پيشگيرى از انتشار عفونتهاى استرپتوککى متغير مىباشد. درميان اعضاء يک خانواده انتشار عفونت پوستى يا گلو در بيشتر موارد قبل از آنکه شخص مبتلا شناخته، ايزوله و درمان شود، اتفاق ميافتد.
در موارد همهگير - بخصوص وقتى تب روماتيسمى يا گلومرولونفريت حاد وجود داشته باشد - بررسى کشت و درمان تمام موارد کشت مثبت ممکن است لازم باشد. درمواردى که اپيدمى ثابت شده، گسترده با عفونت استرپتوککى شديد همراه عارضه (سِکِل) وجود دارد پيشگيرى داروئى (کموپروفيلاکسي) گسترده، در قطع اپيدمى مؤثر است.
دُز پيشگيرى داروئى همان دُز درمانى گلودرد استرپتوککى است. در اين موارد انجام کشت از همهٔ افراد امکانپذير است. اين وضعيت شامل اپيدمى در مراکز نظامى و مناطقى است که جمعيت زيادى از افراد در کنار يکديگر زندگى مىکنند.
مصرف پادزيست پيشگيرى کننده (آنتىبيوتيک پروفيلاکتيک) در اطرافيان نزديک فردى که مبتلا به فاسئيت نکروزان، سندروم شوک توکسيک استرپتوککى مىباشد، در صورتى که کشت در آنها مثبت باشد، توصيه مىگردد.
پيشگيرى از عود عفونت استرپتوککى در افرادى که سابقهٔ قبلى تب روماتيسمى يا بيمارى قلبى دارند، مصرف بلندمدت پادزيست پيشنهاد شده است، مدت مصرف پادزيست در صورتى که فقط روماتيسم مفصلى وجود داشته باشد، ۵ سال بعد از آخرين حمله يا تا رسيدن به سن ۲۱ سالگى است، در کسانى که سابقهٔ بيمارى قلبى روماتيسمى دارند، اين مدت حداقل ۱۰ سال است و حتى تا ۴۰ سال نيز ذکر گرديده است. دُز دارو جهت پيشگيرى بر اساس جدول (پيشگيرى از تب روماتيسمي) مىباشد.
جدول پيشگيرى از تب روماتيسمى
نوع پادزيست
مقدار تجويز
راه تجويز
دفعههاى تجويز
بنزاتين پنىسيلين G
۱/۲۰۰/۰۰۰
داخل ماهيچه
هر ۳ تا ۴ هفته
پنىسيلين V
۲۵۰ ميلىگرم
خوراکى
دوبار در روز
سولفاديازين
۵۰۰ ميلىگرم
خوراکى
روزانه
اريترومايسين
۲۵۰ ميلىگرم
خوراکى
دوبار در روز
کاهش تعداد نفرات در اجتماعها بويژه در خوابگاههاى گروهى (Sleeping quarders) بهنظر مىرسد شيوهٔ مؤثر درازمدت در کاهش انتشار گلودردهاى استرپتوککى درميان بعضى گروهها باشد. در خانوادههايى که وجود يا عود عفونتهاى استرپتوککى مسئله است، کشت همزمان تمام افراد خانواده و درمان موارد مثبت مؤثر بوده است.
کنترل آلودگىهاى محيط بهنظر مىرسد اثرى کم يا بدون اثر در انتشار عفونتهاى دستگاه تنفس داشته باشد. درحال حاضر هيچگونه واکسنى براى پيشگيرى از عفونتهاى استرپتوککى وجود ندارد.
در بررسىهاى که انجام شده است بهنظر مىآيد برداشتن لوزه باعث کاهش وقوع عفونت آشکار استرپتوککى شود و نيز باعث کمترشدن موارد درمان مؤثر گردد.
در درمان گلودرد استرپتوککى گروه A احتياج به پنىسيلين با دوز بالا نيست. هنوز استرپتوککها به پنىسيلين حساس مىباشند. يک تزريق بنزاتين پنىسيلين ۰۰۰/۲۰۰/۱ واحد براى بزرگسالان و کودکان بالاى ۳۰ کيلوگرم وزن و ۰۰۰/۶۰۰ واحد براى کودکان کمتر از ۳۰ کيلوگرم وزن تزريق داخل ماهيچه عملىترين راه درمان است.
اگر از پنىسيلين خوراکى يا اريترومايسين خوراکى استفاده شود مدت درمان ۱۰ روز است. درمان خوراکى با پنىسيلين V بهمقدار ۱۲۵ تا ۲۵۰ ميلىگرم ۳ تا ۴ بار در روز مىباشد. درصورت آلرژى به پنىسيلين از اريترومايسين به مقدار ۲۵۰ ميلىگرم چهار بار در روز براى بزرگسالان و در کودکان بهمقدار ۴۰ ميلىگرم براى هر کيلوگرم وزن در ۲۴ ساعت تقسيم شده به ۴ دوز ۶ ساعته مىباشد.
شکست درمان بصورت باقىماندن استرپتوکک بعد از دورهٔ کامل درمانى با پنىسيلين در ۵ تا ۲۰% کودکان ديده شد که با پنىسيلين خوراکى بيشتر است. بهطور عمده به علل: عفونت مجدد، عدم مصرف کافى دارو، مقاومت استرپتوکک يا ايجاد حالت حاملى مىباشد.
اطلاعات جديد نشان مىدهند که در افراد حامل شکست درمان با پنىسيلين ديده شده است. بنابراين، توصيه مىشود درصورتى که سابقهٔ تب روماتيسمى در خانواده يا اپيدمى استرپتوککى يا سکل در جامعه باشد، از کشت گلو استفاده نماييم، در بيماران نشاندار که کشت گلوى مثبت مداوم دارند، بايد براى درمان مجدد از پنىسيلين بنزاتين استفاده شود. همچنين در موارد شکست درمانى تعيين گروه سرولوژيک و استرپتوکک کمک مىنمايد.
کشت مجدد يک بيمار با گلودرد استرپتوککى در موارد عود فارنژيت يا سابقهٔ تب روماتيسمى اگر مثبت باشد، استفادهٔ درمانى دارد، ولى اگر بعد از اين درمان بازهم کشت مثبت باشد، حالت حاملى وجود دارد و درمان دوباره لازم نمىباشد. درمان با پنىسيلين درگلودرد استرپتوککى در پيشگيرى از بروز گلومرولونفريت حاد هنوز مورد بحث است. تجارب بالينى نمايانگر اين موضوع است که عفونتهاى پوستى بهعلت روشهاى نفروژنيک عليرغم درمان با پنىسيلين ممکن است منجر به ايجاد عارضه شوند.
اُتيت حاد گوش ميانى و آدنيتهاى گردنى استرپتوککى به رژيمهاى درمانى رايج پاسخ مىدهند، بيماران مبتلا به آبسههاى اطراف لوزهاى (پرىتانسيلار) بايد درناژ جراحى و درمان شديد پادزيستى (آنتىبيوتيکي) شوند، بيماران با عفونتهاى شديد مانند ماستئوئيديت، پنومونى و آمپيم بايد تحت درمان سيستميک جدى قرارگيرند.
بيماران مبتلا به مننژيت، آرتريت يا استئوميليت بايد با پنىسيلين با دوز بالا درمان شوند. در بيمارانى که به پنىسيلين حساسيت دارند بايد از کلفرامفنيکل که قدرت نفوذ بافتى
زيادى دارد يا اريترومايسين استفاده کرد.