|
|
|
همانطور که مشخص گرديد تغذيه انحصارى با شير مادر در ۶ ماه اول زندگى براى رشد و تکامل کودک از اهميت ويژهاى برخوردار است: اما از سن ۶ ماهگى به بعد، شيرخوار علاوه بر شير مادر به غذاهاى سالم و مناسب، کم حجم و پرانرژى نياز دارد. اين مسئله در شروع ششماهگى بيشتر از شير مادر اهميت نداشته و به تدريج بر مقدار و غلظت و تنوع آن افزوده مىشود. البته در اين مدت هم هنوز غذاى اصلى شيرخوار، شير مادر است؛ اما فقط و منحصراً شير مادر غذاى وى نمىباشد؛ بلکه با استفاده از يک روش صحيح بايستى مصرف غذاهاى کمکى آغاز گردد. غذاهاى کمکى بايستى خصوصيات زير را دارا باشند:
|
|
- با حجم کم داراى بيشترين انرژى باشد
|
|
- نرم بوده و هضم آن آسان باشد
|
|
- قابل تهيه و در دسترس، ارزان و مناسب عادات غذائى خانواده باشد
|
|
- تازه، پاکيزه و بهداشتى تهيه شود، کاملاً پخته شود و بعد از خنک شدن مصرف شود. بقيه غذا در ظرف سرپوشيده و در جاى خنک نگهدارى شود
|
|
- امکان استفاده از آن در حجم کم و به دفعات وجود داشته باشد
|
|
|
- حتماً از موادى استفاده شود که بعدها در سفره خانواده وجود داشته باشد.
|
|
- بعد از تغذيهٔ شيرخوار با شير مادر، غذاى کمکى به او داده شود و هرگز قبل و يا در فواصل تغذيه با شير مادر از غذاى کمکى استفاده نشود.
|
|
- از يک نوع ماده غذائى ساده شروع شود و کمکم به مخلوطى از چند نوع افزايش يابد.
|
|
- از يک قاشق مرباخورى شروع و بهتدريج بر مقدار آن اضافه شود (به استثناء زرده تخممرغ که از يک نخود شروع مىشود).
|
|
- مواد غذائى چه از نظر نوع و چه از نظر مقدار بايد بهتدريج به غذاى شيرخوار اضافه شود.
|
|
- بين اضافه کردن مواد غذائى مختلف ۵ تا ۷ روز فاصله باشد تا شيرخوار اول به يک غذا عادت کند، بعد غذاى جديدى به او داده شود. اين کار باعث مىشود که اگر ناسازگارى به يک ماده غذائى وجود داشته باشد شناخته شود و دستگاه گوارش شيرخوار نيز فرصت مىيابد که به مواد غذائى عادت کند.
|
|
- در شروع، غذاها بايد نسبتاً رقيق و غلظت آنها کمى بيشتر از شير مادر باشد و بهتدريج بر غلظت آنها افزوده گردد. اين کار به ياد گرفتن عمل جويدن کمک مىکند.
|
|
- تنوع در غذاى کمکى رعايت شود.
|
|
| آغاز و ادامه تغذيه تکميلى
|
|
غذاى کمکى با فرنى آرد برنج شروع مىشود (حساسيت به برنج کمتر است تا گندم). سپس در هفتهٔ دوم مىتوان حريره بادام را به رژيم غذائى کودک افزود. در دو هفته آخر ماه هفتم مىتوان سوپ را به رژيم غذائى نوزاد افزود که اين سوپ حاوى گوشت بدون چربى (که به ترتيب اولويت و ارجحيت شامل گوشت گوسفند، مرغ و گوساله مىباشد)، برنج و هويج است. سپس هر ۳ روز يکبار يک نوع سبزى به سوپ اضافه گردد نظير جعفري، گشنيز، لوبيا سبز، کدو سبز، کرفس و ... ولى توجه کنيد که در آخرين لحظات پخت سوپ، سبزى اضافه شود و اسفناج هم تا يکسالگى به سوپ اضافه نگردد و به سوپ نمک شکر يا چاشنى نيافزائيد. در ماه هشتم زردهٔ تخممرغ به رژيم غذائى شيرخوار اضافه مىشود. (تا زير يکسال از مصرف سفيده تخممرغ توسط کودکان اجتناب شود). در اين زمان کمکم مىتوان از سبزىهاى نشاستهاى مثل سيبزميني، کدو حلوائى و نخود فرنگى نيز در سوپ استفاده کرد (به فاصلهٔ هر ۳ روز).
|
|
در دو هفته دوم ماه هشتم، ماست نيز داده مىشود. بهعلاوه از پورههاى سيبزمينى و هويج نيز مىتوان استفاده کرد. در ماه نهم، دو هفته اول مىتوان از حبوبات نيز در سوپ شيرخوار استفاده کرد و از عدس و ماش که هضم آسانترى دارد، شروع مىشود. در مورد لوبيا چيتى و لوبيا قرمز بهتر است قبلاً آنها را خيس کرده و پوست آنها را جدا نموده و بعد از پختن به سوپ اضافه نمود. اضافه کردن کَره يا روغن مايع به سوپ براى شيرخوارانى که خوب وزن نمىگيرند مجدداً توصيه مىشود. در دو هفتهٔ آخر ماه نهم، آبميوه را نيز مىتوان شروع کرد (کيوي، توتها، خربزه، آلبالو و گيلاس بهعلت ايجاد حساسيت در شيرخوار، تا يکسالگى توصيه نمىشود). در دو هفتهٔ اول ماه دهم مىتوان از خود ميوه استفاده نمود (پوست و هسته جدا شده و با پشت قاشق نرم گردد) و در دو هفته دوم ماه دهم مىتوان از سبزيجات نيز در سوپ استفاده نمود (هر بار يک نوع سبزى افزوده شود). توجه نمائيد که ميوهها و سبزيجات جزء غذاهائى هستند که تقريباً در اواخر سال اول توصيه مىشوند (بعد از ساير گروههاى غذائي)؛ چرا که کالرى آنها نسبت به ساير گروههاى غذائى کمتر است. در دو ماه ديگر نيز با توجه به اشتهاى کودک از انواع سوپ، کَته و پوره مىتوان استفاده نمود.
|
|
به خاطر داشته باشيد که در اين ۶ ماه دوم سال اول، تغذيه با شير مادر بهطور مکرر و برحسب تقاضا و تمايل شيرخوار در تمام شبانهروز و قبل از هر وعده غذاى کمکى بايد مورد توجه قرار گيرد.
|
|
|
بهطور کلى در کودکان زير يکسال از دادن غذاهاى زير اجتناب گردد:
|
|
شيرگاو، سفيده تخممرغ، انواع توتها، کيوي، گيلاس، آلبالو، بادام زميني، پنير، شکلات، ميگو، فلفل، ادويه، ترشي، نمک، نوشابههاى رنگى گازدار، لپه و نخود، عسل، اسفناج، کلم، قهوه، چاي، آجيل، سوسيس، ذرت، دانه انگور، دانه کشمش.
|
|
|
بسيارى از تحقيقات بهعمل آمده، نشان داده است که اکثر والدين معتقد هستند که از رژيمهاى غذائى سالم براى کودکان خود استفاده مىنمايند. در واقع آنها اطفال خود را به مصرف رژيمهاى پُرفيبر تشويق مىکنند و شير کمچربى در خلال سال دوم زندگى به کودک مىدهند. در حقيقت اين انتخابها منجر به عدمتعادل غذائي، کمبودهاى غذائى و عدمتناسب غذائى مىگردد. البته برخى از والدين ممکن است سعى نمايند که کودکان آن را به حداکثر وزن در کارت رشد برسانند که اين هم خود اختلالاتى را ايجاد مىنمايد.
|
|
در دومين سال زندگى هنگامى که روند رشد آرام مىگردد و نياز به غذاهاى پرانرژى کاهش مىيابد، مصرف ميوهها، سبزيجات و حبوبات بسيار مهم است. اما بايد توجه داشت که غذاهاى پُرفيبر را زياد (بيش از ۳ گرم فيبر در هر سروينگ) براى کودک نبايستى بهکار برد؛ بلکه بهتر است که در حد متعادل بهکار رود. به علاوه والدين بايد بدانند که نبايستى از شيرهاى کمچربى براى کودکان استفاده کنند و اين تفکر که استفاده از شيرهاى کمچربى و بدون چربى زمينهٔ پيشگيرى از بروز بيمارىهاى قلبى عروقى را فراهم مىکند، اشتباه بوده و کودکان در اين سنين به چربى نياز دارند. کودکان به مواد قندى هم احتياج دارند. آنها در حال فعاليت هستند؛ اما بايد توجه داشت که متعاقب مصرف مواد قندى سلامت دندانها نيز فراموش نگردد و عادت به مسواک کردن در کودکان ايجاد شود.
|
|
در مورد نمک نيز کنترل دريافت مقادير اضافى مهم است. ليکن توجه کنيد که وجود مقادير متعادل نمک در غذاى کودک ضرورى است. البته علت اينکه مقادير اضافى نمک توصيه نمىشود آن است که دريافت سديم زياد منجر به ازدياد فشار مايع خارج سلولى مىشود و در نتيجه فشار خون را بهوجود مىآورد. البته هنوز شناخته نشده است که افزايش فشار مايع خارج سلولى در دوران طفوليت آيا منجر به فشار خون در بزرگسالى مىشود يا خير! يک مطالعه و بررسى نشان داده است که دريافت بالاى سُديم در خلال کودکى (mg/day ۱۰۴۸-۱۸۶۸) در ۲ سال اول زندگي، منجر به بروز فشار خون در ۸ سالگى نشده است، ولى تحقيقات هماکنون ادامه دارد.
|
|
بررسىهاى مصرف نشان داده است که ۱۷% اطفال آمريکا مقادير مناسبى از کلسيم را در خلال سال دوم دريافت نمىکنند؛ در حالىکه رشد سريع و ادامهدار استخوانها، نياز به منابع رژيمى مناسبى از کلسيم قابل جذب را روشن مىسازد. تحقيقات Gerber نشان داده است کودکانى که کمبود کلسيم دارند، بيشتر آبميوه و ساير نوشابهها را مصرف مىنمايند و کمتر از لبنيات استفاده مىکنند.
|
|
بهعلاوه در تحقيقات Gerber آهن در رژيم غذائى يک سوم از کودکان ۱۲ تا ۱۸ ماهه آمريکائى کافى نبود و همچنين روى (Zinc) موجود در غذا نيز در ۲۳ بچه کافى نبود. جهت پيشگيرى از اين کمبود تقريباً ۱۰ ميلىگرم آهن در روز توصيه شده است. لذا مصرف مقادير کافى لبنيات، گوشتها و حبوبات در سال دوم زندگى بايستى مورد توجه قرار گيرد.
|