|
|
|
در دورهٔ رنسانس، موسیقی آوازی غیرمذهبی بهگونهای فزاینده محبوبیت یافت. در سراسر اروپا، موسیقی برای همراهی و نیز تنظیم آواز با شعرهائی به زبانهای گوناگون - همچون ایتالیائی، فرانسوی، اسپانیائی، آلمانی، هلندی و نیز انگلیسی - بهکار گرفته شد. توسعهٔ چاپ آثار موسیقی به گسترش موسیقی غیرمذهبی یاری رساند و هزاران مجموعهٔ منتخب آوازی در دسترس دوستداران آن قرار گرفت. موسیقی، سرگرمی مهم زمان فراغت بود؛ از هر تحصیلکردهای انتظار میرفت که بتواند سازی را بنوازد و خط موسیقی را بخواند. تامس مورلی (Thomas Morley)، آهنگساز عصر الیزابت (الیزابت اول (۱۶۰۳ - ۱۵۳۳)؛ ملکهٔ انگلستان و ایرلند، دوران او به عصر الیزابت مشهور است. م)، از پریشانی خود به سبب ناتوانی از مشارکت در اجراء موسیقی پس از شام، توصیفی زنده بهدست داده است: 'پس از صرف شام، کتابچههای موسیقی (مطابق رسم معمول) بر میزها قرار داده شد. بانوی خانه، یک خط آوازی را به من داد و مشتاقانه خواست آن را بخوانم. اما پس از عذر و بهانههای بسیار، هنگامیکه با اکراه اعتراف کردم که نمیتوانم: همه شگفتزده شدند. آری، برخی با یکدیگر نجوا میکردند و میپرسیدند چگونه بار آمدهام' .
|
|
موسیقی غیرمذهبی دورهٔ رنسانس، برای گروههائی از تکخوانها و یا برای تکخوان با همراهی یک یا چند ساز به نگارش درآمده و نقاشی کلام - تصویرگری موسیقائی متن - در آن معمول بود. آهنگسازان از تقلید صداهای طبیعی، مانند صدای پرندگان و هیاهوی خیابان لذت میبردند. یک فرانسوی بهنام کلمان ژانکَن (Cleَment Janequin)، (حدود ۱۵۶۰ - ۱۴۸۵)، در قطعهای مشهور با عنوان جنگ بهگونهای درخشان و زنده به تقلید صداهای میدان نبرد، ضربههای طبل، و غریو شیپورها پرداخت. موسیقی غیرمذهبی، بیش از موسیقی مذهبی دارای دگرگونیهای سریع حالت بود. مورلی به یک آهنگساز چنین توصیه کرده است: 'شما میباید در موسیقی مانند باد مواج باشید، گاه جسور و سرکش، گاه آرام و سر به زیر، گاه باوقار و سنگین؛ ...و هر چه تنوع بیشتری را بنمایانید، محبوبتر خواهید بود' .
|
|
|
گونهای مهم از موسیقی آوازی غیرمذهبی دورهٔ رنسانس مادریگال است؛ اثری برای چندین تکخوان و مبتنی بر یک شعر کوتاه که اغلب مضمون عاشقانه دارد. مادریگال، مانند موتت، بافتهای هرموفونیک و پُلیفونیک را با یکدیگر میآمیزد، اما نقاشی کلام و هارمونیهای نامتعارف در آن بیشتر بهکار گرفته میشود.
|
|
تاریخ آغاز پیدایش مادریگال، همگام با جوشش و سرازیر خلاقهٔ شعر ایتالیائی، به حدود ۱۵۲۰ میلادی باز میگردد. هزاران نسخه مادریگال در ایتالیای سدهٔ شانزدهم، جائیکه اشرافزادگان فرهنگدوست اجرایشان میکردند، به چاپ رسید. از میان انبوه آفرینندگان مادریگال در ایتالیا میتوان از لوکا مارنتسیو (Luca Marenzio) ،(۱۵۵۳ - ۱۵۹۹) و نیز کارلو جزوالدو (Carlo Gesualdo) ،(۱۵۶۰ - ۱۶۱۳)، شاهزادهٔ بدنام ونوسا (Venosa)، نام برد که پس از یافتن همسرش و فاسق او در بستر، هر دو را به قتل رسانده بود.
|
|
در ۱۵۸۸ - سال شکست ناوگان دریائی اسپانیا - یک جلد از مادریگالهای ترجمهشدهٔ ایتالیائی در لندن به چاپ رسید. این سبب جوششی ناگهانی در نگارش مادریگال توسط آهنگسازان انگلیسی شد و حدود سی سال، جریانی پیوسته و بیوقفه در ساخت مادریگال انگلیسی و دیگر آثار غیرمذهبی آوازی برقرار ماند. عصر الیزابت (۱۶۰۳ - ۱۵۳۳) و ویلیام شکسپیر (۱۶۱۶ - ۱۵۶۴) نه فقط عصر زرین ادبیات انگلیسی، که عصر درخشان موسیقی در انگلستان نیز بهشمار آمده است. خاستگاه این جنبش هنری، در هر دو زمینه، ایتالیا بود اما مادریگال انگلیسی سبکبالتر و شوختر از مادریگال ایتالیائی، و ملودی و اهرمونی آن نیز سادهتر است.
|
|
- آنگاه که وستا پایین میآمد (۱۶۰۱) اثر تامس ویلکز:
|
تامس ویلکز (Thomas Welkes)، (حدود ۱۶۲۳ - ۱۵۷۵)، ارگنواز و آهنگساز کلیسا، یکی از بهترین آفرینندگان مادریگال انگلیسی بوده است. آنگاه که وستا پایین میآمد، (As Vesta Was Descending)، اثر ویلکز، برگرفته از یک جُنگ مادریگالهای انگلیسی بهنام پیروزیهای اوریانا (Triumphes of Oriana) (فراهم آمده در ۱۶۰۱) است، که در بزرگذاشت ملکه الیزابت، که اغلب اوریانا نامیده میشد، به نگارش درآمده است. متن این مادریگال شش صدائی، وستا (الاههٔ رومی خانه و کاشانه) را تصویر میکند که با همراهانش، 'مجبوبان دیانا' (الاههٔ رومی پاکدامنی، شکار و ماه) از تپهای پایین میآید. در همین هنگام، 'دوشیزه ملکه' ، اوریانا (الیزابت) به همراهی چوپانان دلاورش سرگرم بالا رفتن از تپه است. همراهان وستا، او را ترک گفته و برای پیوستن به اوریانا به پایین تپه میشتابند.
|
|
آنگاه که وستا پایین میآمد، حالتی سبکبال دارد که شاخص مادریگالهای انگلیسی است. نقاشی کلام در آن فراوان است. برای مثال، واژهٔ پایین آمدن (descending) با گامهای پایینرونده و بالا رفتن (ascending) با گامهای بالا رونده خوانده میشوند.
|
|
|
|
|
هنگامیکه همراهان وستا از تپه به پایین میشتابند، 'نخست دو به دو، سپس سه به سه همراه یکدیگر، همگی الاههٔ خود را تنها میگذراند' (به متن اصلی مادریگال، که در زیر آمده است توجه کنید) ابتدا دو، سپس سه، و پس از آن شش خط آوازی و سرانجام صدای یک تکخوان را میشنویم. در قسمت گستردهٔ پایانی، عبارت 'پاینده یاد اوریانای شایسته' (Long live fair Oriana) در میان خطهای مختلف آوازی تقلید، و در خط باس یا نتهائی کشیده، که طولانیترین آنها بر واژهٔ long است، خوانده میشود (ترجمهٔ متن این مادریگال در پیوست ترجمهٔ 'آنگاه که وستا پایین میآمد' آمده است. م).
|
|
گامهای پایینرونده |
As Vesta was from Latmos hill descending |
گامهای بالارونده |
she spied a maiden queen the same ascending |
|
attended on by all the shepherds swain |
|
to whom Diana's darlings |
فیگورهای سریع پایینرونده |
Came running down amain |
|
|
دو خط آوازی. |
First two by two |
سه خط آوازی؛ |
Then three by three together |
تمام آوازخوانان. |
|
تکخوان. |
leaving their goddess all alone hasted thither |
|
and mingling with the shepherds of her train |
|
with mirthful tunes her presence entertain |
|
.Then sang the shepherds and nymphs of Diana |
|
!Long live fair Oriana |
عبارتی کوتاه و شاد میان آوازخوانان تقلید میشود؛ نتهای ممتد و طولانی در خط باس. |
|
|
|
| بالهٔ دورهٔ رنسانس (فا - لا)
|
|
گونهای از موسیقی آوازی غیرمذهبی که سادهتر از مادریگال و آوازی همراه با رقص برای چندین تکخوان است، باله (یا فا - لا) بود (۱). باله بر خلاف بسیاری از نمونههای موسیقی رنسانس، بیشتر بافت هوموفونیک داشت و ملودی اصلی آن را زیرترین خط آوازی اجراء میکرد. در اجراء هر بند از شعر آواز، موسیقی یکسانی تکرار میشد و هجاهای فا - لا (تلفظ هجاها و نه نتها 'فا' و 'لا' ) بهعنوان برگردان شعر بهکار میرفت. بالهٔ رنسانس نیز مانند مادریگال از ایتالیا سرچشمه گرفت و از حدود ۱۵۹۵ تا ۱۶۲۰ در انگلستان شکوفائی و رواج فراوان داشت.
|
|
(۱) . 'باله' در اینجا، نوعی مادریگال است که در آن آوازخوانها به رقص نیز میپردازند. و نباید آن را با 'باله' به معنای متعارف یکی دانست - م.
|
|
- اکنون ماه گلچیدن است (۱۵۹۵). اثر تامس مورلی:
|
یکی از بالههائی که اجراء آنها بیشتر رایج و معمول بود، بالهٔ اکنون ماه گل چیدن است (Now Is the Month of Maying) اثر تامس مورلی (۱۶۰۳ - ۱۵۵۷) - آهنگساز انگلیسی که بیشتر به سبب مادریگالهایش شهرت دارد - است. کلام این بالهٔ پنجصدائی به توصیف عشقورزی و مغازله هنگام بهار میپردازد، یعنی هنگامیکه زوجهای جوان در چمنزارها میرقصند و قایمباشک بازی میکنند. ملودی سرخوش و سبکبال مورلی، بهگونهای دلپذیر حال و هوای تغزلی شعر را القاء میکند. هر یک از بندهای سهگانهٔ شعر، با موسیقی یکسانی همراهشده که ضرب واضح و موزون یک رقص عامیانهٔ انگلیسی را دارد. موسیقی هر بند، مانند اغلب بالهها، از دو بخش تکراری aa bb تشکیل شده است. بخشهای a و b هر دو با برگردان فا - لا پایان میگیرند. بخش عمدهٔ قطعهٔ بافت هوموفونیک دارد، اما بخش فا - لا که قسمت b را به پایان میرساند، دربردارندهٔ تقلید دلنشین پُلیفونیک میان خطهای آوازی است.
|
|
اکنون ماه گل چیدن است. |
.Now is the month of maying |
هنگام که دلباختگان سرخوشانه گرم بازیند، فا لا |
,When merry lads are playing fa la |
با دلبران زیبایشان |
Each with his bonny lass |
بر چمنزار سبز. فا لا. |
Upon the greeny grass Fa la |
|
|
بهار، غرق شادمانگی، |
The spring clad all in gladness |
خنده میزند بر غمباری زمستان فا لا. |
.Doth laugh at winter's sadness, fa la |
و حوریان به نغمهٔ نیانبان |
And to the bagpipe's sound |
پای میکوبند. فا لا. |
.The nymphs tread out their ground Fa la |
|
|
هیهات! پس چه نشستن و خیال بافتن |
Fie then ! why sit we musing |
شور خوش جوانی را وانهادن؟ فا لا. |
Youth's sweet delight refusing? Fa la |
ای حوریان ظریف، بگویید |
Say dainty nymphs, and speak |
میآیید قایمباشک بازی کنیم؟ فا لا. |
.Shall we play barley break? Fa la |
|
|