دو فُرم اصلی موسیقی مذهبی رنسانس، موتت (motet) و مس هستند. این دو، از نظر سبک مشابه یکدیگر هستند، اما مس اثری طولانیتر است. موتت دورهٔ رنسانس، اثری است پُلی فونیک و کُرال، مبتنی بر یک متن مقدس لاتین که با متنهای مورد استفاده در مِس معمول تفاوت دارد. مس رنسانس، اثری پُلیفونیک و کُرال است که از پنج بخش کیریه، گلوریا، کرو، سانکتوس، و آگنوس دِبی تشکیل میشود.
ژوسکن دپره و موتت دورهٔ رنسانس
ژوسکن دپره (Josquin Desprez)، (حدود ۱۵۲۱ - ۱۴۴۰)، هم عصر با لئوناردو داوینچی و کریستف کلمب، از استادان موسیقی رنسانس بهشمار میآید. او نیز مانند بسیاری از آهنگسازان فلاندری، دوران زندگیش را با عهدهداری منصبهای گوناگون در کشورهای مختلف اروپائی گذراند. ژوسکن در شهرستان هاینو (Hainaut) - که اکنون بخشی از بلژیک است - زاده شد و بیشتر دوران زندگی را در ایتالیا در خدمت تشکیلات موسیقی دوکها و گروه همسرایان پاپ در رُم سپری کرد. در واپسین سالهای زندگی، به استخدام لوئی دوازدهم، پادشاه فرانسه درآمد در میهنش عهدهدار چندین منصب کلیسائی شد.
آثار ژوسکن، که دربردارندهٔ مسها، موتتها و قطعههای آوازی غیرمذهبی است، بر آهنگسازان دیگر تأثیر فراوان داشت و مورد ستایش دوستداران موسیقی بود. برای مثال، مارتین لوتر میگوید: 'خداوند، کتاب مقدسش را از موسیقی نیز موعظه میکند؛ این را شاید بتوان در آثار ژوسکن دید، تمام آثار او آکنده از سرور، اصیل، ملایم و دوستداشتنی هستند؛ آثاری که جاری شده و راه میسپرند و نه فقط زور و اجباری بر آنها حکم نمیراند و در بند قواعد خشک نیستند، که همچون آواز سهرهاند' .
آوه ماریا ... ویرگوسِرِنا
موتت آوه ماریا ... ویرگوسِرنا (Ave Maria ... Virgo serena) (سلام بر مریم ... دوشیزهٔ باوقار)
، اثر ژوسکن دپره برای چهار خط آوازی، اثری برجسته در موسیقی کُرال رنسانس است. این نیایش لاتین به درگاه مریم عذرا، با موسیقی لطیف و باوقاری همراه شده است. بخش آغازین قطعه، تقلید پُلیفونیک را بهکار میگیرد که تکنیک شاخص آن دوران است.
عبارت کوتاه ملودیک که بر واژههای آوه ماریا خوانده میشود، توسط سوپرانو ارائه شده و سپس به نوبت، توسط آلتو، تنور و باس تقلید میشود. در واژهٔ بعدی، gratia plena (سرشار از رحمت)، ملودی متفاوتی دارد که آن نیز از یک خط آوازی به خط دیگر گذر میکند. توجه کنید که هر خط آوازی، هنگامی اجراء ملودیش را آغاز میکند که خط پیشین در میانهٔ اجراء ملودی است. این همپوشانی ملودیها، حسی از سَیَلان و پیوستگی پدید میآورد. ژوسکن، ملودی عبارتهای آغازی را از یک سرود گرگوریائی گرفته است، اما بقیهٔ موتت، مبتنی بر ملودی سرود گرگوریائی نیست.
ژوسکن، بهگونهای ماهرانه بافت را در این موتت دگرگون میکند؛ در هر لحظه، دو سه، یا چهار خط آوازی را میتوان شنید. در اینجا علاوه بر تقلید میان تکتک خطها، تقلید میان جفتهائی از آنها نیز صورت میگیرد؛ دوئت میان دو خط بالائی، توسط دو خط آوازی بمتر تقلید میشود. گاه مانند آنچه بر واژههای Ave, vera virginitas خوانده میشود، بافت موسیقی، کموبیش یکسره هوموفونیک است. در اینجا، وزن نیز از دوتائی به سهتائی تغییر کرده، و تمپو مدتی سرزندهتر و جاندارتر میشود. اما چیزی نمیگذرد که موسیقی به وزن دوتائی و حال و هوائی مسالمتآمیزتر باز میگردد. قطعهٔ اَوه ماریا، با آکوردهائی کُند، ممتد و آرام، که شاید بیانگر تمنای شخصی ژوسکن از درگاه مریم عذرا باشد پایان میگیرد: ای مادر مسیح، مرا دریاب، آمین.