|
گاهشمارى دانش و فن تعيين و نگهدارى حساب زمان است و تقويم صورت نتايج محاسبات براى يک دورهٔ زمانى خاص.
|
|
گاهنامهها دو گونه هستند:
|
|
گاهنامههاى حسابى و گاهنامههاى نجومي. در گاهشمارى حسابي، قواعد عددى قراردادى اهميت ويژهاى دارند و در گاهشمارى نجومي، رويدادهاى نجومى حائز اهميت خاص مىباشند. نتيجهٔ هر گاهشمارى تدوين يک دفتر يا يک جدول است که در آن گذشت زمان بهصورت تعيين روز و ماه و سال جلوهگر مىشود، که به آن گاهنامه يا تقويم گفته مىشود.
|
|
کوچکترين واحد گاهنامه، روز يا شبانهروز است و بزرگترين واحد گاهنامه سال است. در تقويم نگارى دو واحد زمانى ديگر نيز بهکار مىرود که هفته و ماه است.
|
|
در طول تاريخ و نزد ملل مختلف، مبدأ گاهشمارى بر حسب سال وقوع رويدادهاى مهم تعيين شده که برخى از مهمترين اين وقايع عبارت است: آفرينش جهان، آغاز فرمانروائى يک شاه يا امپراتور در يک کشور، رويداد مهم در زندگى يک شاه، يک ملت يا يک پيامبر و ... .
|
|
گاهشمارىهائى که از گردش ماه به دورز زمين و گردش زمين بهدور خورشيد الگو گرفتهاند به سه گروه اصلى تقسيم مىشوند:
|
|
- گاهشمارى قمري
|
|
- گاهشمارى خورشيدى
|
|
- گاهشمارى خورشيدى - قمري.
|
|
برخى از مشهورترين اين گاهشمارىها عبارتند از:
|
|
گاهشمارى يوناني، گاهشمارى آشوري، بابلى و سومري، گاهشمارى اوستائي، گاهشمارى يهود، گاهشمارى خراجي، گاهشمارىهاى مسيحي، گاهشمارىهاى هندي، گاهشمارى هجرى خورشيدي، گاهشمارى جلوسي، گاهشمارى هجرى قمرى و ... .
|
|
مردم شبه جزيره عرستان، پيش از پيدايش اسلام، تاريخ شمسى و قمرى مانند آنچه در نزد مجوس بر ساخته بوده، داشتهاند.
|
|
ماه يکم تاريخ قمري، رمضان است و روايتهاى بسيارى اين را مىپذيرد. در سال نهم هجرت، حج در ماه ذىقعده بوده. با کبيسه ۱۹ سال، هفت ماه هميشه رمضان در مرز آغاز بهار و ربيع در مرز آغاز پائيز و جمادى در مرز آغاز زمستان مىافتاده است.
|
|
دربارهٔ درست کردن تاريخ هجرى ناسازگارى وجود دارد. بهروايتى ساختن تاريخ هجري، در زمان پيامبر اسلام انجام شده و بهروايتى تاريخ هجرى را عمر بر پا کرده است. در اين روايت آمده است که نخست مىخواستند از برانگيخته شدن پيامبر يا از درگذشت او تاريخ بگذارند و ماه رمضان را يکم سال قرار دهند، ولى بعد، هجرت را آغاز قرار دادند و محرم را آغاز سال.
|
|
در اين که هجرت در چه سالى بوده است اختلاف وجود دارد.
|
|
بههر حال، سال رحلت که در آن ناهمسانى نيست و همچنين ماه رمضان که از روزگارهاى بسيار قديم، آغاز سال قمرى بوده، براى تاريخ از هر ديدگاه مناسبتر از محرم و هجرت است. روايت نسبت برپا کردن تاريخ به عمر يا شرحى که دراينباره نوشتهاند، نادرست و افسانهوار است و مدتى بعد ساخته شده، زيرا نگرش به هنگامهاى سال، زمينه باورهاى مذهبى شبه جزيره عربستان بوده و از تاريخ و تاريخنگارى هم ناآگاه نبودهاند.
|
|
تاريخ هجرى بهصورت کنونى از روزگار عباسيان است. در زيجها، آغاز تاريخ ملکى را دهم رمضان نوشتهاند. که روشن مىکند تا واپسين سده پنجم هجرى روز يکم هجرت به حساب قديم، چهارشنبه بهشمار مىرفته است.
|
|
روز عاشور را در جلد دهم بحارالانوار برگ ۱۹۲ و ديگر کتابها بهروايت درست، آدينه دادهاند. روز عاشورا در سال ۶۱ هجرى خورشيدى ربعى که از يکم محرم حساب مىشود آدينه و برابر بيستم تير ماه است.
|
|
|
دربارهٔ پيدايش حضرت عيسا مسيح و همچنين سال و روز آغاز و کبيسه تاريخ ميلادى و چگونگى آن ناهمسانى وجود دارد. تاريخ ميلادى از سده دهم ميلادى بهبعد ساخته شد.
|
|
جنبشها و دگرگونىهاى فرهنگى و پيدايش و فرقههاى زياد دينى در سدههاى چهارم و پنجم هجرى دلالت بر چگونگى اخترشناسى و خواص عددها و حرفها و نامها بر پيدايش نوين دارد. که همه و همه رنگ مجوسى و مانوى داشته است.
|
|
در سده شانزدهم ميلادي، پاپ گريگورى به گمان اين که در سال ۳۲۵ ميلادى روز يکم بهار در بيست و يکم مارس بوده تاريخ ميلادى را بهکمک اخترشناسان آن روزگار با اضافه کردن ۱۰ روز اصلاح کرد، با اين اصلاح، چون درازى سال خورشيدى را نمىدانستند.
|
|
از اين قرار در آغاز حساب، چهار روز ناهمسانى است و هر روز مىتواند نماينده ۲/۱۲۸ سال ناهمسانى باشد. آغاز سال در اروپا تا و سده پيش، روز ۲۵ مارس بود و نه يکم ژانويه. در آغاز زايش عيسا مسيح را بهگونهاى قرار داده بودند که بهحساب جشن روزگار ديوکلسين در سال دوم از هزاره دوم از بناى شهر روم باشد، ولى هفت سده بعد نيازهاى سياسى بهگونهاى بوده که تاريخ اين زايش را سه سده پستر ببرند تا هزاره ديگرى درست شود.
|