|
|
در بعضى بيمارىها يا بهعلت کافى نبودن درمان و يا بهعلت پاسخ ايمنى بدن، عامل بيمارىزا بهطور کامل ازين نمىرود و منجر به حالت حامل بودن مىشود. حامل عبارتست از؛ شخص يا جانور آلودهاى که بدون داشتن يک بيمارى قابل تشخيص بالينى عامل بيمارى را با خود دارد و بهعنوان منبع بالقوه عفونت براى ديگر بهکار مىرود. قاعدتاً حاملها کمتر از بيماران آلوده کنندهاند ولى ازنظر اپيدميولوژى خطرناکتر از يماران هستند زير ازنظر تشخيصى ناشناخته مىمانند و چون بصورت عادى در جامعه يا جمعيت به زندگى ادامه مىدهند بهآسانى عفونت را در شرايطى مناسبتر و در منطقهاى گستردهتر و در زمانى طولانىتر بين مردم مستعد، پخش مىنمايند. يک نمونه کلاسيک حالت حامل، تيفوئيد ماري است.
|
|
اجزاى اصلى حالت حامل عبارتند از؛ وجود عامل بيمارىزا در بدن، نبود نشانههاى عفوى و عملى براى تشخيص بيمارى و پراکنده کردن عامل بيمارىزا توسط ترشحات بدن، و با اين ترتيب به منبع يک عفونت براى ديگران تبديل مىشوند.
|
|
حاملها را مىتوان بهطرز زير طبقهبندى کرد:
|
|
|
۱. حامل دورهٔ پنهانى - حامل دورهٔ پنهانى کسانى هستند که عامل بيمارىزاى عفونى را در دوره پنهانى بيمارى پراکنده مىسازند يعنى مىتوانند پيش از آغاز بيمارى خود ديگران را آلوده نمايند. اين حالت معمولاً در چند روز آخر دوره پنهانى روى مىدهد. مانند سرخک، اوريون، فلجاطفال، سياهطرفه، انفلوانزا، ديفترى و هپاتيت A و B.
|
|
۲. حامل دوره نفاهت يعنى آنها که عامل بيمارىزا را در دوره نقاهم هم، همچنان از خود دفاع مىنمايند مانند حصبه، اسهال خونى (ميکروبى و آميبي)، وبا، ديفترى و سياهسرفه. در اين بيمارىها بهبود کلينيکى با بهبود ميکروبشناختى همزمان نيست. حامل دورهٔ نقاهت مىتواند تهديد جدى براى اعضاى حفاظتنشده خانواده و کسانى که در محيط خارج با او تماس نزديک دارند، باشد. مانند بيماران مبتلا به حصبه که ميکروب حصبه را به مدت ۸-۶ هفته از خود دفع مىنمايند. اين موضوع اهميت مراقبت ميکروبشناختى حاملها پس از بهبود بالينى را نشان مىدهد.
|
|
۳. حامل سالم - حاملهاى سالم از بيماران مبتلا به حالت نيمهبالينى سرچشمه مىگيرند و کسانى هستند که دچار عفونت نيمهبالينىاند و بدون آن که مبتلا به بيمارى آشکار شوند به حال حامل سالم درمىآيند ولى با وجود اين عامل بيمارىزا را پراکنده مىسازند. مانند، فلج اطفال، وبا، مننژيت مننگوکوک، سالمونلوز و ديفتري. لازم است يادآورى شود کسى که عفونت او به شکل نيمهبالينى درآيد مىتواند حامل بيمارى بشود يا نشود. مثلاً در بيمارى فلج اطفال ممکن است عفونت بهشکل سابکلينيکال درآيد و شخص بصورت حامل موقت عامل بيمارىزا پراکنده سازد، از طرف ديگر در بيمارى سل بيشتر افرادى که آزمون توبرکولين مثبت دارند عملاً ميکروب سل را پراکنده نمىکنند و از اينرو حامل بهحساب نمىآيند.
|
|
|
۱. حامل موقت - حامل موقت کسانى هستند که عوامل بيمارىزا را بهمدت کوتاهى پراکنده مىنمايند. در اين مقوله حاملهاى دورهٔ کمون، نقاهت و سالم را مىتوان گنجاند.
|
|
۲. حامل مزمن - کسى است که عامل عفونى را بهمدت نامحدود مىپراکند. در تعدادى از بيمارىها حامل بصورت مزمن درمىآيد مانند حصبه، هپاتيت B، اسهال خوني، مننژيت مغرى نخاعى - مالاريا، سوزاک و... حاملهاى مزمن بهعنوان منبع عفونت از موارد بيمارى مهمتر هستند و هرچه حالت حامل بودن طولانىتر شود، خطر براى جامعه بيشتر است. بعضى حاملها عامل بيمارىزا را بصورت متناوب و بعضى بصورت مستمر دفع مىنمايند. مدت حاملبودن برحسب نوع بيمارى متفاوت است. در بيمارى حصبه و هپاتيت B ممکن است حالت حامل مزمن چند سال و در اسهال خونى مزمن ممکن است تا يک سال و بيشتر طول بکشد. در بيمارى ديفترى حالت حامل در رابطه است با عفونت لوزهها و در تب حصبه با ابتلا کيسهٔ صفرا.
|
|
حاملين مزمن بهعنوان عامل ورود مجدد بيمارى در منطقهاى که عارى از بيمارى بوده است شناخته مىشوند (مثلاً مالاريا) و بنابراين تشخيص و درمان زودرس آنها براى محدودکردن انتشار عفونت ضرورى است. حاملين ميکروبهاى بدون حدت
|
|
(Avirulent) بهعنوان حامل کاذب (Pseudo-Carrier) شناخته مىشوند. اين دسته ازنظر اپيدميولوژيک اهميت ندارند.
|
|
|
حاملها را برحسب راه خروج عامل بيمارىزا هم مىتوان طبقهبندى نمود و با اين ترتيب حامل دستگاه ادراري، رودهاي، تنفسي، بينى و... خواهيم داشت. دانههاى پوستي، زخمهاى باز و خون هم راه خروج ميکروب هستند در بيمارى حصبه، حامل دستگاه ادرارى خيلى خطرناکتر از حامل دستگاه گوارشى است. يک حامل بيماريتيفوئيد که در صنايع غذايى يا آب آشاميدنى کارنمايد بسيار بيشتر از حامل تيفوئيد که در اداره کار مىکند خطرناک است. با اين ترتيب راه خروج و وضعيت شغلى حامل ازنظر اپيدميولوژيک اهميت دارد.
|