|
نظریهپردازان صفات بر تعیینکنندههای شخصی رفتار تأکید میکنند. صفات در نظر آنان فرد را از پیش مهیا میسازند که در شرایط متفاوت پاسخهای همسانی از خود نشان دهد. اما شرایط هم اثراتی دارند. شدت پرخاشگری وی در مقابل رانندهٔ کامیونی که در محل شلوغی ناگهان جلوی اتومبیل او پیچیده فرق دارد. ولی نظریهپردازان صفات میگویند که در این موارد احمد در هر حال بیش از علی که در مقیاس PF 16 نمرهٔ کمتری در پرخاشگری دارد، پرخاشگری میکند.
|
|
در برابر رویکرد صفات، در نظریهٔ یادیگری اجتماعی بر اهیمت تعیینکنندههای محیطی یا موقعیتی تأکید میشود. همانطور که در مبحث هیجانها اشاره شده در رویکرد یادگیری اجتماعی به انگیزش، آن دسته از الگوهای رفتاری مورد توجه قرار میگیرد که فرد برای کنار آمدن، با محیط میآموزد. برای نظریهپردازان یادگیری اجتماعی، رفتار محصول تعامل مداوم متغیرهای شخصی و محیطی است. شرایط محیطی از طریق یادگیری به رفتار شخص شکل میدهد. در عوض رفتار شخص نیز در شکلگیری محیط مؤثر واقع میشود. آدمیان و موقعیتهای بهصورتی دوسویه بر هم تأثیر میگذارند. برای آنکه بتوان به پیشبینی رفتار دست زد باید از چند و چون تعامل ویژگیهای آدمی با ویژگیهای محیط اطلاع حاصل کرد.
|
|
|
تأثیری که دیگران (با پاداشها و تنبیهاتی که فراهم میآورند) بر فرد دارند نقش پراهمیتی در رفتار او دارد. طبق نظریهٔ یادگیری اجتماعی بخش اعظم تفاوتهای رفتاری افراد نتیجهٔ تفاوتهای است که آنان از لحاظ تجارب دوران رشد خود با همدیگر دارند. بعضی از الگوهای رفتار از راه تجربهٔ مستقیم یاد گرفته میشود. فرد بهخاطر رفتارهای خاص خود تشویق و تنبیه میشود. لیکن بسیاری از پاسخها بدون تفویت مستقیم، یعنی از راه مشاهده و یا یادگیری از راه مشاهده کسب میشوند. آدمی میتواند با مشاهدهٔ اعمال دیگران و نتایج حاصل از آن چیزهائی بیاموزد. در واقع اگر قرار بود تمام پاسخهای ما از راه تقویت مستقیم آموخته شود یادگیریهای آدمی روندی بسیار کند و ناکارآمد میداشت. به عقیدهٔ نظریهپردازان یادگیری اجتماعی، تقویت لازمهٔ یادگیری نیست اگرچه میتواند با متمرکز کردن توجه فرد در جهت مناسب، یادگیری را تسهیل کند.
|
|
گرچه تقویت لازمهٔ یادگیری نیست، لیکن برای بهعمل درآمدن آنچه آموخته شده بسیار حائزاهمیت است. یکی از فرضیههای اساسی نظریهٔ یادگیری اجتماعی این است که مردم طوری رفتار میکنند که بر احتمال دستیابی خود به پاداش بیفزایند. خزانهٔ رفتارهای آموخته شدهٔ فرد دامنهٔ گستردهای دارد؛ رفتاری که در یک شرایط معین انتخاب میشود بستگی به نتیجهای دارد که از آن انتظار میرود. اگر اغلب دختران جوان بلد هستند چگونه بجنگند به این جهت است که دیدهاند پسرهای همدرسشان و یا هنرپیشگان تلویزیونی چگونه پرخاشگری خود را با مشت و لگد نشان میدهند. لیکن چون این نوع رفتار بهندرت در دختران تقویت میگردد لذا احتمال بروز آن مگر در شرایط غیرمعمول وجود ندارد.
|
|
تقویت به سه صورت رفتار آموخته شده را کنترل میکند:
|
|
۱. مستقیم (پاداشهای ملموس، تأیید یا عدم تأیید اجتماعی، و یا تخفیف یافتن شرایط آزاردهند).
|
|
۲. مشاهدهای (مشاهدهٔ دریافت پاداش یا تنبه یک شخص دیگر بهخاطر رفتاری شبیه رفتار خود)،
|
|
۳. خود ـ تدبیری (Self - administered) 'ارزیابی عملکرد خود از راه تحسین یا سرزنش خویش' .
|
|
|
به عقیدهٔ نظریهپردازان یادگیری اجتماعی اعمال یک فرد در یک موقعیت معین بستگی دارد به خصوصیات ویژهٔ آن موقعیت، ارزیابی فرد از آن موقعیت، ارزیابی فرد از آن موقعیت، و تقویتی که شخص در گذشته بهخاطر رفتار معینی در شرایط مشابه آن موقعیت (و با مشاهدهٔ دیگران در شرایط مشابه آن موقعیت) دریافت کرده است. مردم در صورتی رفتار همسانی خواهند داشت که موقعیتهائی که با آن برخورد میکنند و نقشهائی که از آنان انتظار میرود نسبتاً استوار بماند.
|
|
|
|
|
با این همه، اکثر رفتارهای اجتماعی در شرایط متفاوت به طرز یکسانی پاداش نمیگیرند؛ از راه یادگیری است که آدمی تشخیص میدهد که رفتار معینی در چه شرایطی مناسب و در چه شرایطی نامناسب است. به همان اندازه که فرد به خاطر پاسخهای مشابه در شرایط متفاوت، پاداش دریافت میکند تعمیم صورت میگیرد که خود تضمینی است برای ابراز آن رفتار در شرایط مختلف. از این روی پسری که پدرش او را بهخاطر پرخاشگری جسمانی در منزل و مدرسه و میدان بازی تشویق میکند احتمالاً بهطور کلی شخصیت پرخاشگری پیدا میکند. لیکن در اغلب موارد افراد پرخاشگر یکسان پاداش نمیبینند و افتراقهای آموخته شده تعیینکنندهٔ موقعیتهائی است که فرد در آن پرخاشگری نشان میدهد (برای مثال، پرخاشگری در زمین فوتبال جایز است، اما در کلاس درس جایز نیست).
|
|
- متغیرهای مربوط به شخص:
|
در مورد پیشبینی رفتار فرد در یک موقعیت معین، نظریهپردازان یادگیری اجتماعی بیشتر بر تفاوتهای فردی در زمینههای رشد شناختی و تجارب آموختهشدهٔ اجتماعی تأکید دارند تا بر صفات انگیزشی (مانند پرخاشگری یا وابستگی). بعضی از تفاوتهای فردی با متغیرهای فردی یا متغیرهای شخصی که با شرایط موقعیتی تعامل داشته و بر رفتار تأثیر میگذارند عبارتند از:
|
|
۱. توانشها: چه کارهائی از دست شما میآید؟ توانشها شامل توانائیهای هوشی، مهارتهای اجتماعی و جسمانی و سایر توانائیهای اختصاصی است.
|
|
۲. راهبردهای شناختی: مسئله را چگونه میبینید؟ مردم از لحاظ توجه انتخابی به اطلاعات، رمزگردانی رویدادها، و گروهبندی آنها به مقولههای معنادار، تفاوتهائی با یکدیگر دارند. یک واقعه ممکن است بهنظر یکی خطرناک و برای دیگری چالش انگیز باشد.
|
|
۳. انتظارات: این کار چه نتیجهای خواهد داشت؟ انتظاراتی که شخص در مورد پیآمدهای رفتارهای مختلف دارد وی را در انتخاب رفتارش راهنمائی میکنند. اگر در امتحانی تقلب کنید و گرفتار شوید انتظار دارید عواقب آن چه باشد؟ اگر به دوستتان بگویید که نسبت به او چه فکر میکنید، این عمل چه تأثیری بر روابط شما با او خواهد داشت؟ حتی انتظاراتی هم که از توانائیهای خود داریم بر رفتار ما تأثیر میگذارد. ممکن است، نتایج رفتار معینی را پیشبینی کنیم، لیکن بهعلت تردید دربارهٔ توانائی خود برای انجام آن کار، اقدامی نکنیم.
|
|
۴. ارزش کار از نظر شخص: این کار را تا چه اندازه ارزشمند میدانید؟ افرادی هم که انتظارات همانندی دارند ممکن است بهخاطر اینکه برای نتایج مختلف ارزش متفاوتی قائل هستند رفتارهای متفاوتی نشان دهند. ممکن است دو دانشجو هر دو انتظار داشته باشند که رفتارهای معینی مقبول نظر استاد باشد. لیکن ممکن است این امر در نظر یکی بیاهمیت و در نظر دیگری بااهمیت جلوه کند.
|
|
۵. نظامهای و نقشههای خودگرانی: چگونه باید به هدف مورد نظر دست یافت؟ مردم از لحاظ معیارهای و قواعدی که برای نظام دادن به رفتار خود بهکار میگیرند، (از جمله، پاداشهائی که بهخاطر موفقیت و تبنیههائی که بهخاطر شکست برای خود در نظر میگیرند) و نیز توانائی طرحریزی واقعبینانه بهمنظور رسیدن به هدف متفاوت است. (نقل از میشل ـ Mischl ،۱۹۸۱)
|
|
همهٔ این متغیرهای شخصی با شرایط یک موقعیت معین در تعامل قرار میگیرند و از این راه تعیین میکنند که شخص در آن موقعیت چه خواهد کرد.
|
|
- محیطهای فرد ـ آفریده:
|
ما صرفاً بهصورتی منفعل در برابر شرایط محیط واکنش نمیکنیم. ارتباط رفتار ما با موقعیتهای زندگی ارتباطی دوسویه است. مردم با اعمالشان شرایطی در محیط خود بهوجود میآورند که بر رفتارشان تأثیر میگذارد. برای مثال، آزمایش سادهٔ زیر را در نظر بگیرید: فرض کنید که در جعبهٔ اسکینر در حالیکه توری فلزی کف آن به برق متصل است موشی را قرار میدهیم. ترتیبی دادهایم که در هر دقیقه یکبار یک ضربهٔ برقی به موش وارد شود، اما موش میتواند با فشردن اهرمی جریان برق را به مدت ۳۰ ثانیه قطع کند. حیوانهائی که این رفتار تسلط بر محیط را یاد بگیرند میتوانند یک محیط خالی از تنبیه برای خود بهوجود آورند، اما حیوانهای کندآموز مجبور هستند وضعیت ناخوشایندی را تحمل کنند. بنابراین میتوان گفت که محیط بالقوه برای همهٔ حیوانها یکسان است ولی محیط واقعی به رفتار خود آنها بستگی دارد (باندورا، ۱۹۷۷).
|
|
به همین ترتیب، شخصی که رفتار ناخوشایندی دارد ممکن است اغلب با محیط اجتماعی خصمانهای برخورد کند زیرا رفتارش در دیگران خصومت برمیانگیزد. اما فرد خوشبرخوردی که در ایجاد جو راحت برای دیگران مهارت کافی دارد با محیط کاملاً متفاوتی برخورد میکند. موقعیتها را تا حدودی خود ما میسازیم.
|
|
|
ارزیابی رویکرد یادگیری اجتماعی
|
|
نظریهٔ یادگیری اجتماعی با تأکیدی که بر متغیرهای محیطی برانگیزندهٔ رفتارهای معین دارد، نقش شایان توجهی در روانشناسی بالینی و نظریهٔ شخصیت داشته است. این رویکرد ما را متوجه این نکته کرده که اعمال انسان واکنشهائی است در برابر محیطهای معین، و نیز اینکه محیط چگونه رفتار ما را کنترل میکند و به چه نحو میتوان آن را تغییر داد تا رفتار تغییر کند.
|
|
نظریهپردازان یادگیری اجتماعی بدینسبب مورد انتقاد واقع شدهاند که بر اهمیت تأثیر شرایط محیط بر رفتار تأکید فراوان نمودهاند، و در نتیجه در روانشناسی شخصیت 'شخص را کنار گذاردهاند' (کارلسون ـ Carlson، ۱۹۷۱). بسیاری از نظریهپردازان شخصیت مایل نیستند شخصیت را تا آن اندازه که در نظریه یادگیری اجتماعی عنوان میشود عاری از ثبات بدانند.
|