در پيشينهٔ بهداشت عمومى مىتوان چهار مرحلهٔ مشخص را متمايز کرد؛ از اين قرار:
|
|
|
| مرحلهٔ کنترل بيمارىها (۱۹۲۰-۱۸۸۰)
|
|
در سدهٔ نوزدهم بهداشت عمومى بهطور عمده موضوع وضع مقررات بهسازى و اصلاحات بهداشت محيطي، با هدف مبارزهٔ انسان با عوامل فيزيکى محيط زيست مانند تأمين آب سالم و دفع فضولات، بود. بديهى است که هدف اين اقدامات مبارزه با يک بيمارى خاص نبود و علت هم نياز به آگاهى فنى براى مبارزه با بيمارى خاص است، با وجود اين تدابير نامبرده وضعيت سلامت مردم را از طريق مبارزه با بيمارىها و مرگ بهبود کلى بخشيد.
|
|
|
در آغاز سدهٔ بيستم مفهوم ارتقاء بهداشت که مفهوم تازهاى بود، کمکم شکل گرفت. به اين واقعيت توجه شد که بهداشت عمومي، شهروندان را بهعنوان يک فرد از ياد برده و نيز آن که دولت در برابر سلامت افراد کشور مسؤوليت مستقيم دارد. و بهدنبال اين، علاوه بر فعاليتهاى مربوط به مبارزه با بيمارىها يک هدف ديگر - يعنى ارتقاء بهداشت افراد -هم به اهداف بهداشت عمومى افزوده شد. ارتقاء بهداشت در ابتدا بهصورت خدمات بهداشت فردى مانند خدمات بهداشت مادر و کودک، بهداشت مدارس، بهداشت صنعتي، بهداشت روانى و مراقبتهاى بازتوانى پايهگذارى شد. پرستارى بهداشت عمومى هم يک حرکت ناگهانى اين مفهوم بود. بخشهاى بهداشت عمومى دانشگاهها برنامههاى خود را در راستاى فعاليتهاى ارتقاء بهداشت گسترش دادند. آقاى وينسلو (C.E.A Winslow) يکى از چهرههاى سرشناس تاريخ بهداشت عمومي، در سال ۱۹۲۰ بهداشت عمومى را چنين تعريف کرده: علم و هنر پيشگيرى از بيماري، طولانىکردن عمر و ارتقاء بهداشت و کارآئي، از طريق کوشش سازمانيافتهٔ جامعه. اين تعريف فشردهٔ فلسفهٔ بهداشت عمومى است که حتى امروز هم صادق است.
|
|
چون دولت مسؤول مستقيم سلامت افراد در نظر گرفته شد، در نيمهٔ اول سدهٔ کنونى دو حرکت عمده در جهت تکامل انسان آغاز شد که عبارتند از:
|
|
الف- تدارک خدمات اساسى بهداشت (Basic Health Services) از طريق محيط مراکز بهداشتى درمانى و واحدهاى فرعى آنها در مناطق شهرى و روستائي. در تاريخ بهداشت عمومى سير تکامل مراکز بهداشتى درمانى يک موضوع مهم است. نظريهٔ تأسيس مراکز بهداشتى درمانى در سالهاى دههٔ ۱۹۲۰ توسط فرد Dawson انگليسى مطرح شد. در سال ۱۹۳۱ سازمان بهداشت جامعهٔ ملل براى تأسيس مراکز بهداشتى درمانى دعوت بهعمل آورد. بسيارى از کشورهاى رو به پيشرفت، بيشترين اولويت را به تأسيس مراکز بهداشتى درمانى بهمنظور ارائهٔ خدمات بهداشتى دادهاند.
|
|
ب- دومين حرکت بزرگ برنامهٔ توسعهٔ جامعه براى ارتقاء پيشرفت روستاها از طريق مشارکت فعال همهٔ جامعه و نوآورى در جامعه بود که از دست رفت زيرا نتوانست دوام بياورد. با وجود اين تأسيس مراکز بهداشتى درمانى و مراکز فرعى (خانه بهداشت) زيربناى به شدت موردِ نيازِ خدمات بهداشتى را بهخصوص در مناطق روستائى تأمين کرد.
|