|
|
در آموزش، در خدمت به جوانان، و خدمات محلى تدارکات اوقات فراغت، بحثهاى گستردهاى دربارهٔ ماهيت و محل ورزش بهعنوان عنصرى مؤثر بر تدارک آن پيش مىآيد. ديگر ورزش را بهعنوان ابزارى بدون مشکل و ذاتاً سودمند براى ايجاد تجربيات مفيد براى مشتريان بهشمار نمىآورند. بيشتر اين بحثها که از طريق دستگاههاى ارتباط جمعى به اطلاع عموم مىرسد (و اغلب به شکل بدى عرضه مىگردد) دربارهٔ اين موضوع است که ورزشهاى گروهى رقابتى 'سنتي' براى نيل به اهداف اجتماعى ابزارهاى مناسبى نيستند. براى نمونه طى دهه ۱۹۸۰، شاهد کنارهگيرى عملى از ورزشهاى گروهى و روى آوردن به ورزشهاى انفرادى مانند ترامپولين، فعاليتهاى هواى آزاد، شنا و بازىهائى مانند واليبال و بدمينتون بوديم. در نتيجه بخش گستردهاى از فضاهاى باز (با ارزش مستغلاتى هنگفت) که به کاربردهاى آموزشى براى بازىهاى گروهى اختصاص يافته بدون استفاده باقى مانده است. مؤسسات ملى مانند FA و RFU به اين نتيجه رسيدهاند که تا زمانىکه مدارس بهعنوان پرورشگاهى براى اعتلاء استعدادها عمل مىکنند، چنين خدماتى را ارائه نخواهد داد. در نتيجه انگيزههائى فراهم مىآورند که انجمنهاى غير انتفاعى داوطلب و باشگاهها را ترغيب کنند که از اين پس نقشى را که پيش از اين برعهدهٔ دبستانها بوده بر دوش گيرند. بهنظر مىرسد که مشکل آنچنان حاد است که نمايندگان محافظهکار مجلس MPS صرف پولهائى که از بخش خصوصى گرفته مىشود را در جهت تشويق شرکت در بازىهاى گروهى مدارس اجبارى سازند. استدلال آنان اين است که اين ورزشها تجربهاى فراهم مىآورد که الف- در هيچ جاى ديگر يافت نمىشود. ب- براى رفاه و سلامت جامعه مفيد است.
|
|
به همين سان، خدمت به جوانان نقش ورزش را بهعنوان عنصرى در باشگاههاى پسران، باشگاههاى جوانان و ساير انجمنهاى داوطلبانه مطرح کرده است. انگيزهٔ اين بحث طرز برخوردهاى نيک و بد در مورد ورزش است که تا حدودى از تجربيات متصديان ورزش جوانان در مدارس خودشان و تا اندازهاى هم به چهرهاى که از ورزش از طريق دستگاههاى ارتباطِ جمعى تصوير مىشود سرچشمه مىگيرد. ورزشهاى جديد حالت کاملاً تجارى به خود گرفته، به شدت حرفهاى شده و بهصورت تجارتى و به شکل بيش از اندازه جدى ارائه مىگردد. نگرانى از اين است که محتواى ارزشهاى آنها مغاير چيزى است که براى جوانان مناسب تشخيص داده مىشود. آيا ورزش مىتواند در محيط اجتماعى که اعضاء آن را طورى تصوير مىکنند که گويا فقط علامهمند به برنده شدن و تعقيب بىامان موفقيّت است و در آن خشونت تمام عيار، تقلب و مصرف مواد مخدّر متداول است و در تکامل فردى و اجتماعى نقشى ايفا کند؟ ورزش جنبهٔ انسانى خود را کمکم از دست مىدهد، جامعه براى ورزشکاران زن و مرد تا آنجا ارزش قايل مىشود که مانند چرخ ماشين عمل کنند و به هر ترتيب که شده فقط در جهت برنده شدن حرکت نمايند. در چارچوب ورزشهاى نوين، ددمنشانه و خشونتبار ارزشهاى سنتي، 'بازى جوانمردانه' و 'روحيهٔ قهرماني' محلى از اعراب ندارد. البته برخوردهاى حرفهاى به شکل مرگبار - جدى نسبت به هر ورزش در سطوح پائين عملکرد تأثير مىگذارد. کودکان، در اين محيط سرشار از رقابت، به سرعت در مىيابند که چه چيزهائى مايهٔ شکست يا پيروزى است و رابطهٔ اين امور با برد و باخت چيست؟ از آنجا که بيشتر ورزشها در سطح محلي، منطقهاى يا ملى و بر مبناى کاملاً رقابتى سازماندهى مىشود، شمار رو به افزايشى از افراد بهطور مؤثر از شرکت در آنها محروم مىشوند.
|
|
هم در آموزش و هم در خدمت به جوانان موضوع به دو پرسش ساده ختم مىشود: ميزان ترغيب براى مشارکت در فعاليتهائى که الف- رفتارهاى بىرحمانه را تشويق مىکند، ب- اينکه از طريق چارچوبى رقابتى طورى طرحريزى شده است که دير يا زود به مردم برچسب شکست بزند، در چه حد است؟
|
|
برعکس چگونه بايد در ورزش تجديد نظر شود تا بتواند تجربيات سودمندترى براى جامعه فراهم آورد؟
|
|
بحثها در محدودهٔ تدارکات ورزشى از طرف مقدمات محلي، متفاوت است، زيرا در وهلهٔ نخست تشويق به مشارکت، بيشينهسازي، بهرهگيرى از امکانات و بنابراين ارائهٔ خدمات مفيد محلى مد نظر قرار دارد. در بررسى استفادهکنندگان از تسهيلات ورزشى که در دههٔ ۱۹۷۰ انجام گرفت، نتيجهگيرى شد که گروههاى بزرگى از طبقات اجتماعى - اقتصادى در اين بهرهگيرى مشارکت بسيار اندکى داشتهاند. بنابراين افراد غيرِ شرکتکننده بهعنوان گروههاى هدف تعيين شدند و راهبردهاى مختلفى بهکار برده شد تا بتوان آنان را به شرکت در ورزش تشويق کرد و بدين شکل کيفيت اوقات فراغت مردم را بالا برد.
|
|
هماهنگ با خدمات ديگرى مانند هنرهاى محلي، پليس محلي، آموزش محلي، بهداشت محلي، دليل اساسى و منطقى انگيزهٔ ورزش براى جامعه فراهم آوردن امکاناتى است که براى مشتريان مفهوم داشته باشد و نيازهاى آنان را تأمين نمايد، با وجود اين، چنين فعاليتهائى بايد تحت نظم درآيد. بسيارى از مقامات محلى مانند مقامات شفيلد، (Sheflied) لايسيستر، (Leicester) و برادفورد (Bradford) ميدلزبرو (Middlesbrough) برنامهها و تفريحات جامعى تنظيم کردهاند. CCPR طرح پاداش دادن به رهبران ورزشى را عرضه کرد و شوراى ورزش بودجهٔ لازم براى برنامهٔ ورزش را (و حرکت ورزشي) ارائه داده است. در هر يک از اين موارد، ايدهٔ کليدى به ايجاد ارتباط با گروههاى مشتريان بالقوه مربوط مىشود، يعنى گروههاى ويژهاى تعيين شدهاند تا با مشتريان، باشگاههاى داوطلب و انجمنها از طريق مشاوره تماس بگيرند، نيازهاى آنان را شناسائى کنند و در نتيجه آنان را تشويق به مشارکت در برنامههاى ورزشى نمايند. پارهاى از اين کوششها در افزايش مشارکت مردم سودمند و برخى با شکست روبهرو شده است. ليکن خواه موفق و خواه ناکام، هر يک از اين اقدامات با کوشش براى تماس با گروههاى گوناگون ارباب رجوع و واکنش به نيازهاى آنان مشخص مىشود.
|
|
دلواپسىهاى مربوط به آموزش، خدمت به جوانان و تدارک اوقات فراغت براى عموم، موضوعات متفاوتى است. چيزى که در همهٔ آنها مشترک است و در بالا به آن اشاره شد، محملى است که همهٔ آنها در تلاش براى نيل به مقصود از آن بهره مىگيرند که همان ورزش است. همانگونه که پيش از اين گفته شد، ورزشها بسيار متفاوت هستند، ويژگىهاى ساختارى گوناگونى دارند و در نتيجه تجربيات گروهى و فردى متفاوتى عرضه مىدارد. درک اين گوناگونى آگاهىهائى در مورد تدارک ورزش فراهم مىآورد و افراد حرفهاى و داوطلب را تشويق مىنمايد که براى مردم تجربيات ورزشى با جاذبههاى متنوع و دلبستگىها و توانائىهاى گوناگون تدارک ببينند. تدارک مؤثر ورزش نه فقط با تأکيد بر ارباب رجوع، بلکه با درک صريح ماهيت ورزش و گوناگونى آن امکانپذير است.
|