|
|
|
پذيرفتن مراجع و ايجاد رابطهٔ حسنه با او، يکى از انواع غيرمستقيم رهبرى جلسه مشاوره محسوب مىشود. از طريق پذيرش مراجع، مشاور علاقهٔ قبلى خود را به او نشان مىدهد و او را متوجه مىسازد که مشکلش را درک مىکند. در نتيجه، مراجع تشويق مىشود دربارهٔ مشکل خود دقيقتر و بيشتر صحبت کند. مشاور معمولاً با گفتن کلماتى نظير 'بلي، مىفهمم، م م و ...' يا تکان دادن سر، حالت پذيراى خود را بروز مىدهد.
|
|
|
اندرزگوئى يکى از انواع مستقيم رهبرى در مشاوره بهحساب مىآيد. در روش پند دادن، مشاور رهبرى جلسه را بر عهده مىگيرد و با تکيه بر دانش و تجربهٔ خود با استفاده از شيوه ذهنى و عقلى مىکوشد مشکل مراجع را حل کند. چون دادن پند، اگر بهطور نامناسبى اعمال شود، در مراجع مقاومت ايجاد مىکند، مشاور بايد در استفاده از اين روش بسيار محتاط باشد.
|
|
|
مشاور از طريق دادن اطمينان به مراجع، مىکوشد از ميزان دلهره و نگرانى او بکاهد. چنانچه در کاربرد اين روش افراط شود، مسؤوليت جلسه تا حد زيادى از مراجع سلب مىگردد و بر عهدهٔ مشاور واگذار مىشود. لذا، مشاور در استفاده از اين روش بايد بسيار دقيق باشد. مورد زير نمونهاى از روش اطمينان دادن به مراجع است که او را به تفکر بيشتر وا مىدارد:
|
|
مراجع: دربارهٔ نمرهٔ درس فيزيک خيلى نگران هستم. معلم به من نمره کم داده و استحقاق و شايستگى مرا در نظر نگرفته است.
|
|
مشاور: يعنى فکر مىکنى که احتمالاً کارت را بهتر انجام دادهاى و استحقاق نمرهٔ بيشترى را داري؟
|
|
|
در روش تشخيص که يکى از انواع مستقيم رهبرى است، مشاور پس از مطالعه و شناخت مورد، مراجع را از علل مشکلش آگاه مىسازد و او را در جهت حل مشکل و خودشناسى بهتر و دقيقتر راهنمايى مىکند. در اينجا مشاور از ابزار و وسايل تشخيصى گوناگون براى تشخيص مشکل مراجع استفاده مىکند.
|
|
| ارائه صحنهاى از زندگى خصوصى
|
|
مشاور ممکن است صحنهاى از زندگى خصوصى خود را با مراجع در ميان گذارد و او را متوجه سازد که مشکلش منحصر بهفرد و غيرعادى نيست، بلکه ديگران نيز با چنان مشکلى دست بگريبانند. کاربرد اين روش به مراجع کمک مىکند تا احساس غير عادى بودن خود را کاهش دهد و براى ادامهٔ جلسه مشاوره آماده شود.
|
|
| ارائه صحنهاى از زندگى شخص ثالث
|
|
در اين روش مشاور به جاى صحبت دربارهٔ زندگى خودش صحنهاى از زندگى شخص سوم را بدون ذکر نام بازگو مىکند. استفاده از اين روش، مراجع را تشويق مىکند تا دربارهٔ مشکل خود بيشتر بيانديشد و به بحث دربارهٔ آن بپردازد. اين روش معمولاً صحيحتر و مطمئنتر از روش بالا است، زيرا در اينجا مراجع راحتتر و آسانتر مىتواند گفتار و افکار مشاور را - بدون رنجش او - قبول يا رد کند. از اينرو، به مشاور توصيه مىشود که تجارب زندگى خصوصى خود را به صورت شخص ثالث براى مراجع بازگو کند.
|
|
|
در اين روش مشاور از روى عمد و قصد جملهاى را بهطور ناقص بيان مىکند و از مراجع مىخواهد به تکميل آن بپردازد. استفاده از اين روش، مشاور را از افکار بازگو نشدهٔ مراجع آگاه مىسازد. بهعنوان نمونه، به مورد زير توجه کنيد:
|
|
مراجع: اصلا او را دوست ندارم. صحبت کردن با او چه سودى دارد؟
|
|
مشاور: تصور مىکنى اگر با او حرف بزنى احتمالاً او ....؟
|
|
|
مشاور با استفاده از اين روش، اطلاعات ضرورى را در مورد مشکل به مراجع ارائه مىدهد و اطلاعاتى را که مراجع نمىتواند از منابع ديگر بهدست آورد در اختيارش قرار مىدهد. مشاور از اين روش، در مشاورهٔ تحصيلى و شغلى بهوفور استفاده مىکند.
|
|
|
مشاور در اين روش ضمن ارزيابى گفتار و حالات مراجع، به نتيجهگيرى از آن مىپردازد و از طريق ايجاد بصيرت بيشتر در مراجع نسبت به رفتارش، او را به بحث عميقتر دعوت و تشويق مىکند. مشاور به هنگام تعبير و تفسير، نبايد از افکار و احساسات مراجع فاصله گيرد. زيرا عدم درک مراجع، باعث مقاومت او مىشود و امنيت مراجع در جلسه مشاوره را مختل مىسازد.
|
|
|
از طريق کاربرد اين روش، مشاور به طور مستقيم يا غيرمستقيم مىکوشد مراجع را از نظر اخلاقى متوجه عواقب تصميمات وى کند. در صورتى که رابطهٔ حسنه مشاورهاى بين مراجع و مشاور ايجاد شده باشد، استفاده از اين روش مفيد و سودمند خواهد بود؛ در غير اينصورت، کاربرد آن چندان توصيه نمىشود. همچنين مشاوران کمتجربه و تازهکار، در کاربرد اين روش بايد بسيار محتاط باشند. به مثال زير توجه کنيد:
|
|
مراجع: البته مىتوانم همان کار تحقيقى را که خواهرم سه سال قبل نوشته بود به استاد تحويل دهم.
|
|
مشاور: (روش مستقيم) - اين کار درستى نيست که انجام بدهي. آيا چنين نيست؟
|
|
مشاور: (روش غيرمستقيم) - اگر اين کار را بکني، نسبت به نمرهاى که خواهى گرفت چه احساسى خواهى داشت؟
|
|
|
مشاور در اين روش از مراجع سؤالات متعددى مىکند و موضوعات گوناگونى را با او مطرح مىسازد تا مراجع به شناخت بهترى از مشکلش موفق شود. مشاور بايد بداند که پرسش زياد، در مراجع مقاومت ايجاد مىند و رابطه حسنهٔ مشاورهاى را مختل مىسازد.
|
|
|
مشاور در اين روش با قرار دادن مراجع در موقعيتى مشخص، او را متوجه اهميت موضوع بحث مىکند. به مثال زير توجه کنيد:
|
|
مراجع: جرأت ندارم از پدرم تقاضا کنم که اتومبيل خود را در اختيار من قرار دهد. زيرا مىترسم به من جواب رد بدهد.
|
|
مشاور: اگر خودت جاى پدرت بودى چه مىکردى؟
|
|
|
مشاور با استفاده از اين روش مراجع غيرفعال را به کوشش وا مىدارد. بىاحتياطى و بىدقتى در کاربرد اين روش، باعث رنجش و آزار مراجع مىگردد. لذا اگر مشاور قصد استفاده از اين روش را دارد، بايد مراجع را بهطور کامل بشناسد، از وجود رابطهٔ حسنه بين خود و مراجع مطمئن باشد، و تا موقعى که فرصت استفاده از روشهاى ديگر وجود دارد، از کاربرد اين روش حتىالامکان خوددارى کند. چنانچه استفاده از روشهاى ديگر مؤثر نيفتد، در آن صورت مشاور مىتواند از اين روش به عنوان آخرين روش بهره گيرد. به گفتگوى زير توجه کنيد:
|
|
مراجع: البته اگر بخواهم مىتوانم در رياضى نمره بهترى بگيرم.
|
|
مشاور: تصور نمىکنم قادر به اين کار باشي.
|
|
مراجع: البته که مىتوانم.
|
|
مشاور: فقط لاف مىزنى و کارى از دستت بر نمىآيد.
|
|
مراجع: البته که مىتوانم.
|
|
مشاور: اگر مىتواني، پس شروع کن.
|
|
|
يکى از روشهاى رهبرى جلسهٔ مشاوره اين است که در آن مشاور ساکت مىماند و حرفى نمىزند تا بلکه مراجع شروع به صحبت کند. مشاور با استفاده از سکوت و حرکات سر و برقرارى حداقل ارتباط کلامي، مراجع را متوجه مىسازد که مورد پذيرش است و مىتواند به بحث خود آزادانه ادامه دهد.
|
|
|
مشاور در اين روش، بهطور مستقيم يا غيرمستقيم براى حل مشکل مراجع پيشنهادهائى را ارائه مىدهد. در اين روش که ملايمتر و مطلوبتر از روش پند دادن است، گفتار و عقايد مشاور فقط جنبهٔ مشورتى دارند و مراجع هيچگاه به انجام کارى مجبور نمىشود و يا مورد مذمت قرار نمىگيرد. مراجع مىتواند در نهايت با استفاده از پيشنهادهاى ارائه شده، تصميم مقتضى را اتخاذ کند.
|
|
|
مشاور در پايان و يا هر جائى از جلسهٔ مشاور به خاطر نتيجهگيرى از بحث جلسه و نيز تعيين مسير و روال جلسات آينده بايد مطالب مطرح شده در جلسه را خلاصه کند. چون خلاصه کردن بحث مشاوره از اهميت خاصى برخوردار است، در صفحات بعد به تفصيل مورد بحث قرار خواهد گرفت.
|