بهاءالدين محمدبن عزالدين حسين بن عبدالصمدبن شمسالدين محمدبن على بن حسن بن محمدبن صالح حارثى همدانى عاملى جبعى يا جباعى لويزانى و از اين قرار خاندان وى از آغاز در جبل عامل در ناحيت شام و سوريه در قريهاى بهنام جبع يا جباع مىزيسته و از نژاد حارث اين عبدالله اعور همدانى متوفى در سال ۶۵ هجرى از معاريف اسلام بودهاند. شمسالدين سامى مؤلف مشهور ترک در قاموسالاعلام نام او را به خط بهاءالدين آملى ثبت کرده و جبل عامل شام را با آمل مازندران اشتباه کرده است.
خانواده شيخبهائى
پدر شيخبهائى عزالدين حسين بن عبدالصمدبن شمسالدين محمد حارثى جبل عاملى همدانى جبعى نيز از پيشوايان شيعه و مشايخ معروف بوده و بهجزء فرزندش بهاءالدين محمد جمعى از پيشوايان شيعهٔ ايران شاگردان او بودهاند. اين عزالدين حسين از شاگردان و اصحاب پيشواى بسيار معروف شيعه زينالدين على بن احمد عاملى جبلى معروف به شهيد ثانى بوده که هر دو از يک قريه و از يک ديار برخاستهاند و زينالدين على در سال ۹۶۶ در راه دين و عقيدت خويش کشته شده و چون گويند که عزالدين حسين پس از کشته شدن استادش به ايران آمده.
شيخبهائى قطعاً برادرى داشته است بهنام عبدالصمد که کتاب فوايدالصمديه معروف به صمديه را که از کتابهاى معروف نحو است و همواره در مدارس ايران معمول بوده، بهنام او نوشته و اين برادر در سال ۱۰۲۰ در اطراف مدينه درگذشته و پيکر او را به نجف بردهاند و در آنجا به خاک سپردهاند و وى حواشى بر شرح اربعين برادرش بهاءالدين نوشته است.
ازدواج و همسر
همسر بهائى دختر شيخزينالدين علىالمنشار عاملى بوده، وى شيخالاسلام اصفهان بوده و پس از مرگش اين منصب به بهائى رسيده است. اين شيخ زينالدين علىالمنشار عاملى پدرزن و همشهرى بهائى که وى پس از مرگ او را گرفته است از مقربان شاه طهماسب بوده و به همين جهت شيخالاسلام اصفهان شده و او سبب شده است که عزالدين حسين پدر بهائى به ايران آمده و در ايران کارش بالا گرفته است. مؤلف منتخبالتواريخ از مستدرکالوسايل چنين آورده است که بهائى زنى دانشمند داشت که عالم و محدث و فقيه و دختر زينالدين على معروف به منشار عاملى بود و چهار هزار کتاب از پدرزنش ماند و به زنش رسيد، زيرا که وى فرزند ديگر نداشت و اين شيخعلى نخست شيخالاسلام اصفهان بود و سپس اين منصب به بهائى رسيد و در فوايدالرضويه از رياضالعلماء آورده: از بعضى از پيران شنيدم که آن زمان را درک کرده بودند که گفتند اين زن فقه و حديث درس مىگفته است.
فرزندان
در باب اينکه آيا بهائى را فرزندانى بوده است يا نه، راه تحقيق از هم سو بسته است. دانشمند عارف آقاى محمدباقر الفت در نامهاى که از اصفهان به من نوشته است، مىنويسد: 'بهخاطز مىآورم که سابقاً در کتب تراجم پسرى از شيخ بهنام على ديده باشم که گويا از اهل علم و فضل هم بوده. معذلک در اين باب جازم نيستم که عرض بنمايم' .
'در اصفهان فعلاً دو خانواده بهنام و نشان اولاد اعقاب شيخ موجود و مشهورند و يکى از آنها در محلهٔ تل واژگان در جنوبشرقى شهر سکنى دارند و بنده از پيرمردان آنها شنيدهام که خانهٔ مسکونى شيخ در همين محله بوده است' .
مردم اصفهان نيز گفتهاند که در محلهٔ بيدآباد در شمال اصفهان مردمى هستند که خود را از فرزندان بهائى مىشمارند و پيشهٔ ايشان سفيدابسازى است و اختراع آن را به بهائى نسبت مىدهند. هم از ايشان شنيدهام که در محلهٔ احمدآباد در مشرق اصفهان گروهى ديگرند که ايشان نيز خود را از نسل او مىدانند. در تهران هم خانوادهاى هست که خود را به وى منسوب دارد.
با اين همه در هيچ کتابى تاکنون اثرى و نام و نشانى از فرزندان وى يافت نشده و بدين جهت تا اکنون اعتقاد بر اين است که بهاءالدين محمد عاملى را فرزندى نبوده است و اين کسانى که خود را از خاندان او مىشمارند، شايد از راه ديگرى به وى منسوب بوده باشند.