در دورهٔ جوانى ظرفيت جسمانى و روانى افراد نسبت به گذشته افزايش مىيابد و افق فکرى جديدى در زمينههاى مختلف به روى جوانان باز شده، خطمشى زندگى آيندهٔ آنها را تعيين مىنمايد.
|
|
|
|
يکى از نيازهاى جوانان رسيدن به استقلال و قطع وابستگىها به والدين از لحاظ فکري، عاطفى و اقتصادى مىباشد.
|
|
|
جوانان ارزشها و ملاکهاى خاصى را در زندگى انتخاب نموده، روش نوينى را در پيش مىگيرند، و براى خود مجموعهاى از اعتقادات و تفکرات خاص و پايدارى برمىگزينند و پس از يک دوره آزمايش و تجربه به طرف رسيدن به اهداف خود در زندگى قدم برمىدارند. بسيارى از جوانان طرز تفکر و رأى مستقل و هماهنگ با جامعه خود پيدا مىنمايند و از تجربيات ديگران نيز استفاده مىکنند و مسير زندگى خود را براساس رسيدن به ترقى و کمال پيش مىبرند. در اين راستا ممکن است جوانانى باشند که نتوانسته باشند به استقلال رأى و فکر نائل شوند و براى خود همانند افراد بزرگسال، نقشهائى را که با نظر والدين و جامعهاى که در آن زندگى مىنمايند تطابق داشته باشد، برگزينند و راه خود را به طرف هدف معينى ادامه دهند.
|
|
در اينگونه موارد خانوادهها نقش مهمترى را بايد ايفاء نمايند مثلاً با آموزش و حمايت نمودن و واگذارى مسئوليتهائى در حد توان جوانان بايد استقلال را در آنها بهوجود آورند.
|
|
|
جوانان سعى مىکنند از لحاظ عاطفى نيز به استقلال برسند. در اينجا هدف کاهش دادن وابستگى و ارتباط افراطى به والدين است و در ضمن کوشش براى حفظ علاقه و احترام نسبت به والدين به عمل مىآيد. جوانان سعى دارند در خارج از محيط خانواده با افراد هم سن و سال خود پيوندهاى عاطفى برقرار نمايند. در اين دوره، تمايل به معاشرت با دوستان قوت مىگيرد.
|
|
افرادى که در دورهٔ جوانى از بهوجود آوردن چنين ارتباطات عاطفى با دوستان و افراد ديگر عاجز بودهاند، اغلب وابستگى شديدى نسبت به والدين خود دارند، در تصميمگيرى دچار مشکل هستند و در برقرارى روابط عاطفي-اجتماعى با ديگران به درجه لازم از رشد نرسيدهاند. شکست در رسيدن به استقلال عاطفى باعث رشد نايافتگى شخصيت فرد مىگردد. عدم استقلال عاطفى جوانان باعث مىشود که آنها ساليان زيادى را با والدين خود زندگى نمايند و گاهى از ازدواج به موقع نيز سرباز زنند و دچار تأخير در ازدواج گردند. لازم به ذکر است خانوادهها بايد در اين مورد احساس مسئوليت زيادى نموده، از سنين نوجوانى روحيهٔ استقلال عاطفى را در فرزندان خود آموزش دهند.
|
|
|
در زمينهٔ تأمين استقلال اقتصادى نيز جوانان تمايل به حفظ استقلال را از خود نشان مىدهند ترس از بيکارى و تثبيت نبودن وضع اقتصادى موجب نگرانى جوان مىشود. او به شغل آيندهٔ خود، ميزان درآمد و تحقق بخشيدن به آمال و آرزوهاى خود مىانديشد. در بعضى موارد جوانان گرايش دارند که در زمينهٔ استقلال اقتصادى همانند بزرگسالان عمل نمايند مثلاً پسر جوانى که به تازگى شاغل شده انتظار دارد درآمد و تجربيات همانند پدر خود را داشته باشد ولى ممکن است کاملاً آماده براى اجراء اين امر نباشد و تا زمانى که براى انجام اين امر آمادگىهاى لازم را بهدست نياورده، و به خود اطمينان کافى نداشته باشد، اضطراب و ناراحتي، او را تحت فشار قرار خواهد دارد که لازم است در اين زمينه جوانان با حفظ روحيه اميدوارى و داشن صبر و شکيبائي، منطقىتر تفکر و عمل نمايند.
|
|
| نياز به هويت اجتماعى و کار
|
|
يکى از نيازهاى اساسى جوانان کسب هويت و تثبيت موقعيت اجتماعى است که عمدتاً بهوسيلهٔ شغل بهوجود مىآيد. مىتوان چنين گفت که يکى از مهمترين انتخاباتى که فرد در زندگى خود مىنمايد انتخاب شغل مناسب است. بديهى است هرچه شغل فرد مطابق ميل و علاقه و تخصص او باشد و رضايت شغلى را در او ايجاد نمايد مىتواند زندگى بهترى را بهوجود آورده، باعث رفاه و سعادت خانواده گردد. البته چنانچه شغل نامناسب و تحميلى و يا مورد علاقه شخص نباشد اضطراب، شکست، محروميت و ناراحتىهاى روانى را به همراه خواهد داشت.
|
|
عوامل زيادى در انتخاب شغل جوانان تأثير دارند از جمله اين عومل مىتوان به تأثير هوش و استعداد، علاقه و مهارتآموزى فرد، والدين و خانوده، دوستان و آشنايان، احتياجات جامعه و غيره اشاره نمود.
|
|
| هوش، استعداد و علاقه و مهارتآموزى
|
|
از عوامل تأثيرگذار در شغل جوانان هوش و استعداد و علاقه و کسب مهارت آنان است چنانچه شغل انتخاب شده، مورد علاقه آنها باشد و در عين حال داراى توان و مهارت لازم براى انجام آن حرفه باشند موفق خواهند بود. گاهى علاقه نداشتن به کار باعث مىشود که جوان در کار خود موفق نبوده، مجبور به تعويض مکرر شغل شود و زمينه شکست در زندگى او فراهم آيد. چنانچه شغلى در حد پائينتر از هوش و توانائى خود باشد عامل يکنواختى و خستگى پيش خواهد آمد که ممکن است براى عدهاى زمينه ناراحتى روانى را بهوجود آورد و چنانچه فردى داراى زمينههاى قبلى باشد دچار اختلال روانى (مثلاً افسردگي) گردد.
|
|
|
صحبتها، توصيهها و بيان تجربيات از طرف خانواده در مورد مشاغل، جوانان را تحتتأثير قرار مىدهد. دستهاى از والدين که از شغل خود رضايت دارند سعى مىکنند فرزندان خود را نيز همان شغل را انتخاب نمايند و برعکس چنانچه والدين از شغل خود راضى نباشند دربارهٔ نکات منفى آن شغل براى فرزندان خود صحبت نموده، سعى دارند که فرزندان خود، راه آنان را ادامه ندهند. گروهى ديگر از والدين نيز هستند که در دوره جوانى خود به آرزو و آمال شغلى خود دست نيافتهاند. اين گروه سعى مىکنند آرزوهاى گذشتهٔ خود را بهوسيلهٔ فرزندان خود برآورده نمايند از اينرو، در انتخاب مشاغل بهخصوصى اصرار دارند که بعضاً موجب ناراحت و اختلاف بين والدين و جوانان مىگردد.
|
|
بهطورکلى والدين بايد اطلاعات وسيعى در مورد مشاغل مختلف کسب نموده، جوانان خود را در معرض آن اطلاعات قرار داده، سعى کنند راهنماى شغل خوبى براى فرزندان خود باشند آنان بايد علاقه و استعداد فرزندان خود را نيز در نظر بگيرند و تلاش کنند که جوانان آنها مشاغلى را انتخاب نمايند که در آينده موفقيت آنها را تضمين کند.
|
|
|
بعضى از جوانان بهويژه اگر در سنين اوليه جوانى باشند تحت تأثير دوستان، اقوام و آشنايان خود قرار مىگيرند و ممکن است با دوستان و اقوام مورد علاقه و احترام خود همانندسازى نموده، شغل آنها را انتخاب نمايند. بهعنوان مثال دانشآموزى که به معلم خود علاقهمند است ممکن است حرفهٔ آموزگارى را در آينده براى خود انتخاب نمايد.
|
|
|
احتياجات جامعه و انگيزههاى محيطى يکى از مسائل مهم هر جامعهاى است. اين احتياجات بنابر مقتضيات زمان تغيير مىکند. در هر مقطع از زمان، کشورها ممکن است نيازهاى متفاوتى داشته باشند. حتى در بعضى از موارد چنانچه نيازهاى يک جامعه تغيير يابد تغييرات زيادى در انتخاب شغل نيز روى مىدهد. بهتر است جوانان با کمک و راهنمائى مشاوران شايستهٔ شغلي، به سمت مشاغل روى آورند که مورد نياز جامعه نيز باشد.
|