افتراق خالهاى بزرگ مشيميه از ملانوم بدخيم مشکل است. در تشخيص افتراقى خالها از ملانوم، ظاهر صاف و بهويژه فقدان رشد خالها اهميت دارد. بنابراين در موارد مشکوک، تهيهٔ فوتوگراف از فوندوس و انجام معاينات دورهاى از نظر بررسى تغيير خالها الزامى است. ضخامت اين ضايعات را با سونوگرافى بهتر مىتوان اندازه گرفت.
همانژيوم مشيميه
همانژيوم مشيميه که بهصورت تومورهاى منفرد و يا هامارتومهاى منتشر همراه با سندرم استورج وبر ديده مىشوند. کاهش بينائى بهعلت دکولمان شبکيه، تغييرات دژنراتيو در اپيتليوم پيگمانته يا قسمت حسى شبکيه و بروزگلوکوم رخ مىدهد. گاهى بهوسيلهٔ فوتوکرآگولاسيون مىتوان وسعت دکولمان سروز شبکيه را کاهش داد. در موارد مقاوم مىتوان از راديوتراپى استفاده نمود. در صورت وجود گلوکوم دردناک و مقاوم، ممکن است در آوردن کرهٔ چشم ضرورى باشد.
ملانوم بدخيم
تومور ملانوم بدخيم فقط در يووهآ ديده مىشود و شايعترين تومور بدخيم داخل چشمى در افراد سفيد پوست مىباشد. تقريباً هميشه يکطرفه است. ۸۵% از موارد در مشيميه ۹% از موارد در جسم مژگانى و ۶% از موارد در عنبيه قرار دارد اين تومور، تنها زمانى در مراحل اوليه تشخيص داده مىشود که طى معاينهٔ روتين افتالموسکوپى يا بهعلت تارى ديد ناشى از تهاجم به ماکولا کشف شود. تومورهاى حاوى سلولهاى دوکي، پيشآگهى بهترى نسبت به تومورهاى از طريق کانالهاى صلبيه يا تهاجم داخل عروقى به نسوج چشمى مجاور با بافتهاى خارج از چشم گسترش مىيابند. معمولاً جز در گرفتارى ماکولا، تظاهرات بالينى وجود ندارد. در غياب گلوکوم يا التهاب، درد وجود ندارد.
در حضور دکولمان غير رگماتوژن شبکيه بايد به فکر وجود ملانوم باشيم. انسيدانس قابل توجه اين تومورها در چشمهاى کور و دردناک مشاهده شده است. اکثر اين تومورها را مىتوان با افتالموسکوپ مشاهده نمود. در تشخيص بيمارى اولتراسونوگرافى کمک کننده است.
درمان مرسوم ملانوم مشيميه، در آوردن چشم است. اخيراً ساير اشکال درمان، بهويژه خارج ساختن موضعى تومور و يا راديوتراپى با ذرات باردار، در همه چشمها ، مگر مواردى که تومور بسيار بزرگ باشد استفاده شده است. ملانومهاى بسيار کوچک (با قطر کمتر از ۱۰mm) پيشآگهى عالى دارند و اغلب افتراق آنها از خالهاى خوشخيم غيرممکن است؛ بنابراين بسيارى از محققين توصيه مىکنند که اين تورموها درمان نشوند؛ مگر اينکه رشد آنها ثابت شود. در صورت وجود متاستاز ميزان بقاء کمتر از يکسال است و کموتراپى ارزش محدودى دارد.
مىتوان با اطمينان ملانوم کوچک عنبيه را در صورت عدم گرفتارى ريشهٔ آن تحت نظر گرفت؛ مگر اينکه رشد آن ثابت شود. در اين موقع درمان اينکه رشد آن ثابت شود. در اين موقع درمان ايريدکتومى است و در صورت تهاجم به جسم مژگاني، درمان ايريدوسيکلکتومى مىباشد. ملانوم عنبيه پيشآگهى عالى دارد.
متاستازهاى مشيميهاى
مشيميه بهعلت عروق خونى غني، محل مهمى براى متاستازهاى خونى است. در زنان کارسينوم پستان و در مردان بدخيمىهاى ريه، دستگاه ادرارى تناسلى و دستگاه گوارش، شايعترين محلهاى اوليهٔ متاستاز هستند. گاهى اوقات مخصوصاً درکارسينوم ريه، ظهور متاستاز به مشيميه قبل از تشخيص نئوپلاسم اوليه است. علائم آن شامل کاهش بينائى و فوتوپسى است. تومور بهصورت برآمدگى کمرنگ و غيرپيگمانته مشيميه بهنظر مىرسد و اغلب همراه با دکولمان سروز مىباشد. متاستاز منفرد با ملانوم بدخيم آملانوتيک اشتباه مىشود. اولتراسونوگراى و بيوپسى با سوزن ظريف به افتراق اين دو کمک مىکند. در صورت وجود ضايعات متعدد تشخيص نسبتاً آسان خواهد بود.
معمولاً کموتراپى بيمارى اصلي، بر جزء مشيميهاى نيز مؤثر است. در غياب متاستاز به ساير نقاط، راديوتراپى موضعى درمان انتخابى است.