|
|
|
|
در بعضى مناطق غرقشدن مهمترين علت مرگ ناشى از آسيبها است که بَرحسب سن و منطقهٔ جغرافيائى متفاوت است، ولى به هر حال، در کودکان خردسال غرقشدن در وان حمام، استخر و حوض (و حتى در ظرفى که براى بازى در اختيار وى قرار مىگيرد) و در سنين بالاتر در مناطق طبيعى مثل درياچه، رودخانه و دريا شايعتر است.
|
|
غرقشدگى در آمريکا سومين علت مرگ افراد زير ۱۸ سال (بعد از تصادف اتومبيل و سرطان است). در حالىکه در منطقهٔ کاليفرنياى آمريکا غرقشدگى در استخر علت عمدهٔ مرگ ناشى از
آسيب است. در منطقهٔ تاسمانياى استراليا تنها ۹% مرگها ناشى از غرق شدن در استخر مىباشد و ۳۲% غرقشدگىها در برکهها و سدها و ۲۱% در رودخانه اتفاق مىافتد. غرق شدن دومين علت
مرگ ناشى از آسيبها پس از تصادف اتومبيل در گروه سنى کمتر از ۱۴ ساله در اماراتمتحده عربى بوده است.
|
|
|
مرگ ناشى از اينگونه حوادث حدود ۱۰% مرگهاى ناشى از آسيبهاى تصادفى را تشکيل مىدهد و ۲۰% اين نوع مرگها در کودکان زير ۵ سال اتفاق مىافتد. کودکان و سالمندان بيشترين
قربانيان اينگونه آسيبها را که بيشتر هم خانگى است تشکيل مىدهند. اين امر سومين علت مرگ ناشى از حوادث در کودکان کمتر از ۱۴ ساله در اماراتمتحدهٔ عربى است.
|
|
|
اولين علت مرگ ناشى از آسيب براى شيرخواران زير يکسال، چهارمين علت مرگ ناشى از آسيب در سنين ۱ تا ۱۴ سال و دومين علت مرگومير بعد از تصادف اتومبيل در افراد ۱۵ ساله و بزرگتر از آن است. در گروههاى سنى پائين به طور معمول دراثر ضربه به سر و پا و شکم و توسط مراقبتکنندگان و در سنين نوجوانى بيشتر توسط همسالان و در آمريکا با سلاح گرم است. در حال حاضر ۹۵% قتلها در بين مردان به وسيله سلاح گرم است. در آمريکا طى سالهاى ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ قتل با سلاح گرم ۵ برابر شده و اولين علت مرگ مردان سياهپوست ۱۵ تا ۱۹ ساله است. ميزان ديگرکُشى در کشورهاى غربى حدود ۱ در صدهزار نفر و در کشورهاى در حال پيشرفت بيشتر است. در آمريکا اين رقم ۱۰ برابر ساير کشورهاى غربى است. مطالعههاى مختلف، ميزان ديگرکُشى را در کلمبيا و مکزيک ۱۵ در صدهزار، در فيليپين ۲۰ در صدهزار و در السالوادور ۳۰ در صدهزار نشان مىدهد. اين مطالعهها نشان مىدهد که ۴/۱ تا ۳/۱ تمام قتلها در بين افراد خانواده اتفاق مىافتد.
|
|
طى يک دههٔ گذشته خشونت و قتل در اروپاى شرقي، روسيه، کشورهاى تازه استقلال يافته، خاورميانه و شبهقارهٔ هند به شدت افزايش يافته است. دسترسى به سلاح گرم يکى از دلايل
عمدهٔ اينگونه مرگها است.
|
|
|
خودکُشى در زير ۱۵ سالگى تنها ۱% مرگهاى ناشى از حوادث را تشکيل مىدهد، ولى بعد
از ۱۵ سالگى به سرعت افزايش مىيابد، به طورى که در گروه سنى ۱۵ تا ۱۹ ساله سومين
علت مرگ است. اينگونه مرگ برحسب نژاد، جنس و محل زندگى متفاوت است. در آمريکا
بيشترين ميزانها مربوط به سرخپوستان و کمترين آن مربوط به زنان سياهپوست است. در
بين کشورهاى مختلف مجارستان يکى از بالاترين رقمهاى خودکشى را دارا است. زنان کمتر
از مردان در اثر خودکشى مىميرند و علت آن بهکار بردن روشهاى با خطر کمتر است.
|
|
|
سرگرمىها، وسايل بازى و لوازم زندگى نيز در جائى که رعايت استانداردها فراموش شود،
سهم عمدهاى را به خود اختصاص مىدهد. آسيبهاى غيرکشندهٔ مربوط به ورزش و بازى
بالاترين رقم را براى مراجعه به بخشهاى اورژانس دارد و آسيبهاى ناشى از دوچرخهسوارى
شايعترين نوع آسيب تفريحى و ورزشى است که موجب سيصد هزار مراجعهٔ سالانه به بخشهاى
اورژانس در آمريکا مىشود. در کشورهائى که قوانين مربوط به حمايت از مصرفکننده قوى
نيست، اسباببازىهاى کودکان و لوازم منزل، خود مىتواند منبع خطر باشد که از آن
جمله است اسباببازىهائى با لبههاى تيز و چرخهاى غيراستاندارد، و کپسولهاى گاز
و زودپَزهاى غيراستاندارد در ايران.
|
|
|
طي۳۰ سال گذشته چهارميليون نفر در بلاياى طبيعى جان باختهاند. خسارتهاى مالى و
معلوليتهاى جسمى و روانى ناشى از بلايا به سادگى قابل محاسبه نيست.
در ۸۳ مورد زلزله که از ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ مطالعه شد، در ۴۹ مورد موجب تلفات شد که مهمترين
آنها در اندونزي، چين، ژاپن، کلمبيا و ايران اتفاق افتاده است. زلزلهٔ ۱۳۶۹ شمال
ايران جمعيتى حدود ۳/۲ ميليون نفر را تحتتأثير قرارداد و موجب مرگ حدود ۱۴،۰۰۰ نفر
و آسيبديدگى ۴۳،۴۰۰ نفر گرديد. در زمينلرزهٔ ۱۹۹۵ ژاپن، قسمت مرکزى شهر 'کوبه' به
تقريب نابود شد، ۶۳۴۸ نفر را کشت، ۳۳،۰۰۰ نفر آسيب ديدند و سيصدهزار نفر بىخانمان
شدند. زلزله در يونان، آتشسوزىهاى استراليا و سيل در بنگلادش نشان داده است که
آثار ديرپاى روانى - عصبى ناشى از اين بلايا مىتواند حجم وسيعى از جامعه را دَربَر
گيرد. ميزان اختلالهاى تنشى بعد از زلزلهٔ ارمنستان تا ۷۴% و ميزان افسردگى شديد
تا ۲۲% تخمين زده شد. در هنگام مصايب طبيعى (و جنگها) تعداد زيادى از مردم ناگزير
به صورت آواره يا پناهنده در مىآيند که در معرض بيمارىهاى عفونى مختلف از جمله
اسهال، سرخک، مالاريا، مننژيت، وبا و بيمارىهاى تنفسى قرار مىگيرند. مقابله با
بلايا خود نياز به برنامهريزىهاى دقيق علمى دارد که در اينجا تنها به عناوين
اصلى اشاره مىشود و خوانندگان را به نگارشهاى مربوط به آن ارجاع مىدهيم. جنبههاى
مختلفى را که برنامهريزان و مديران بهداشتى بايد براى مقابله با خطرهاى بلايا در
نظر گيرند شامل موارد زير است: پيشگيرى از بلايا (جلوگيرى از تبديل خطرهاى طبيعى به
بلاياى طبيعى براى مثال از طريق ساختوسازهاى مناسب)؛ کاهش آسيبها؛ آمادگى براى
بلايا؛ امداد رساني؛ اقدامهاى مربوط به بازتوانى جامعه.
|
|
(۱) خطر طبيعى (Natural hazard) هنگامى به بلاياى طبيعى (Natural disaster) تبديل مىشود
که زندگى انسانها و محيط زندگى آنها را تهديد و دچار آسيب کند.
|