزى جسمى و روحى را بهدنبال دارد. بيماران بايد منظم و با احتياط غذا خوردن را بياموزند. يک رژيم غذائى حاوى مقادير مناسب کربوهيدراتهاى پيچيده، مقادير متعادل پروتئين، حد مطلوب چربى با تأکيد بر تعادل، تنوع و تناسب کالُريک در بهبودى سريعتر مؤثر مىباشد. گزارشهاى موجود نشان مىدهند که رژيمهاى غذائى پُر پروتئين - پُر چربى احتمالاً تمايل به نوشيدن الکل را در افراد افزايش مىدهد. ارائه رژيم غذائى به بيماران بسترى در برنامههاى ترک اعتياد در مراکز و بيمارستانها کار مشکلى است. آموزشى که فرد با مصرف غذاهاى مرکز توانبخشى و تجربه نوع آنها دريافت مىکند يک جزء حياتى در برنامه توانبخشى بيمار محسوب مىگردد.
|
|
هنگام برنامهريزى رژيم غذائى بايد در نظر داشت دوران بسترى معتادين در مقايسه با افرادى که به دلائل بيمارىهاى حاد بسترى مىشوند خيلى طولانىتر خواهد بود. غذاها بايد از نظر ظاهر و طعم طورى باشد که موجب تحريک اشتهاى بيمار و جلب تمايل او به خوردن وعدههاى منظم در جهت حمايت از روحيه او باشد. بيماران را بايد تشويق کرد که در کافه تريا يا در جمع دوستان و خانواده غذاى مورد نظر خود را آزادانه انتخاب کنند روابط اجتماعى از جمله به هنگام صرف غذا در دستيابى به اهداف درمانى و بازگشت اين افراد به جامعه بدون نياز به مواد مخدر کمک مىنمايد.
|