|
|
|
محور اصلى مطالعههاى اپيدميولوژى بيمارىهاى التهابى روده در دههٔ کذشته به عوامل ژنتيک اختصاص داشته است. بررسىهاى انجام شده در زمينهٔ همهگيرى شناختى بالينى و تجربههاى حاصل از آزمايش بر روى حيوانها، تأثير عوامل ژنتيک را در ايجاد و توسعهٔ بيمارىهاى التهابى مزمن روده از جمله کوليت اولسروز بهطور قوى مطرح مىسازد، تأثير اين عوامل در بيمارى کرون بهمراتب بارزتر است.
|
|
نوع ژن بيمارى کوليت اولسروز بهطور کامل مشخص نشده است. تاکنون سيستم ايمنى HLA در کروموزم ۶ در برخى از مطالعهها مورد توجه قرار گرفته است، ولى آنچه مشخص مىباشد اين است که براساس سيستم توارث مندلى نمىباشد. مطالعههاى اخير کروموزمهاى ۳، ۷، ۱۲، ۱۶ را بهعنوان محل استقرار ژن مسؤول بيمارى التهابى روده پيشنهاد مىکنند.
|
|
مطالعههاى انجام شده در کشورهاى مختلف جهان نشان مىدهند که اين بيمارى در زمينهٔ خانوادگى بيش از ساير افراد جامعه، همچنين مطالعههاى انجام شده بر روى ۱۵۰ دوقلوى تکتخمکى (Hemizygot) نشان مىدهد که بيمارىهاى التهابى روده در اين گروه بهمراتب بيشتر از دوقلوهاى دوتخمى است.
|
|
در حدود ۱۰ تا ۲۰% افراد خانواده و بستگان درجه اول به اين بيمارى مبتلا هستند و در بستگان درجه اول خطر ابتلاء بيش از ساير افراد خانواده است. مطابق يک مطالعهٔ انجام يافته در
ايران اين بيمارى در ۲% خانوادههاى افراد مبتلا مشاهده شده است. از سوى ديگر، مطالعهها نشان دادهاند که در بين افراد خانواده، جوانان در سنين کمترى نسبت به والدين به اين بيمارى
دچار مىشوند و ضايعههاى خارج رودهاى نيز در آنها شديدتر است. شيوع کوليت اولسروز در همسر بيماران مبتلا بسيار کم است. با اين وجود، طبق مطالعهاى که بر روى نوزده زوج به عمل آمد،
بيمارى در هر دو نفر از زوجها مشاهده گرديد.
|
|
|
علاوه بر عوامل ژنتيکي، عوامل محيطى نيز در ايجاد و يا توسعهٔ بيمارى نقش مهمى دارند. نظر به گستردگى اين عوامل، به چند عامل که در رأس نظريهها قرار دارند، از جمله عوامل عفوني،
حساسيت به مواد غذائي، مصرف سيگار و قرصهاى خوراکى پيشگيرى از باردارى اشاره مىشود.
|
|
|
علىرغم تلاشهاى بهعمل آمده تاکنون حتى يک عامل عفونى هم در اين رابطه مشخص نشده است. بنابر اين، بعيد به نظر مىرسد که عوامل عفونى در آن نقش داشته باشند. مگر عواملى که تاکنون شناخته نشدهاند.
|
|
مطالعههائى که توسط آقاى کوک و همکاران او انجام شده است، نشان مىدهد که ميکروب ايشريشيا کولى در بيماران کوليت اولسروز با افراد طبيعى متفاوت مىباشد. سوشهائى که در اين
بيماران مشاهده شده تمايل زيادى به ترشح آنزيم و مواد ديگرى همچون هموليزين و نکروتوکسين دارند که منجر به تخريب سلولهاى مخاطى مىشوند. مطالعههاى ديگر نشان دادهاند که اين
حالت فقط در زمان عود بيمارى مشاهده مىشود. بعدها مشخص شد در افرادى که دوران نقاهت بيمارى را مىگذرانند، اين ميکروب نسبت به افراد طبيعى تمايل بيشترى به چسبيدن به مخاط روده
دارد. در نتيجه، ممکن است در ايجاد و توسعهٔ بيمارى نقش داشته باشد. براساس اين فرضيه به بيماران پادزيست توبرومايسين داده شد که در مقايسه با بيمارانى که اين پادزيست را دريافت
نکرده بودند، نتيجهٔ بهترى در کاهش عود بيمارى داشت. اين يافته جالب نياز به بررسى بيشترى دارد.
|
|
|
اولين بار اندرسن امکان ايجاد بيمارى کوليت اولسروز را در اثر حساسيت به شير پيشنهاد کرد و معتقد بود در دو سوم اين بيماران حساسيت به مواد غذائى وجود دارد که در ۸۴% عامل
حساسيتزا شير است. بعد از آن موارد متعدد ديگرى هم گزارش شد تا اينکه مطالعههائى توسط 'ترولاو' با افزودن شير به مواد غذائى انجام شد که نتيجهٔ آن افزايش عود بيمارى بود. اين يافته
منجر به حذف شير از مواد غذائى بيماران گشت. ولى مطالعههاى گستردهٔ بعدى نشان داد که هرچند ۲۰% از بيماران رژيم غذائى بدون شير دارند، ولى نوع پادتن نسبت به پروتئين شير در خون آنان
وجود دارد که از نوع IgE نمىباشد و وجود آن هيچ ارتباطى با ميزان پادتن و شدت بيمارى ندارد. آزمونهاى حساسيت پوستى نيز بىاثر بود. بنابر اين، براساس مطالعههاى جديد، ارتباطى بين
مصرف شير و بيمارى کوليت اولسروز موجود نيست.
|
|
|
مطالعههائى که در زمينهٔ مصرف سيگار انجام گرفته نشان مىدهد که بيمارى کوليت اولسروز در غيرسيگارىها شايعتر از کسانى است که سيگار مصرف مىکنند (به نسبت ۶ به ۲). در کسانى که
در دوران بيمارى مصرف سيگار را قطع مىکنند، عود عارض به مراتب بيشتر است. معتقد هستند که سيگار موجب افزايش ترشحات مخاطى در رودهٔ بزرگ مىشود و ميزان گليکوپروتئين آن نيز بيش
از افرادى است که سيگار نمىکشند. از سوى ديگر ممکن است سيگار موجب کاهش جريان خون در مخاط شود و نفوذپذيرى مخاط را کاهش دهد. مسلم است که سيگار در عمل سلولهاى مخاط رودهٔ بزرگ تأثير
دارد، ولى سازوکار (مکانيسم) اصلى آن هنوز ناشناخته است. اين در شرايطى است که مصرف سيگار در بيماران کرونى موجب افزايش ابتلاء به بيمارى مىشود.
|
|
| قرصهاى پيشگيرى از باردارى
|
|
مصرف قرصهاى پيشگيرى از باردارى در بيمارى کوليت اولسروز هم مورد مطالعههاى متعددى قرار گرفته است. تاکنون مطالعههاى انجام شده رابطهٔ ضعيفى را بين مصرف اين دارو و شيوع بيمارى نشان دادهاند، ولى با در نظر گرفتن ساير عوامل مداخلهگر از جمله سيگار، اين نسبت قابل استناد نمىباشد.
|
|
شايان ذکر است که براساس پژوهشهاى انجام شده در بيماران کوليت اولسروزي، سابقهٔ آپاندکتومى کمتر بوده است، ولى اينکه برداشتن آن چه نقش محافظتى در بيمارى کوليت اولسروز
دارد مشخص نمىباشد.
|