شيوع بيمارى براساس جمعيتى که در يک زمان مشخص و يا در طول عمر دچار بيمارى مىشوند سنجيده مىشود. اين بيمارى ارتباط مستقيم با شيوع ميکروب هليکوباکتر پيلورى دارد،
بنابراين، بايد ميزان ابتلاء افراد به اين ميکروب را مورد نظر قرار داد. طبق مطالعههائى که انجام شده است، ميزان شيوع زخمهاى پپتيک در طول عمر افراد ۵ تا ۱۰% است و در افراد مبتلا
به ميکروب هليکوباکتر اين رقم به ۱۰ تا ۲۰% مىرسد.
|
|
|
|
ميزان شيوع زخمهاى پپتيک و عوارض ناشى از آن در يک قرن گذشته دچار دگرگونىهاى قابل توجهى شده است. بر اساس دادههاى موجود تا قبل از قرن بيستم زخمهاى پپتيک به ندرت قابل شناسائى بودند، ولى تا سال ۱۹۶۰ اين ميزان رو به افزايش نهاد تا اينکه در اواسط سال ۱۹۷۰ آمار بيمارستانى که شامل ميزان بسترى شدن بيماران در بيمارستانها، اعمال جراحى و مرگومير است نشان داد که شيوع اين بيمارى حداقل در اروپا و آمريکا رو به کاهش بوده است. اين امر بيشتر به خاطر کاهش بسترى شدن بيماران زخم پپتيک بدون عارضه بوده است. همچنين ميزان مرگومير ناشى از اين بيمارى و عوارض که شامل خونريزى و پرفوراسيون مىباشد، بهطور مختصرى کاهش داشته است. شيوع اين بيمارى و دگرگونىهاى آن بستگى کامل به عوامل محيطى دارد و متغيرهائى ازجمله ميکروب هليکوباکتر پيلوري، مصرف داروهاى ضدالتهابى و مصرف سيگار تأثير قابل ملاحظهاى بر شيوع اين بيمارى دارد. درهر صورت اپيدميولوژى بيمارى زخمهاى پپتيک را بايد به دلايل ذيل مورد توجه قرارداد:
|
|
۱. روش شناخت زخمهاى پپتيک از طريق علائم، راديوگرافي، آندوسکوپي، بسترى شدن در بيمارستان، عوارض، جراحى و مرگ
|
|
۲. زمان ارزيابي، زيرا اين بيمارى به طور متناوب ظاهر مىشود
|
|
۳. زخمهاى پپتيک را بايد از ساير بيمارىهاى قسمت فوقانى دستگاه گوارش از جمله ازوفاژيت، ديسپپسىهاى بدون زخم و خونريزىهاى ناشى از آن مجزا کرد
|
|
۴. تغيير روش سريع در تشخيص و مراقبتهاى اين بيماران به صورت سرپائي
|
|
۵. بهبود در درمان ارائه شده
|
|
۶. تغييراتى که در سيستم کُدگذارى و مرگ و مير بيمارستان به عمل آمده است
|
|
|
سن نقش مهمى در ايجاد زخمهاى پپتيک معده و دوازدهه دارد. گرچه شيوع زخمهاى دوازدهه بهطور معمول دو دهه زودتر از زخمهاى معده، بهخصوص در مردان، ظاهر مىشود، ولى شيوع آن در مردان جوان بهسرعت کاهش يافته و در افراد مسن، بهخصوص در زنان، افزايش يافته است. اين تغييرات نشاندهنده ارتباط مستقيم اين بيمارى با سن مىباشد. بهدليل پيچيدگى موضوع به توضيح چند نکته مىپردازيم:
|
|
۱. ميزان ابتلاء به ميکروب هليکوباکتر پيلورى با سن افزايش مىيابد. اين در حالى است که در سالهاى اخير ميزان شيوع اين عفونت در افراد جوان در کشورهاى پيشرفته رو به کاهش نهاده است. علاوه بر آن بهبود وضع بهداشت فردى و محيطي، استفاده از يخچال و تغييراتى که در رژيم غذائى و کاهش تماس با مواد شيميائى حاصل شده، مىتواند نقش مهمى را بهعنوان عوامل محيطى در کاهش اين روند داشته باشد.
|
|
۲. عوارض ناشى از مصرف داروهاى ضدالتهابى در سنين بالا افزايش مىيابد و ميزان بالاى مصرف اين داروها هم بيشتر در سنين کهولت است.
|
|
۳. مصرف سيگار در جوانان بخصوص مردان کاهش يافته در حالى که در زنان افزايش يافته است. بهنظر نمىرسد سيگار نقش مهمى در ايجاد عوارض زخمهاى پپتيک در زنان مسن داشته باشد، ولى
آنچه که مسلم است زخمهاى پپتيکى که در مردان شايع بود، امروزه به نسبت مساوى در زن و مرد مشاهده مىشود.
|
|
| توزيع جغرافيائي، نژاد و ساير عوامل اجتماعى
|
|
از نظر شيوع تغييرهاى قابل ملاحظهاى در ميزان شيوع اين بيمارى در مناطق مختلف جغرافيائى جهان مشاهده مىشود. اطلاعات کافى در اين زمينه وجود ندارد و نمىتوان بر آن تأکيد نمود. بهعنوان مثال، شيوع زخمهاى پپتيک در جنوب هندوستان بيش از مناطق شمالى آن است، ولى مطالعههائى که بر روى يافتههاى آندوسکوپى انجام شده نشان داد که شيوع آن در شمال بيشتر است. مطالعههاى دقيقى در اين رابطه انجام نگرفته است، ولى ميزان شيوع زخمهاى معده و دوازدهه ممکن است در مناطق گوناگون متفاوت باشد. از جمله آنکه شيوع زخمهاى دوازدهه در هندوستان بيش از زخمهاى معده است، در حالىکه در ژاپن شيوع زخمهاى معده بيش از زخم دوازدهه است. علاوه بر آن، زخمهاى دوازدهه در هندوستان همراه با انسداد و تغيير شکل است در حالىکه زخمهاى معده در ژاپن همراه با سرطان مىباشد.
|
|
اين تغييرات براساس شيوع ميکروب هليکوباکتر پيلورى قابل توجيه نمىباشد. زيرا در هر دو منطقه شيوع اين ميکروب بالا است. عليرغم آن، در برخى از کشورهاى در حال پيشرفت که ميزان پادتن عليه هليکوباکتر پيلورى بسيار بالا است، زخمهاى پپتيک شايع نيست.
|
|
در نژاد سياهپوست، بهخصوص در جنوب آمريکا، ممکن است شيوع سرطان معده بهعلت گاستريت آتروفيک باشد.
|
|
از آنجائى که عوامل متعدد ازجمله شيوع هليکوباکتر پيلوري، نقش عوامل ژنتيک، بيمارىزائى ميکروب، سيستم دفاعى بدن، مصرف داروهاى ضدالتهابي، سيگار و ساير عوامل محيطى در
ايجاد زخمهاى پپتيک دخالت دارند، نمىتوان بهراحتى نقش عواملى چون نژاد، مذهب و غيره را در آن مشخص ساخت.
|
|
|
شواهد بسيار قوى وجود دارد که مصرف سيگار بهعنوان يک عامل خطر در ميزان شيوع، تداوم، عود و عوارض زخمهاى پپتيک نقش دارد.
|
|
۱. مطالعههاى اپيدميولوژى نشان دادهاند که در سيگارىها خطر ابتلاء به زخمهاى معده و دوازدهه افزايش مىيابد که ارتباط مستقيم با ميزان مصرف سيگار دارد.
|
|
۲. سيگار موجب کاهش بهبود زخم و افزايش عود بيمارى مىگردد.
|
|
۳. مصرف سيگار خطر عوارض زخم و نياز به عمل جراحى را افزايش مىدهد و کاهش طول عمر بعد از عمل جراحى با سيگار ارتباط دارد.
|
|
۴. ميزان مرگومير ناشى از زخم در سيگارىها بيشتر است و روشن نيست که بالا بودن ميزان مرگومير در ارتباط با ضايعههاى قلبى و ريوى مىباشد يا زخم، ولى با توجه به مسائل فوق،
مصرف سيگار به عنوان يک عامل خطر مىباشد. البته امروزه با درمان هليکوباکتر پيلورى اين عامل اهميت کمترى يافته است.
|
|
|
در گذشته رژيم غذائى را بهعنوان عامل ايجاد زخم مىدانستند و معتقد بودند غذاهاى خاصى از جمله مصرف ادويهها و الکل موجب سوءهاضمه مىشود، ولى تاکنون شواهد علمى که نشان دهد اين عوامل سبب ايجاد زخم شدهاند، به دست نيامده است. کاهش اسيدهاى چرب را در رژيم غذائى به عنوان يکى از عوامل ايجاد زخم دوازدهه مىدانند که به دليل کاهش ميزان پروستاگلاندين مخاط است. ولى مطالعههاى متعدد نتوانسته اين ارتباط را به اثبات رساند. در رابطه با مواد غذائى نظرات متفاوتى وجود دارد، به عنوان مثال در جنوب هندوستان که مردم بيشتر برنج مصرف مىکنند ميزان زخم دوازدهه بيش از مردم ناحيه شمال است که گندم بيشترى مصرف مىکنند.
|
|
نظريه جالب اين است که نگهدارى مواد غذائى موجب مىشود پراکسيداسيون چربى جايگزين آنتىاکسيدانتها شود، که سيتوتوکسيک بوده و زخم ايجاد مىنمايند. بهنظر مىرسد تداخل
بين ميکروب هليکوباکتر و رژيم غذائى نياز به بررسى بيشترى دارد، ولى کاهش گلوتاتيون مخاط بهوسيله رژيم غذائى حاوى اکسيدانتها ممکن است قابليت مخاط و تحمل آن را در مقابل تهاجم
عوامل ميکروبى و راديکالهاى توليد شده کاهش داده و ضايعههاى التهابى ايجاد نمايد. قهوه يک محرک قوى اسيد معده است که در بسيارى از افراد سوءهاضمه يا ديسپپسى ايجاد مىکند و
گاهى موجب افزايش واکنش مىشود. ولى شواهد کافى وجود ندارد که ثابت کند قهوه بهعنوان يک عامل در ايجاد زخم نقش دارد.
|
|
| ژن و نقش آن در زخمهاى پپتيک
|
|
همراهى زخمهاى پپتيک با نشانگرهاى (markers) غيرمستقيم ژنتيک گزارش شده است. در افرادى که گروه خونى O دارند، خطر ابتلاء به زخم دوازدهه بيشتر است. همچنين گزارشها نشان مىدهند پادگن گروه خونى O داراى گيرنده اپيکال براى ميکروب هليکوباکتر پيلورى مىباشد که ممکن است با اين مسأله در ارتباط باشد.
|
|
مطالعههاى اوليه نشان داد که شيوع زخمهاى پپتيک در افراد خانواده بيشتر است و ۲۰ تا ۵۰% از افرادى که زخم دوازدهه دارند، داراى سابقهٔ زخم دوازدهه در خانوادهٔ خود هستند. در
حالىکه سابقهٔ زخم پپتيک در کسانى که سابقهٔ خانوادگى ندارند، ۵ تا ۱۵% است. در بستگان درجه اول شيوع زخم دوازدهه سه برابر بيش از ساير افراد خانواده است. ميزان زخم دوازدهه نسبت
به زخم معده در وابستگان درجه اول سه برابر بيشتر است. بايد در نظر داشت که در شکل خانوادگي، ميزان شيوع اين ميکروب در افراد خانواده بهصورت تجمعى مشاهده مىشود.
|