اپيدميولوژى بهنظر مىرسد لپتوسپيروز گستردهترين بيمارى مشترک بين انسان و حيوان در سرتاسر جهان است و حداقل ۱۶۰ گونه پستاندار را مبتلا مىسازد. عفونت در انسان عمدتاً در تابستان و پائيز در کشورهاى غربى و در مناطق استوائى اتفاق مىافتد. ابتلاء به لپتوسپيروز در اثر تماس اتفاقى با آب آلوده (دوسوم موارد) يا ادرار يا يافتهاى حيوانات آلوده اتفاق ميظافتد. ليپتوسپيرا از طريق غشاءهاى مخاطى يا پوست خراشيده وارد بدن مىشود. بعضى از شغلها بهطور ويژه پرخطر هستند مثل دامپزشکان، کشاورزان، کارگران در تماس با فاضلاب، و کارکنان کشتارگاه و شيلات.
تظاهرات بالينى
دوره کمون از ۲۶-۲ روز متفاوت است. بهطور تيپيک لپتوسپيروز دو فاز دارد بهطورىکه پس از فاز حاد لپتوسپيرمي، فاز ايمن لپتوسپيرورى پديد مىآيد. فاز ابتدائى لپتوسپيرمى با شروع ناگهانى سردرد (معمولاً فرونتال)، دردهاى عضلانى شديد (مخصوصاً در رانها و کمر)، هيپرستزى پوست، لرز، و تب مشخص مىشود. شايعترين يافتههاى بالينى تب و پرخونى (Suffusion) ملتحمه هستند. يافتههاى کمتر شايع شامل حساسيت عضلات، لنفادنوپاتي، هپاتواسپلنومگالي، پرخونى (Injection) حلق، و راشهاى پوستى مىباشد. اکثر بيماران طى يک هفته بدون علامت مىشوند. فاز ايمن پس از ۳-۱ روز دوره بدون علامت قبلى است؛ علائم و نشانههاى مننژيت در ۱۵ درصد از موارد ديده مىشود. حتى در غياب نشانههاى مننژه، پلئوسيتوز CSF پس از ۷ روز در ۹۰-۵۰ درصد از موارد وجود دارد. در فاز دوم تب ممکن است ايجاد شود ولى غالباً شدت کمترى دارد و معمولاً فقط ۳-۱ روز طول مىکشد. سندرم ويل (Weil's syndrome) شديدترين شکل لپتوسپيروز است و در ۱۰-۵ درصد از موارد اتفاق مىافتد و با زردي، اختلال عملکرد کليه، استعداد به خونريزي، و مرگ و مير بالا مشخص مىشود.
تشخيص
تشخيص لپتوسپيروز با کشت يا سرولوژى صورت مىگيرد. لپتوسپيرا را مىتوان در محيطهاى نيمهجامد اختصاصي، از خون يا CSF در طى فاز ابتدائى يا از ادرار طى فاز دوم کشت داد. ترشح باکترى در ادرار ممکن است ماهها تا سالها ادامه يابد. نمونهها را مىتوان براى کشت به آزمايشگاه مرجع فرستاد زيرا لپتوسپيرا مىتواند در خون آغشته به آنتىکوآگولان تا ۱۱ روز زنده بماند. آنتىبادى عليه ارگانيسم در هفته دوم بيمارى ايجاد مىشود. براى تشخيص فرضى لپتوسپيروز، يک تيتر آنتىبادى يک صدم يا بالاتر در تست آگلوتيناسيون ميکروسکوپى (MAT) بههمراه علائم بالينى منطبق با بيمارى ضرورى است. از اليزا هم مىتوان استفاده نمود. تست سرولوژيک براى سرووار (Serovar) عفونىکننده اختصاصى نيست؛ بنابراين کشت براى ارگانيسم حائز اهميت است.