|
|
اخيراً بعضى از پژوهشگران کوشش کردهاند، تمايلات تبهکارانه را با گروه خاصى از کروموزومها در توارث ژنتيکى مربوط سازند. از آنجا که کروموزومها مرکز انتقال منشهاى ارثى هستند، برخى از جرمشناسان بر آن شدند تا در رابطه با اينکه جنايت ارثى است يا نه، تحقيق کنند. همانطور که مىدانيم، يک مرد بهنجار داراى الگوى کروموزومى XY و يک زن بهنجار داراى الگوى XX است. برخى از پژوهشگران را عقيده بر اين است که افراد جنايتکار يک کروموزوم اضافى (مردان XXY و زنان XXX) دارند. اختلالات کروموزومى بهويژه ناهنجارىهاى کروموزومى جنسى اغلب با عقبماندگى ذهنى همراه است. سندرم 'کلاين فلتر' (XXY) و سندرمى که بهصورت (XXY) نشان داده مىشود و در مردان وجود دارد، بهعنوان اختلالات کروموزومى مورد توجه است.
|
|
(Kinefelter Syndrome) کوتاهى قد فوقالعاده، عقبماندگى ذهنى و ضعف از نشانههاى اين نوع بيمارى است و به علت عدم رشد غدد تناسلي، فرد عقيم مىباشد. اينگونه مردان، اندامى بسيار ضعيف و کوچک دارند.
|
|
فورسمن (Forssman) ۱۹۷۰ در يک مطالعه جامع نتيجه گرفت مردانى که داراى کروموزوم X اضافى هستند در محاکمه قضائى بيشتر ديده مىشوند، ولى اين ارتباط آنقدر مستدل و قوى نيست که جنبه پيشبينى داشته باشد و بتوان به کمک آن الگوى رفتارى مشخصى را در آينده پيشبينى نمود.
|
|
بهطور خلاصه ارتباط اين عقبماندگى ذهنى و ارتکاب جرم ناپذير است و در مجموع در دو مورد توافق وجود دارد؛ يکى شروع زودرس جرم و تمايل آنان به تکرار جرم و ديگر اينکه موارد حريق عمومى و خلافهاى جنسى در اين افراد کمى بيشتر است (موسوى نسب، ۱۲۰:۱۳۷۲).
|
|
براساس نظر انديشمندان، دارندگان کروموزوم اضافى XYY داراى هوش پائينتر از حد هوش متوسط افراد عادى هستند و بىقرار و بىعاطفه و پرخاشگر مىباشند. به شدت بىرگ هستند، يعنى از رفتارهاى تبهکارانه هيچگونه ناراحتى وجدانى پيدا نمىکنند. زودخشمى و عصبانيت، بىگذشتى و قساوت، ناتوانى در پيشبينى امور و دورانديشي، سرپيچى از مقررات ميل شديد به تجاوزات جنسي، ارتکاب قتلهاى فجيع و... از ويژگىهاى آنان است.
|
|
مردانى که ساخت ژنتيکى XYY دارند در جمعيتهاى عادى بسيار نادر هستند؛ اما در ميان زندانيان و بيماران بيمارستانها تعداد چشمگيرى از آنها يافت مىشوند و در شمار مردانى هستند که به خشونت گرايش دارند. ظاهراً وجود کروموزوم Y اضافى با يک نوع جنايت پيشگى همراه است؛ ولى نه اين است که همه کسانى که دو کروموزوم Y دارند جنايتکار باشند. ما هنوز نمىدانيم در جريان پرورش اين افراد، رفتار ضداجتماعى چگونه در آنها شکل مىگيرد.
|
|
'ريچارد اسپک' که در سال ۱۹۶۶ متهم به کشتن هفت پرستار در شيکاگو شده بود، داراى الگوى کروموزومى XYY بود. پس از کشف اين قضيه، پژوهشهاى گوناگونى در ايالات متحده آمريکا و انگلستان صورت گرفت تا معلوم گرداند آيا ميان کروموزوم اضافى و رفتار انحرافى رابطهاى وجود دارد يا نه؛ اما تاکنون هيچگونه دليل دال بر رابطه ميان آنها پيدا نشده است.
|
|
در سال ۱۹۶۶ يک پزشک انگليسى به نام پاتريسياژاکوب در يک مؤسسه نگهدارى جنايتکاران خطرناک ۱۹۷ نفر جنايتکار را مورد معاينه قرار داد و ۷ نفر آنها را با الگوى کروموزومى XYY يافت، در حالىکه در بين ۱۹۳۵ نفر گروه کنترل فقط يک نفر داراى کروموزوم اضافى XYY بود.
|
|
افرادى که داراى الگوى کروموزومى XXY هستند، رفتار ناسازگارى و ميل به ارتکاب جرم دارند، ميانگين هوشى آنان نيز پائينتر از معدل حدمتوسط هوشى افراد عادى است و در ميان آنها اختلالات روانى و نارسائىهاى جسمانى ديده مىشود. بررسىهاى وسيع برخى از پژوهشگران نشان داده است که نفوذ و قدرت سندرم کلاين فلتر در ايجاد حالت ضداجتماعى و کژرفتارى تا حدود ۳۶% بوده و جرم مبتلايان به اين نشانگان بيشتر جرايم جنسي، آدمکشى و دزدى است.
|
|
|
نقش ارث در شخصيت ناسازگار
|
|
علاوه بر وجود كروموزومهاي اضافي كه ممكن است در تشكيل نطفه مؤثر واقع شوند، خصوصيات اخلاقي و زمينة مساعدي را براي ارتكاب بزهكاري بهصورت توارث به همراه ميآورند. در بسياري موارد بيماريها و ابتلاءهاي پدر و مادر مانند:
|
|
سيفليس، الكليسم، اعتياد به مواد مخدر و اختلالهاي رواني نيز بر ژنهاي سازندة ويژگيهائي فرزندان اثرات و عوارض بر جاي ميگذارد كه ممكن است زمينة مساعدي را براي ناسازگاري و اختلالهاي شخصيتي فراهم آورد.
|
|
سيفليس و الكليسم والدين گاه از علل اوليه بيماريهاي رواني كودكان محسوب ميشود و گاه نيز زمينه مساعدي را آماده ميسازد كه تنها وجود يك عامل فردي يا اجتماعي ديگر براي ايجاد ناسازگاري كافي است. بنا به عقيده "هويه" تقريباً 25 درصد از عيبهاي عقلي و رواني به سيفليس ارثي ارتباط دارد، بهويژه سيفليس ارثي اگر در نسل دوم و نسل سوم ظاهر شود. در بسياري اوقات منجر به فلج عمومي ميگردد (غفوري غروي، 61:1359).
|
|
در مورد الكليسم نيز بايد گفت كه اعتياد حاد والدين به الكل موجب ايجاد اختلالات رواني در كودكان خواهد شد. اصولاً الكل در نطفة مرد (Sperm) و در خون و تخمك زن تأثير كرده و ايجاد مسموميت ميكند. نقصهاي ارثي ناشي از الكليسم گاه بسيار شديد ميباشد كه از جمله ميتوان به عوارض صرعي حاصل از الكليسم والدين اشاره كرد. در بين فرزندان خانوادههاي الكليك كودكان كژخو يا ديوانگان اخلاقي زياد است.
|
|
الكليسم را ميتوان نوعي بيماري كه با مصرف مزمن و مفرط الكل، كه مسائل رواني، بين فردي و طبي بهوجود ميآورد، تعريف كرد (كلر، 1982). برخي الكليسم را به اين صورت تعريف ميكنند: "مصرف مكرر مشروبات الكلي به حدي كه تندرستي شخص با وضعيت اجتماعي و اقتصادي او را بهخاطر انداخته، همراه با قرائن ناتواني مستمر براي كنترل زمان و ميزان ميگساري" (پورافكاري، 191:1369).
|
|
مطالعات خانوادگي در تمام دنيا، تقريباً بدون استثناء نشان دادهاند كه عيار بهروز الكليسم در بستگان نزديك اين بيماران به مراتب بيشتر از جمعيت كلي است. اين مشاهدات خود قرينهاي بر احتمال وجود يك عامل ارثي در انتقال الكليسم است.
|