|
|
اين عفونتها، مزمن بوده، پيشرفت آهستهاى دارند و ممکن است بسيارى بافتها را درگير نموده، منجر به تشکيل گرانولومها و آبسههاى شوند که از طريق سينوس يا فيستول درناژ مىگردند. ضايعات شبيه ضايعات ايجاد شده توسط قارچها هستند ولى ارگانيسمها باکترىهاى حقيقى مىباشند.
|
|
|
|
|
|
|
اکتينوميستها ارگانيسمهاى رشتهاى شکل گرم مثبت و غير اسيد فاست بوده، معمولاً شاخه شاخه شده و مىتواند به فرمهاى باکتريال کوچک تبديل شوند. اين ارگانيسمهاى شديداً بىهوازي، قسمتى از فلور نرمال اوروفارنکس و لوزههاى انسان را تشکيل مىدهند. تودههاى نودالور التهابي، آبسهها و سينوسهاى درناژکننده، غالباً در سر و گردن ايجاد مىشوند. در يک پنجم موارد، در قفسه سينه و بههمان اندازه در شکم (شايعتر از همه در آپانديس و سکوم)، ضايعات اوليه وجود دارند. تشکيل سينوسهاى متعدد شايع بوده، چرک خارج شده ممکن است حاوى 'گرانولهاى سولفور' ، گرانولهاى زرد حاصل از درهم پيچيدهشدن رشتهها، باشد. ضايعات التهابى معمولاً سخت و نسبتاً بدون درد و حساسيت مىباشند. نشانههاى سيستميک از جمله تب، بهصورت متغيرى وجود دارند سينوسها يا فيستولهاى داراى ترشح، معمولاً بهصورت ثانويه توسط ساير باکترىها عفونى مىشوند.
|
|
اکتينومايکوز شکمى ممکن است منجر به آپانديسيت شود که درمان آن آپاندکتومى فورى مىباشد. اگر آپانديس پرفوره شود، در جدار شکم ضايعات و سينوسهاى متعدد ايجاد مىگردند. اکتينومايکوزيس توراسيک مىتواند باعث سرفه، درد پلورال، تب و کاهش وزن شود که در اين حالت شبيه عفونت مايکوباکتريال يا مايکوتيک مىباشد. تمام فرمهاى اکتينومايکوزيس با پنىسيلين (۲۰-۵ ميليون واحد روزانه) بهمدت چندين هفته درمان مىشوند. بهعلاوه، برداشتن يا درناژ ضايعات - يا ترميم نقايص - به روش جراحي، ممکن است براى درمان لازم باشد.
|
|
|
نوکاردياها ارگانيسمهاى گرم منفي، شاخهدار و رشتهاى شکل هستند که ممکن است اسيد فاست باشند. رشتهها معمولاً شکسته شده فرمهاى باسيلى را ايجاد مىکنند. اين ارگانيسمها هوازى بوده، بهندرت در فلور نرمال مجارى تنفسى يافت مىشوند. نوکاردياها به پنىسيلين مقاوم هستند، ولى معمولاً با سولفوناميدها مهار مىشوند.
|
|
نوکارديوزيس مىتواند به دو شکل ديده شود. يک شکل گرانولوم لوکاليزه و مزمن بههمراه چرک، آبسه و تشکيل سينوس است، که شبيه اکتينومايکوزيس مىباشد. در اين شکل يک اختلال خاص در اندامها مانند Madura foot (مايستوما) روى مىدهد که همراه با تخريب شديد استخوان، ولى علائم سيستميک جزئى مىباشد.
|
|
شکل دوم نکوکارديوزيس، عفونت سيستميک است کهمانند پنومونيت با تشکيل چرک شروع شده، از طريق خون ساير ارگانها مانند مننژ يا مغز را درگير مىکند. در نوکارديوزيس سيستميک، تب، سرفه و کاهش وزن وجود دارد که شبيه عفونت مايکوباکتريمى يامايکوتيک مىباشد. اين بيمارى بهخصوص تمايل دارد بهعنوان عارض نقص ايمنى در لنفوم يا سرکوب ايمنى در اثر داروها ايجاد شود.
|
|
بهترين درمان نوکارديوزيس، استفاده از سولفوناميدها (مانند سولفامتوکسازول، ۸-۶ گرم در روز بهصورت خوراکي) به مدت چندين هفته مىباشد. تجويز همزمان ماينوسايکلين (۴۰۰-۲۰۰ ميلىگرم در روز بهصورت خوراکي) ممکن است مفيد واقع شود. ساير جنبههاى ضرورى درمان عبارتند از درناژ بهطريقهٔ جراحي، برداشتن فيستولها، و ترميم نقايص ايجاد شده.
|