افتراق بين پانکراتيت حاد و مزمن براساس معيارهاى بالينى است. در پانکراتيت حاد عملکرد طبيعى پانکراس حفظ شده است. در شکل مزمن کاهش دائمى عملکرد و درد علامت عمده است. پانکراتيت حاد از نظر پاتولوژى به دو صورت است: ادماتو و نکروزان.
اتيولوژى شايعترين علت آن در ايالات متحده الکل و سنگ صفراوى است. علل ديگرگ شامل تروماى شکمي، پس از کلانژيوپانکراتوگرافى رتروگراد اندوسکوبيک (ERCP)، متابوليک (هيپرترىگليسيريدمي، هيپرکلسمي، نارسائى کليه)، پانکراتيت مادرزادي، عفونت (اوريون، هپاتيت ويرال، ويروس کوکساکي، آسکارياز، مايکوپلاسما)، عفونتهاى فرصتطلب (CMV، کريپتووکوکوس، کانديدا، سل)، داروها (آزاتيوپرين، سولفوناميدها، تيازيدها، فوروزمايد، استروژنها، تتراسايکلين، والپروئيک اسيد، پنتاميدين، دى دزاکسى اينوزين)، بيمارى بافت همبند / واسکوليت (لوپوس، آنژئيت نکروزان، پورپوراى ترومبوسيتوپنيک ترومبوتيک)، اولسر پپتيکى که به پانکراس نفوذ کرده است، انسدادآمپول واتر (انتريت رژيونال) و پانکراس دو شاخه (Pancreas Divisum) است.
تظاهرات بالينى
تظاهرات بالينى علائم متنوعى از درد شکمى خفيف تا شوک دارد. علائم شايع:
۱. درد ثابت و سوزشى قسمت ميانى اپىگاستر با انتشار به پشت که عمدتاً با خوابيدن به پشت افزايش مىيابد.
۲. تهوع، استفراغ، معاينه باليني: ۱. تب با درجه پائين، تاکىکاردي، هيپوتانسيون. ۲. ندولهاى اريتماتوى پوستى بهدليل نکروز چربى زيرجلدى.
۳. رالهاى قاعدهاي، افيوژن پلورال (اغلب در سمت چپ).
۴. تندرنس وريجيديتى شکم، کاهش صداهاى رودهاي، توده قابل لمس در قسمت فوقانى شکم.
۵. علامت کولن (Cullen's Sign): آبى شدن ناحيه دور ناف بهدليل هموپريتوان.
۶. علامت ترنر (Turner's Sign): آبى - قرمز - ارغوانى يا سبز - قهوهاى شدن پهلوها بهدليل کاتابوليسم بافتى هموگلوبين.
آزمايشگاه
۱. آميلاز سرم: اگر بيمارى غده بزاقى و پرفوراسيون / انفارکتوس روده رد شود افزايش زياد آميلاز (بيش از سه برابر طبيعي) واقعاً تشخيص را تضمين مىکند. با اينحال آميلاز سرم طبيعى تشخيص پانکراتيت حاد را رد نمىکند و درجه افزايش آن شدت پانکراتيت را پيشبينى نمىکند. سطح آميلاز بهطور تيپيک در عرض ۷۲-۴۸ ساعت به ميزان طبيعى برمىگردد.
۲. نسبت آميلاز ادرار به کليرانس کراتينين مىتواند در افتراق بين پانکراتيت و علل ديگر هيپرآميلازمى (مثل ماکروآميلازمي) مفيد باشد ولى در صورت نارسائى کليه بىاعتبار است. مقادير همزمان آميلاز سرم و ادرار استفاده مىگردد (Cam/CCr = (amurine * Crserum) / (amserum * Gurine. ميزان طبيعى کمتر از ۴% است.
۳. سطح ليپاز سرم براى بيمارى پانکراس اختصاصىتر است و براى ۱۴-۷ روز بالا مىماند.
۴. تستهاى ديگر: هيپوکلسمى حدوداً در ۲۵% بيماران اتفاق مىافتد. لکوسيتوز (۲۰۰۰۰ - ۱۵۰۰۰/ μL) بهطور شايعى رخ مىدهد. در ۱۵ درصد موارد هيپرترىگليسريدمى ايجاد مىشود و مىتواند به غلط سطح آميلاز سرم را طبيعى کند. هيپرگليسمى شايع است. بيلىروبين سرم، آلکالن فسفاتاز و آسپارتات آمينوترانسفراز مىتواند بهطور گذرا بالا رود. هيپوآلبومينمى و افزايش بارز لاکتيک دهيدروژناز (LDH) سرم با افزايش ميزان مرگ و مير در ارتباط است.. هيپوکسمى در ۲۵% بيماران يافت مىشود. امکان دارد pH شريانى زير ۳۲/۷ به غلط آميلاز سرمى بالائى را نشان دهد. ممکن است در ECG اختلالات قطعه ST و موج T ديده شود.