پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
صدا در اروپا، ۱۹۳۴ - ۱۹۲۹
پیدایش صدا نقطهٔ پایانی بر سینمای اوان - گارد فرانسه گذاشت. از آنجا که فرانسه حق امتیاز تجهیزات صوتی در اختیار نداشت، هزینهٔ تولید فیلم ناطق در آنجا بسیار بالا میرفت، زیرا استودیوهای فرانسوی تحت قیومت شرکتهای وسترنالکتریک و تابیس - گلنگفیلم قرار داشتند و این دو کمپانی مبالغ فلجکننده بابت حق استفاده از تجهیزات صوتی طلب میکردند. اما از طرفی موفقیت فیلمهای ناطق آمریکائی و آلمانی در فرانسه چندان بود که سرمایهگذاران مشتاق شدند برای حق امتیازهای خارجی پول خرج کنند. پس هالیوود و تابیس با تأسیس امکانات عظیمی در حومههای پاریس دست به چپاول صنعت سینمای فرانسه زدند. پارامونت مجتمع بزرگی در شهر ژوئنویل بنا کرد، اما کیفیت فیلمهای تولید انبوهِ چندزبانهٔ این کمپانی چندان نازل شد که بهتدریج تأسیسات خود را به دوبله کردن فیلمهای آمریکائی محدود کرد. عملیات تابیس در اِپینِی موفقتر از پارامونت بود، و نخستین تولید این کمپانی در فرانسه، زیر بامهای پاریس (Sous les toits de Paris - سال ۱۹۳۰) اثر رنه کلر، در سراسر جهان بهعنوان پیروزی فیلم ناطق تلقی شد. |
فیلم زیر بامهای پاریس اثر رنه کلر موزیکالِ سرزندهای دربارهٔ مردم کوچه و بازار است که در دکورهائی با کمالِ زیبائی در منطقهٔ فویوژر (مطقه مسکونی) فیلمبرداری شده است؛ زیر بامهای پاریس با عناوینی چون 'زیباترین فیلمی که تاکنون ساخته شده، تبلیغ شد و تصاویر استادانهٔ کلر، آمیخته با صدا، برای او شهرت جهانی به بار آورد و او را بهعنوان استاد سینمای ناطق معرفی کرد. فیلم بعدی او میلیون (Le Million - سال ۱۹۳۱)، با نوار صدائی سراسر پوشیده از افکتهای ناواقعگرا و صحنهٔ پرتنشِ تعقیب و گریز در یک تالار اپرا، در نظر بسیاری از مورّخان سینما بهترین کمدی اروپائی در بین دو جنگ قلمداد شده است. |
کلر در فیلم آزادی از آن ما است (À nous la libenè - سال ۱۹۳۱) نیز، با آن به درونمایهٔ جدّیتر، یعنی مسئلهٔ صنعتی شدن و بحران اقتصادی پرداخته، همچنان شکلِ کمدی موزیکال را حفظ کرده است. درونمایهٔ این فیلم شباهتهای زیادی به عصر جدید چارلی چاپلین دارد. |
کلر پس از آن موزیکال پاریسیِ دیگری بهنام چهردهم ژوئیه (۱۹۳۲) برای تابیس ساخت، که از نظر زیبائیشناسی ناموفق از فیلمهای پیشین او بود. |
بنابراین کلر با فیلم آخرین میلیاردر (Le Demier milliardaire - سال ۱۹۳۴) روش خود را تغییر داد. آخرین میلیاردر هجونامهای است بر دیکتاتوری کلر پس از ساختن این فیلم، و کمدی موزیکالِ دیگری بهنام خبر فوقالعاده (Break the News - سال ۱۹۳۷) در انگلستان کوتاهزمانی به فرانسه بازگشت و فیلمبرداریِ فیلمی بهنام ایرپور (Air pur) را دربارهٔ فقیرنشینان حومهٔ پاریس آغاز کرد. با آغاز جنگ جهانی دوم در ۱۹۳۹ تولید این فیلم متوقف ماند و کلر بار دیگر از هالیوود سردرآورد و در آنجا یک سلسله کمدیهای فانتزی ساخت (من با یک ساحره ازدواج کردم (I Married Tomorrow - سال ۱۹۴۲) و فردا اتفاق افتاد (It Happend Tomorrow - سال ۱۹۴۳)، تا آنکه پس از پایان جنگ به فرانسه بازگشت. |
یکی دیگر از چهرههای اوایل ناطق در فرانسه، ژان ویگو (Jean Vigo - سال ۱۹۳۴-۱۹۰۵)، با آنکه حاصل کارش در مجموع کمی بیش از سه ساعت نیست، از اهمیت ویژهای برخوردار است. ویگو فرزند یک آنارشیست مشهور بود که در جریان جنگ جهانی اول از جانب دولت فرانسه به زندان افتاد و احتمالاً به قتل رسید. بنابراین، ژان ویگو جوانیِ خود را همچون یتیمی در مدارس فقیرِ دولتی سر کرد. بعدها دستیار فیلمبردار یکی از برادران زیگاورتف یعنی بوریس کوفمن شد و با همکاری او نخستین فیلم داستانی خود را ساخت: شاهکاری چهل و پنج دقیقهای بهنام نمره اخلاق صفر (Zéro de conduite - سال ۱۹۳۳). فیلمِ غنائی، سوررئالیستی، فکاهه و در عین حال بیسیار جدّیِ نمرهٔ اخلاق صفر با روحیهٔ فردگرا و جزءنگر خود در واقع زندگینامهٔ شخصی ویگو است. موسیقی درخشان این فیلم را موریس ژُبِر (Maurice Jaubert - سال ۱۹۴۰-۱۹۰۰) ساخته است. ژُبر شیوهای در ضبط موسیقی اختراع کرد که در آن نُتهای آهنگ را از راست به چپ مینوشت، اما از چپ به راست مینواخت و با این روش تأثیری وهمناک و بازیگوشانه بهدست آورد. |
ویگو در این فیلم روحیهٔ آزاد و شورشگرانهٔ کودکان را در مقابل خصلت سرکوبگر و بورژوامآب بزرگترها قرار داده است، و فیلمش تهمایههای آنارشیستی دارد، که مقامات دولتی آن را دریافتند و تا ۱۹۴۴، سالِ رهائی فرانسه از اشغال آلمانها، از نمایش آن جلوگیری کردند. این فیلم به شدت شخصی، با تهرنگ شاعرانه، فانتزی و ضمناً واقعگرا، تأثیر عظیمی بر نسل کارگردانهای فرانسوی بهویژه فیلمسازان موج نوی فرانسه از جمله فرانسوا تروفو بهجا گذاشت. مثلاً فیلم چهارصد ضربه از تروفو و فیلم اگر از لیندسی اندرسُن از نظر ساختار و سبک و درونمایه دِینِ زیادی از این فیلم به گردن دارند. |
فیلم بعدی و آخرین فیلم ویگو، آتالانت (لاتالانت 'L´Atalante' - سال ۱۹۳۴)؛ شاهکار یگانهٔ دیگری بود که بوریس کوفمن آن را با ظرافتِ بسیار فیلمبرداری کرد. این فیلم براساس یک فیلمنامهٔ سفارشی، به زندگی یک زوج تازه ازدواج کرده میپردازد که در یک قایق رودخانهای زندگی میکنند. اگرچه آتالانت بهعنوان یک فیلم تجاری هشتاد دقیقهای سفارش شده بود، اما ویگو آن را به شعری غنائی و نیرومند از زندگی و عشق تبدیل کرد. |
در این فیلم او با درآمیختن تجربیاتِ واقعی خود از زندگی بر روی قایق با پسزمینهٔ چشماندازهای صنعتیِ سرد و مرده، و خیالپروریهای سوررئالیستی و اغراقهای عجیب و غریب در شخصیتپردازی، موفق شده است سنّت پوپولیسم (تودهگرا) دههٔ ۱۹۲۰ را احیاء و آغاز دوران کوتاه اما باشکوه 'واقعگرائی شاعرانه ـ poetic realism' را اعلام کند. ویگو در روز نمایش این فیلم از بیماری سل که با بیماری قلبی او درآمیخته بود در پاریس درگذشت، در حالیکه ۲۹ سال بیشتر نداشت. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست