جلد عبارت است از پوشش بيرونى کتاب.
|
|
|
|
۱. جلد نرم يا جلد شميزى
|
|
۲. جلد سخت يا جلد مقوائى
|
|
روى جلد مقوائي، و بهندرت روى جلد شميزي، ممکن است روکش يا لفاف قرار گيرد.
|
|
|
|
- روکش يا لفاف:
|
روکش يا لفاف عبارت است از پوششى کاغذى که به خاطر محافظت جلد - يا زيبائى - روى آن کشيده مىشود. سطح داخلى روکش معمولاً سفيد و خالى است، ولى ندرتاً مطالبى روى آن چاپ مىشود.
|
|
- لبهٔ برگردان:
|
لبهٔ گردان روکش معمولاً از جلد کتاب بزرگتر است و مقدارى از آن در دو طرف تا مىخورد و در داخل، ميان جلد و بدنهٔ کتاب قرار مىگيرد. اين قسمت را 'لبه برگردان' مىنامند. روى لبهبرگردان گاه هيچ چيز قرار نمىگيرد، جز بهاء کتاب در پائين لبه برگردان اول کتاب. ولى معمولاً سطح داخلى لبهبرگردانها به شرحى کوتاه دربارهٔ کتاب و نويسندهٔ آن اختصاص داده مىشود. گاه مطلب از لبهبرگردان اول کتاب به لبهبرگردان آخر کتاب ادامه مىيابد. (مطالب روى لبهبرگردان در انگليسى Blurb ناميده مىشوند). بعضى کتابهاى جلد نرم يا جلد شميزى هم داراى لبهبرگردان از جنس کاغذ يا مقواى شميز جلد هستند.
|
|
- باند يدک روکش:
|
گاه روى روکش، يا در کتابهائى که روکش ندارند روى جلد در پائين، نوارى پهن قرار مىگيرد که روى آن بهاء يا مطالب ديگر نوشته شده يا داراى مطالبى است که صرفاً جنبهٔ آگهى دارد. اهل فن اين قطعه کاغذ نوارى را 'باند يدک روکش' مىنامند.
|
|
- روى جلد کتاب:
|
روى جلد کتاب عبارت است از نخستين سطح بيرونى جلد کتاب؛ اصطلاح 'روى جلد کتاب' گاه ممکن است براى نخستين سطح روکش کتاب نيز بهکار رود. در کتابهائى که روکش ندارند عنوان کتاب روى جلد چاپ مىشود. ولى در کتابهاى روکشدار، عنوان کتاب روى روکش قرار مىگيرد و روى جلد کتاب معمولاً چيزى چاپ نمىشود [مگر در عطف].
|
|
- ترتيب چاپ روى جلد کتاب:
|
نکاتى که روى جلد کتاب يا روى روکش قرار مىگيرند عبارتند از:
|
|
نام مؤلف، نام کتاب، و گاه نام ناشر؛ همچنين بهندرت پارهاى جزئيات ديگر، از جمله شمارهٔ ويراست. ترتيب دادن اين نکات، نوع حروف و غيره، کار بخشهاى توليد کتاب است.
|
|
در مورد کتابهاى ترجمه بايد گفت که در کشورهاى غربى کمتر نام مترجم را روى کتاب چاپ مىکنند. اما در صورتى که قرار دادن نام مترجم روى جلد کتاب مورد نظر باشد، بهتر است نخست، نام مؤلف، سپس عنوان کتاب، و سرانجام نام مترجم را چاپ کرد؛ يا پيش از نام مترجم افزود: 'ترجمهٔ' يا 'مترجم' . بودن دو نام روى جلد، زير هم و بدون واژههاى 'تأليف' يا 'نوشتهٔ' يا 'ترجمهٔ' و غيره، ممکن است اين پندار را در ذهن خوانندگان هست کند که آن دو تن با هم کتاب را نوشتهاند.
|
|
در کتابهائى که به يک سلسله يا مجموعه تعلق دارند، يا نام رديفى دارند، معمولاً نخست نام سلسله و غيره، سپس نام کتاب و پس از آن نام مؤلف قرار مىگيرد.
|
|
- عطف:
|
عطف عبارت است از پشت قطر کتاب، اعم از جلد اصلى يا روکش. ولى گاه به قسمت صحافى کتاب نيز اطلاق مىشود. روى عطف کتاب معمولاً نام مؤلف و عنوان کوتاه کتاب و نام کوتاه يا علامت (آرم) ناشر چاپ مىشود. بسته به قطر کتاب، اين مطالب مىتوانند افقى يا عمودى قرار بگيرند. در صورتى که عمودى چاپ شوند، در کتابهاى انگليسى و آمريکائى مطالب معمولاً از بالا به پائين و در کتابهاى اروپائى بيشتر از پائين به بالا چيده مىشوند. در فارسى شيوهٔ انگليسى - آمريکائى حاکم است، ولى مسئله چندان مهم نيست و بيش از هر چيز به سليقهٔ طراح کتاب بستگى دارد؛ و البته در باختر زمين گاه در يک کشور واحد نمونههاى متضاد فراوان ديده مىشوند.
|
|
- پشت جلد کتاب:
|
پشت جلد کتاب عبارت است از آخرين سطح جلد کتاب. اصطلاح 'پشت جلد کتاب' ممکن است براى آخرين سطح روکش نيز بهکار رود. در پشت جلد کتاب گاه چيزى قرار نمىگيرد، و گاه مطالبى دربارهٔ نويسنده، يا کتاب، يا آگهىهاى ديگر، چاپ مىشود. براى کتابهاى دوزبانه و چندزبانه، بهتر است پشت جلد کتاب با زبان يا زبانهاى ديگر کتاب، مشخصات و محتواى کتاب را معرفى کند. بهخصوص در فرهنگهاى دوزبانه مثلاً انگليسى به فارسى که کتاب از چپ بسته مىشود، پشت جلد کتاب طرف اصلى به حساب مىآيد.
|
|
- آستر بدرقه:
|
آستر بدرقه عبارت است از يک ورقهٔ سرتاسرى که نيمى از آن روى سطح داخلى جلد چسبانده مىشود و نيم ديگر آزاد قرار مىگيرد و جزو بدنهٔ کتاب است. روى قسمتى که به سطح داخلى جلد چسبانده شده معمولاً چيزى نيست. بهندرت ممکن است لوحهٔ آغاز روى اين قسمت قرار گيرد که متعارف نيست. گاه ممکن است روى سراسر آستر بدرقه، نقشه يا چيزهاى ديگر چاپ شود. در کتابخانهها معمولاً 'جيب کتاب' را بيشتر در همين قسمت مىچسبانند. جيب کتاب پاکتى است که 'برگه' يا 'کارت' کتابخانه را در آن مىگذارند.
|
|
- برگ آزاد:
|
برگ آزاد عبارت از نخستين برگى است که پس از آستر بدرقه قرار مىگيرد. روى برگ آزاد هيچ چيز چاپ نمىشود و روى و پشت آن نيز در شمارهگذارى واحدهاى پيش از متن به حساب نمىآيد؛ يعنى يک واحد صحافى است، نه جزو متن کتاب. در بسيارى از کتابها، برگ آزاد عملاً همان قسمت آزاد آستر بدرقه است.
|
|
- بدنهٔ کتاب:
|
بدنهٔ کتاب عبارت است از مجموعهٔ برگهاى کتاب.
|
|
صفحه، برگ، ورق، ورقه. صفحه عملاً به دو مفهوم بهکار مىرود:
|
|
الف- يک روى 'صفحه' ، به مفهوم هندسي؛
|
|
ب- 'برگ' يا 'ورق' يا 'ورقهٔ' کاغذ، که شيئى است مادي، داراى دو رو يا 'صفحه' به مفهوم (الف). در فارسى مىتوان واژهٔ 'صفحه' را به مفهوم 'رو' ى هندسى بهکار برد، و شيء مادى دو رويه يا دو 'صفحه' اى را 'برگ' ناميد.
|
|
|
|
|
هر صفحه، داراى متن (ناحيهٔ چيدهشده) و حاشيه است. حاشيه شامل حاشيهٔ فوقاني، حاشيهٔ تحتاني، حاشيهٔ خارجى (طرف برش)، و حاشيهٔ داخلى (طرف صحافى يا عطف) مىشود. در نرمافزارهاى حروفچينى پيشرفته اين تعاريف بسيار گستردهتر هستند. اين مشخصات را صفحهٔ مادر يا Master Page مىنامند.
|
|
- ناودان:
|
ناودان عبارت است از دو حاشيهٔ داخلى دو صفحهٔ متقابل و منتهىاليه داخلى آنها که صحافى شده است.
|
|
- تا:
|
تا عبارت است از منتهىاليه تاخوردهٔ صفحهها که صحافى مىشود و به هم اتصال مىيابد.
|
|
- صحافي:
|
صحافى عبارت است از اتصال برگهاى کتاب و جلد کردن آنها در مجموعهاى واحد، به هر شيوهاى که باشد.
|
|
- برش:
|
برش عبارت است از سه لبهٔ آزاد برگها که پس از صحافي، با ماشين بريده و منظم مىشود. قاعدتاً بايد بتوان از برش فوقاني، خارجي، و تحتانى صحبت کرد؛ ولى معمولاً وقتى 'برش' به تنهائى آورده مىشود، منظور 'برش خارجي' است، براى نمونه: 'حاشيهٔ طرف برش در بيشتر کتابها اندکى عريضتر از حاشيهٔ طرف صحافى است.' در پارهاى کتابها، بريدن انتهاهاى آزاد فرمها را به خوانندگان واگذار مىکنند، مانند بعضى کتابهاى فرانسوي.
|
|
برش در بعضى صحافىهاى نفيس ممکن است رنگى يا طلائى باشد.
|
|
- شيرازه:
|
شيرازه عبارت است از نوارى پهن که در قسمت صحافىشدهٔ بدنهٔ کتاب قرار مىگيرد. انتهاى فوقانى و تحتانى شيرازه معمولاً داراى بندى است به رنگهاى متناوب سفيد و آبى و سرخ و قهوهاى يا رنگهاى ديگر.
|
|
- لوح:
|
لوح عبارت است از برگى کاغذى - معمولاً ضخيمتر و سنگينتر از کاغذ متن - که روى آن تصوير يا نقشهاى چاپ شده و خارج از متن به کتاب الصاق مىشود. لوح مىتواند مشمول شمارهگذارى صفحههاى کتاب باشد، ولى معمولاً نيست.
|
|
- نوارِ نشان:
|
نوار نشان عبارت است از نوارى بسيار نازک و باريک از پارچه که در بالا به شيرازه متصل است و انتهاى ديگر آن آزاد است و در ميان برگهاى کتاب قرار مىگيرد. نوارِ نشان، وسيلهاى است کمکى براى نشان کردن صفحهها در جريان خواندن. عملاً معدودى از کتابها نوار نشان دارند.
|