|
تصوير و صدا به دو حس اساسى انسان يعنى ديدن و شنيدن مرتبط مىشوند، تهيهکنندهٔ يک برنامهٔ خبرى تلويزيونى تلاش مىکند که با ارائه يک برنامهٔ جذاب و بهکارگيرى اين دو عنصر اساسي، انسان را به تحرک وادارد. اينکه او چقدر قادر خواهد بود که در لحظات يک برنامه، حس ديدن يا شنيدن مخاطب خود را به خود جلب کند، هنرمندى خاصى را مىطلبد؛ بهعبارت ديگر در بخشهائى از يک برنامهٔ خبرى که تصوير جذابيت بيشترى داشته باشد، تمرکز مخازب بر ديدن است و در صورتىکه صدا از جذابيت بيشترى برخوردار باشد، تمرکز مخاطب بر شنيدن است.
|
|
ممکن است هنگام پخش خبر تلويزيونى توجه مخاطب متناسب با اهميت صدا و تصوير، به يکى از آنها بيشتر شود و خط فرضى تعادل بين صدا و تصوير، که از آن بهعنوان خط توجه ياد مىکنيم، تغيير کند و توجه مخاطب به صدا يا تصوير زيادتر شود.
|
|
صدا و تصوير رابطهاى تنگاتنگ و ناگسستنى با يکديگر دارند و براى تأثير هر يک از آنها بر مخاطب، وجود ديگرى ضرورى است؛ بهطورى که محققان اعتقاد دارند: 'با گفتن نام جسمي، تصوير يا صداى آن جسم به خاطر مىآيد و رابطهاى بين تصوير و صدا برقرار مىشود. بهعنوان مثال وقتى صداى زنگى را مىشنويم، تصوير آن را بهخاطر مىآورريم' ، (شهبازيان فرامرز، تصوير و صدا، ۱۲).
|
|
تصوير و صدا به طرق معين ارتباطى درونى دارند:
|
|
۱. 'ممکن است تأثير تصوير بهخاطر صداى همراه آن باشد. نماى نزديک از مردى که عرض شاهراهى را طى مىکند:
|
|
- موسيقى شاد، بر حالت سبُک و شاد او دلالت مىکند.
|
|
- بوق اتومبيلها و صداى ترمز چراغها بر عمل خطرناک او دلالت دارد.
|
|
۲. ممکن است تأثير صدا به خاطر تصوير آن باشد.
|
|
- نماى دور از يک درشکه که در جادهاى ناهموار پيش مىرود ... و صداى همراه آن بهعنوان يک اثر صوتى مورد قبول است.
|
|
- اما اگر نماهاى نزديک متداومى از يک چرخ بگيرد...، هرگونه تکان چرخ حکايت از شکستگى آن مىکند.
|
|
۳. ممکن است تأثير صدا و تصوير با يکديگر ترکيب شود. موجى به صخرهها مىخورد... و موسيقى اوج مىگيرد.
|
|
۴. ممکن است صدا و تصوير با هم به فکر جديدى اشاره کنند .... باد شکوفهها را تکان مىدهد. صداى پرندگان و بعبع گوسفندان ... بهار را نويد مىدهد' . (ميلرسون جرالد، فن برنامهسازى تلويزيوني، ۳۵۹).
|
|
|
- رنگ، شدت و قدرت نور
|
|
- تضاد، بافت، تطبيق و توازن
|
|
- فاصله از موضوع (دور، متوسط، نزديک)
|
|
- حرکت بهوسيلهٔ دوربين
|
|
- حرکت بهوسيلهٔ تدوين
|
|
- حرکت بهوسيلهٔ موضوع در کادر ثبات
|
|
- ترکيب تصوير (خطوط، تعداد عناصر، زاويه، موضوع داستان).
|
|
|
- زير و بمى صدا
|
|
- چگونگى صدا، مايه صدا، تُن صدا
|
|
- شدت و قدرت صدا، صداى محيط، صداى پرتحرک
|
|
- ريتم، گام، حرکت
|
|
- سبک، شيوه و روش، هماهنگ و موزون کردن
|
|
بازسازى تصويرى از يک جسم، بهوسيلهٔ صدا، زمانى بهوجود مىآيد که شخص صداى آن را در درون خود مىشنود. وقتى مشغول تماشاى يک فيلم صامت هستيد، صداى هريک از تصاوير را در درون خود مىشنويد. اين امر بهصورت ناخودآگاه انجام مىگيرد. فرياد يک مادر را مىبينيد و بلافاصله آن فرياد را در درون خود مىشنويد (شهبازيان فرامرز، تصوير و صدا، ۱۴ و ۲۳).
|