|
|
|
|
|
پاتوژنز نوعى بيمارى با علت نامعلوم که در آن رسوب اتوآنتىهاى و کمپلکس ايمنى در بافتها و سلولها باعث آسيب آنها مىشود. احتمالاً عوامل ژنتيکي، محيطى و هورمونهاى جنسى در پاتوژنز بيمارى نقش دارند. افزايش فعاليت سلولهاى B و T ، توليد اتوآنتىبادىهائى که براى شاخصهاى آنتىژنى هسته اختصاصى هستند و اختلالات عملکرد سلول T اتفاق مىافتد.
|
|
|
- تاريخچه و معاينات بالينى
|
|
- وجود ANA خصيصهاى اصلى است ولى ANA مثبت براى SLE اختصاصى نيست. بهتر است بررسى آزمايشگاهى شامل موارد زير باشد، ANA, ESR, CBC و زيرگونههاى آن (آنتىبادىهاى ضدٌ dsDAN, Sm, Ro, La و هيستون)، سطوح کمپلمان (C4, C3 و CH50)، ايمونوگلوبولينهاى سرم، PTT, PT, VDRL ، آنتىبادى ضدٌ کارديوليپين، آنتىکوآگولانت لوپوس، UA.
|
|
- مطالعات راديوگرافيک مناسب
|
|
- ECG
|
|
- نمونهبردارى کليه در صورت شواهدى دال بر گلومرولونفريت.
|
|
|
انتخاب روش درمانى براساس نوع و شدت تظاهرات بيمارى است .
|
|
|
|
|
الگوریتم درمان GC SLE = گلوکوکورتیکوئیدها، GC با دوز بالا = متیل پردنیزولون
وریدی 1000 mg روزی یک بار برای 3 ماه و سپس پردنیزولون 2/1 mg/kg در روز خوراکی
داروهای سیتوتوکسیک = مثل سیکلوفسفامید (cy) و آزاتیوپرین
(qod.(Aza= درمان یک روز درمیان.
|
|
هدف کنترل شعلهور شدن حاد و شديد بيمارى و داشتن استراتژىهائى است که علائم را در سطح قابل قبولى کاهش دهد. هميشه بايد توکسيستى ناشى از درمان را مدٌ نظر داشت. داروهاى سودمند عبارتند از:
|
|
- NSAIDs (مثل ايبوپروفن ۸۰۰-۴۰۰ mg روزى ۴-۳ بار)
|
|
- داروهاى آنتىمالاريا (هيدروکسى کلروکين ۴۰۰mg/d) - مىتوانند تظاهرات عمومي، جلدى و مفصلى را بهبود بخشند. قبل و حين درمان با اين دارو نياز به ارزيابى افتالمولوژيک است تا توکسيسيتى چشمى آنها رد شود.
|
|
- گلوکوکورتيکوئيدهاى سيستميک - ممکن است در تظاهرات کشنده يا شديداً ناتوانکننده لازم گردد.
|
|
- داروهاى سيتوتوکسيک - در گلومرولونفريت فعال مفيد است. ممکن است اين داروها در موارد شديدى که با دوزهاى قابل قبولى استروئيد بهخوبى کنترل نمىشوند لازم گردند.
|
|
۱. سيکلوفسفاميد - مؤثرترين و سمىترين ترکيب که بهصورت پالستراپى وريدى به ميزان ۱۵-۱۰ mg/kg هر ۴ هفته تجويز مىگردد. مصرف روزانه ۵/۲ - ۵/۱ mg/kg بهصورت خوراکى هم مىتواند استفاده شود ولى با خطر بالاترى از توکسيستى مثانه همراه است.
|
|
۲. آزاتيوپرين ۳-۲ mg/kg/d در بميارانى تجويز مىگردد که نمىتوانند سيکلوفسفاميد مصرف کنند.
|
|
۳. مايکوفنولات مفتيل ۱۰۰۰mg روزى ۲ بار - مىتوان آن را در بيماران انتخابى در نظر داشت.
|
|
- داروهاى ضدٌ انعقادى را مىتوان در بيمارانى با عوارض ترومبوتيک تجويز کرد.
|
|
|
تظاهرات باليني۹۰% بيماران مؤنث و معمولاً در سنين بارورى هستند. در سياهپوستان شايعتر از سفيدپوستان است. سير بيمارى اغلب بهصورت دورههاى تشديد و خاموشى نسبى است. مىتواند هر ارگانى را درگير کند و شدت بيمارى طيف وسيعى دارد. خصوصيات شايع بيمارى عبارتند از:
|
|
- عمومي: خستگي، تب، بىحالي، کاهش وزن.
|
|
- جلدى - بثورات (خصوصاً بثورات 'پروانهاى شکل' گونهها) فتوسنسيتيويتي، واسکوليت، آلوپسي، اولسرهاى دهانى
|
|
- آرتريت: التهابي، قرنيه، غير اروزيو
|
|
- هماتولوژيک - کمخونى (ممکن است هموليتيک باشد)، نوتروپني، ترومبوسيتوپني، لنفادنوپاتي، اسپلنومگالي، ترومبوز وريدى يا شريانى
|
|
- کارديوپولمونرى - پلوريت، پريکارديت، ميوکارديت، اندوکارديت
|
|
- نفريت
|
|
- GI - پريتونيت، واسکوليت
|
|
- نورولوژيک - سندرمهاى عضوى مغز، تشنج، سايکوز، سربريت
|
|
|
لوپوس ناشى از دارو تصوير بالينى و ايمونولوژيک مشابه SLE خودبهخودى مىتواند توسط داروها بهخصوص داروهائى مثل پروکائينآميد، هيدرالازين، ايزونيازيد، کلرپرومازين و متيلدوپا القاء شود. اين بيماران عمدتاً علائم عمومي، مفصلى و پلوروپريکارديال دارند و درگيرى CNS و کليوى نادر است. تمام بيماران آنتىبادى ضدٌ هسته (ANA) دارند. ممکن است آنتىبادىهاى ضدٌ هيستون ديده شود ولى آنتىبادىهاى ضدٌ dsDNA و هيپوکمپلمانتمى غير شايع هستند. اکثر بيماران پس از قطع دارو بهبود مىيابند.
|