شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

در مدح خاقان اعظم کمال‌الدین


ای از رخت فکنده سپر ماه و آفتاب    طعنه زده جمال تو بر ماه و آفتاب
آنجا که راستیست ندارند در جمال    پیش رخ تو هیچ خطر ماه و آفتاب
بندند گر دهی تو اجازت چو بندگان    در خدمت رخ تو کمر ماه و آفتاب
از موی تو ربوده نشان مشک و غالیه    وز روی تو گرفته اثر ماه و آفتاب
از ماه و آفتاب بهی تو که نیستند    با دو عقیق همچو شکر ماه و آفتاب
در صف نیکوان به مقام مفاخرت    خواهند از رخ تو نظر ماه و آفتاب
باشند با جمال تو حاضر به وقت لهو    در بزم شهریار بشر ماه و آفتاب
خاقان کمال دولت و دین آنکه بر فلک    از سهم او کنند حذر ماه و آفتاب
محمود صفدری که ز لطف و ز عنف او    گیرند بار نفع و ضرر ماه و آفتاب
بر خصم او کشیده سنان چرخ و روزگار    در پیش او گرفته سپر ماه و آفتاب
بفزود عز و دولت او ملک و جاه را    چونان که لون و طعم ثمر ماه و آفتاب
از شخص او نگشته جدا جاه و مفخرت    وز حکم او نکرده گذر ماه و آفتاب
بنموده در ولی و عدو و خلقش آن اثر    کاندر قصب نموده گهر ماه و آفتاب
آفاق را جمال ز جاه و جلال اوست    جاه و جمال اوست مگر ماه و آفتاب
شاها نهند اگر تو اشارت کنی به فخر    بر خاک بارگاه تو سر ماه و آفتاب
تو ماه و آفتابی اگر در جبلت‌اند    محض سخا و عین هنر ماه و آفتاب
بی‌عزم و بی‌لقای تو در سرعت و ضیاء    ننهاده گام و نا زده بر ماه و آفتاب
اندر ظلال موکب میمون عزم تو    دارند شغل و پیشه سفر ماه و آفتاب
بر قمع دشمنان تو هر لحظه می‌کشند    لشکر به جایگاه دگر ماه و آفتاب
از کنج سعد هر شب و هر روز نزد تو    آرند تحفه فتح و ظفر ماه و آفتاب
تا مانده‌اند سخره‌ی فرمان ایزدی    در قبضه‌ی قضا و قدر ماه و آفتاب
بادا نگون لوای بقای عدوی تو    چونان که در میان شمر ماه و آفتاب
از روی و رای تست شب و روز بر فلک    دیده بها و یافته فر ماه و آفتاب
از طارم سپهر به چشم مناصحت    در دولت تو کرده نظر ماه و آفتاب


همچنین مشاهده کنید