'و بيشترين سببى اندر جمع اين کتاب آن بود که بيشتر تصنيفها که همى بينيم آن است که حَشْو از نُکَتْ فزونتر است، و اين از چند سبب مىافتد، اولاً آنچه مؤلّف دعوى آن مىکند که من آنچنان مشروح بگويم که از اصل به استاد حاجت نباشد، و اين محال انديشهاى بُوَد، چه بر همه حال تا بنياموزد ضبط آن معنى نتوان کرد. دوّم آنکه چون فصلى همى گويد علم خويش اندر آن ميانه عرض کند و پايهٔ خويش بنمايد به فزوني، لاجَرم خواننده و مُتعلم از اين باز مانَد و بدان نرسد. سيم آنچه هر نوع از چند تصنيف با دست همى آيد و بسيارى همى افتد که متعلمى فصلى داند وليکن به وقت حاجت نداند که آن هست يا نه اِمّا شبهه حاصل آيد و اِمّا به تکرار حاجت افتد. چهارم آنکه هر فصلى را چيز بدو بندند از نامهاى مخالف و راىهاى متفاوت و علمهاى مشکل تا دل نَفور شود و طبع خستگى يابد، و اگر راه آسانى نمايند خود آن هيچ بهکار نيايد، و از همه طُرفهتر آن است که چون کتابى به پارسى کنند گويند از بهر آن بدين عبارت نهاديم تا آن کس که تازى نداند بىبهره نماند، پس سخنهائى همى گويند دَرى ويژهٔ مطلق که تازى دشوارتر است، و اگر سخنهاى متداول گويند دانستن آسانتر بُوَد' .
|
|
(۱) . روضةالمنجمين تأليف شهمردانبنابىالخير متعلق به کتابخانهٔ آقاسيد جلالالدين تهرانى دامت افاضاته
|
|
|
'آنچه معروف است آن دانند که خسروان چون نوروز بودى بر تخت نشستندى و پنج روز رسم بودى که حاجت مردم روا کردندى و عطاهاى فراوان دادندى و چون اين پنجروزي (۱) بگذشتى به لهو کردن و باده خوردن مشغول شدندي، پس اين روز از اين سبب بزرگ کردندي، و گفتهاند آن روزى است که جمشيد مردم را بشارت دادى به بيمرگى و تندرستى و امر زندگي (۲) ، و گويند که هم اندرين روز بود که کيومرث 'اَرْزُور' (۳) ديور را بکشت.
|
|
(۱) . ياى پنجروزى ياى نسبت است و مربوط است به نام خمسهٔ مسترقه که به پارسى اَندرگاهان و پنجى مىگفتند و مُعَرب آن را (فنجي) مىگفتهاند و ياى فنجى يا پنجروزى ياى اختصاصى و نسبت است مانند ياى عيدى که نسبت را مىرساند و هم اختصاص را - و اين پنج روز اگر کبيسه در آخر سال بود آن را در ايام کبيسه و خمسهٔ مستقرقه جشن مىداشتند والا از روز اول فروردينماه تا روز خرداد که روز پنجم باشد جشن برپا بود، و روز خرداد روز 'نوروز بزرگ' بوده است و براى اين روز اخبار بسيارى روايت شده است.
|
|
(۲) . معلوم نيست اين عبارت آمرزيدگى - يعنى مصدر وصفى از فعل آمرزش است يا مرکب است از (امر) و زندگى با ترکيب اضافى - اصل اين خبر از اوستا است و در رسالهٔ 'ماه فرورتين روژ خوردات' به پهلوى دو جمله در اين باب آورده و گويد:
|
|
'فقرهٔ ۹. ماه فرورتين روز خوردات جم گيهان بيمرگ کرد، بىپيرى کرد' 'فقرهٔ ۱۰. ماه فرورتين روز خوردات جم پيمانه از دوزخ بياورد و اندر گيهان بر پيدائى آمد' و فردوسى در اين مورد گويد:
|
|
سر سال نو هرمز فرودين |
|
برآسوده از رنج دل تن زکين |
|
|
و فقرهٔ ۱۰ مراد از پيمانه پيمان خدائى است راجعبه مخلوقات که اهريمن آن را در دوزخ نهفته بود و جم آن را از دوزخ بيرون آورد و شايد 'آمرزيدگي' مربوط به اين معنى باشد.
|
|
(۳) . در اصل (ار ...) از روى رسالهٔ پهلوى موسوم به (ماه فروردين روز خرداد) تصحيح شد و در آن رساله گويد: 'ماه فرورتين روز خوردات گيومُرت اَرْزُور اهريمن هنوشک را بهکشت' .
|
|