پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
هیج نومی و نفی ریح علی الغور هفا
|
همچنین مشاهده کنید
- اسیر شیشه کن آن جنیان دانا را
- تو خود دانی که من بیتو عدم باشم عدم باشم
- پیشتر آ روی تو جز نور نیست
- گیرم که بود میر تو را زر به خروار
- برجه که بهار زد صلایی
- آخر بشنید آن مه آه سحر ما را
- توبه سفر گیرد با پای لنگ
- بکشید یار گوشم که تو امشب آن مایی
- مرحبا ای جان باقی پادشاه کامیار
- دلدار من در باغ دی می گشت و می گفت ای چمن
- بیدار کنید مستیان را
- بیار باده که اندر خمار خمارم
- شدم ز عشق به جایی که عشق نیز نداند
- ای صورت روحانی امروز چه آوردی
- در جنبش اندرآور زلف عبرفشان را
- چو فرستاد عنایت به زمین مشعلهها را
- آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد
- تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
- به جان عشق که از بهر عشق دانه و دام
- همه چون ذره روزن ز غمت گشته هوایی