جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

این جا شکری هست که چندین مگسانند


این جا شکری هست که چندین مگسانند    یا بوالعجبی کاین همه صاحب هوسانند
بس در طلبت سعی نمودیم و نگفتی    کاین هیچ کسان در طلب ما چه کسانند
ای قافله سالار چنین گرم چه رانی    آهسته که در کوه و کمر بازپسانند
صد مشعله افروخته گردد به چراغی    این نور تو داری و دگر مقتبسانند
من قلب و لسانم به وفاداری و صحبت    و اینان همه قلبند که پیش تو لسانند
آنان که شب آرام نگیرند ز فکرت    چون صبح پدیدست که صادق نفسانند
و آنان که به دیدار چنان میل ندارند    سوگند توان خورد که بی عقل و خسانند
دانی چه جفا می‌رود از دست رقیبت    حیفست که طوطی و زغن هم قفسانند
در طالع من نیست که نزدیک تو باشم    می‌گویمت از دور دعا گر برسانند


همچنین مشاهده کنید