در بيش از ۸۰% نوزادان تازه تولديافته، پروسسواژيناليس باز باقى مىماند. با افزايش سن، اين درصد کاهش مىيابد. به طورىکه پس از ۲ سال ۵۰-۴۰% بازمانده و در بزرگسالان در ۲۵% موارد اين زائده همچنان باز باقى مىماند. فتق واقعى روده از طريق پروسسواژيناليس باز با دهانهٔ پهن در ۴-۱% کودکان بهوجود مىآيد که ۴۵% موارد آن در طى سال اول زندگى است. فتق اينگوينال غيرمستقيم در جنس مذکر چهاربرابر شايعتر است. فتق مستقيم و فتق فمورال در کودکان بسيار نادر است.
تشخيص فتق در نوزادان و کودکان تنها با مشخصکردن يک برآمدگى در ناحيهٔ اينگوينال داده مىشود که از حلقه داخلى منشاء گرفته باشد. اغلب ايجاد برآمدگى تحت ارداه نبوده و علائمى مثل يک حلقهٔ خارجى بزرگ، علامت دستکش ابريشمى و ضخامت طناب، وابسته به آن نمىباشند. در چنين شرايطى ممکن است تنها يک شرح حال قابلاعتماد کفايت کند. فتق در ۶۰% موارد در سمت راست:، در ۲۵% موارد در سمت چپ و در ۱۵% موارد دوطرفه است. فتق غيرمستقيم در نوزادان نارس شايعتر است و نسبت به بيماران بزرگتر بيشتر دوطرفه است. پروسسواژيناليس در هر نقطهٔ بالاتر از بيضهها يا لَبها از بين مىرود. هنگامى که روده بهداخل اسکروتوم فتق پيدا مىکند، به آن فتق غيرمستقيم اينگوينال کامل مىگويند و هنگامى که روده به سطح حلقه خارجى نرسيده باشد به آن فتق اينگوينال ناقص مىگويند. فتق اينگوينال گيرافتاده حدود ۱۰% از فتقهاى دوران کودکى را تشکيل مىدهد و ميزان بروز آن در دورهٔ نوزادى از اين هم بيشتر است. در ۴۵% از افراد مؤنث که فتق گيرافتاده دارند؛ محتويات ساک شامل ترکيبى از تخمدان، لوله و رحم مىباشند. معمولاً اين ساختمانها جزءِ لغزندهٔ ساک را تشکيل مىدهند.
هيدروسل تقريباً هميشه نشاندهندهٔ گيرافتادن مايع صفاقى از طريق يک پروسسواژيناليس باز است و بههمين جهت اغلب هيدروسل ارتباطى ناميده مىشود. هيدروسل بهطور مشخص يک تودهٔ نرم، غيرحساس، مستطيلشکل است که مىتواند نور را از خود عبور دهد.
تشخيصهاى افتراقى
اغلب وقتى هيدروسل تحت فشار قرار گيرد با فتق اينگوينال گيرافتاده اشتباه مىشود. در اين هنگام عبور نور چراغقوه از اسکروتوم يا کشالهٔ ران مىتواند وجود مايع را از روده افتراق دهد. ظهور ناگهانى مايع که محدود به ناحيهٔ بيضه باشد ممکن است علامت يک هيدروسل غيرارتباطى باشد که ثانويه به پيچش بيضهها يا ضمائم بيضهها و يا اپيديديموارکيت بهوجود آمده است. معاينهٔ رکتوم و لمس سمت صفاقى حلقهٔ اينگوينال مىتواند فتق گيرافتاده را از يک هيدروسل يا ساير تودههاى اينگوينال و اسکروتوم افتراق دهد.
عوارض
عدم درمان فتق اينگوينال کمى بعد از تشخيص در نوزادي، مىتواند منجر به گيرافتادن و سپس اختناق فتق شود. حدود يکسوم موارد فتقهاى گيرافتاده در دوران نوزادى بهسمت اختناق پيش مىروند و در ۵% از موارد روده گانگرن مىشود. فشار روى عروق اسپرماتيک توسط يک فتق گيرافتاده ممکن است باعث انفارکت هموراژيک بيضه بشود.
درمان
پس از تشخيص فتق اينگوينال در نوزادان و در دوران کودکى بايد هرچه زودتر آنها را ترميم کرد. تمام کارى که لازم است عبارت است از ليگاتورکردن ساک فتق در بالا (باقى گذاشتن فضاى کافى براى طناب اسپرماتيک) و بخيهزدن به فاسياى عرضي.
معمولاً فتق گيرافتاده در يک نوزاد را قبل از عمل مىتوان جاانداخت. به اين منظور بايد ابتدا بيمار را با ۲mg/kg مپريدين داخل عضلانى و ۲mg/kg سکوباربيتال داخل عضلانى آرام کرده و پايههاى تخت را بهمنظور جلوگيرى از افزايش فشار داخل شکمى بالا برد. هنگامى که نوزاد بهخوبى آرام شد مىتوان با فشار ملايم روى حلقه داخلي، روده را بهداخل، حفرهٔ شکم راند. در طى اين مدت بايد ساکشن نازوگاستريک و مايعات داخل وريدى براى بيمار شروع شود. اگر روده در طى يک ساعت جا نيفتاد، انجام جراحى ضرورى است اما در صورتىکه روده جا افتاد، انجام جراحى بهمنظور برطرفشدن ادم بافتها تا ۲۴ ساعت به تأخير مىافتد. در جااندازى و ترميم جراحى فتقى که تخمدان در آن گير کرده (زنان) بايد کمى تأمل نمود چون خطر آسيب به وازدفران و عروق اسپرماتيک وجود ندارد. خونىشدن مدفوع و ادم و قرمزى کشالهٔ ران مطرحکنندهٔ فتق مختنق مىباشند و در اين موارد نبايد در جهت جااندازى روده تلاش کرد. ترميم اورژانس فتق اينگوينال گيرافتاده از نظر روش عمل مشکل است زيرا بافتهاى ادماتو شکننده بوده و بهسادگى پاره مىشوند. هنگامى که رودهٔ گانگرنشدهٔ است بايد از ورود مايع خونى درون ساک بهداخل حفرهٔ شکم جلوگيرى کرد. قسمت گانگرنشده روده بايد بريده شده و يک آناستوموز انتهاء به انتهاء در روده انجام داد. در صورت تغيير رنگ خونى و سياه بيضهها يا تخمدان نياز ه برداشتن گنادها وجود ندارد.