یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

عنایتیست خدا را به حال ما امروز


عنایتیست خدا را به حال ما امروز    که شد خجسته از آن چهره فال ما امروز
شبی چو سال ببینم و گرنه نتوان گفت    حکایت شب هجر چو سال ما امروز
فراقنامه که دی دل به خون دیده نوشت    سپرده‌ایم به باد شمال ما امروز
کجا خلاص شوند از وبال ما فردا؟    جماعتی که شکستند بال ما امروز
از آن لب و رخ حاضر جواب شرط آنست    که بوسه بیش نباشد سال ما امروز
ز سیم اشک و زر چهره وجه آن بنهیم    گر التفات نماید به حال ما امروز
خیال را بفرستد دگر به شب جایی    گرش وقوف دهند از خیال ما امروز
به زلف او دهم این نیم جان که من دارم    و گرنه دل ننهد بر وصال ما امروز
به خواب شب مگر آن روی را توان دیدن    که پیش دوست نباشد مجال ما امروز
چو باد صبح کنون قابلی نمی‌یابد    که بشنود سخنی از مقال ما امروز
صبا، برابر رخسار آن غزال بهشت    اداکن این غزل از حسب حال ما امروز
اگر کند طلب اوحدی ز لطف بگوی    که: بیش ازین نکنی احتمال ما امروز


همچنین مشاهده کنید