با وسايلى خاص مىتوان از فوندوس عکس تهيه کرد. مثلاً مىتوان در بيمار مبتلا به گلوکرم بهصورت سريال از فوندوس عکس گرفت و تغييرات جزئى ديسک را مشخص نمود. با انحراف جزئى زاويه دوربين مىتوان دو عکس متوالى گرفت که با وسايلى خاص، مىتوان از اين دو اسلايد، تصويرى سه بعدى بهدست آورد. اين تصويرگيرى سه بعد حساسترين روش تشخيص افراد اندازه cup ديسک مىباشد.
آنژيوگرافى ايندوسيانين گرين
کاربرد اصلى فلورسئين آنژيوگرافى در دژنرسانس وابسته به سن ماکولا تعيين محل نئوواسکولاريزاسيون کوروئيدال ساب رتينال مىباشد. بهطور شايع بهعلت توانائى فلورسئين در خروج از مويرگهاى کوروئيد تصوير نئوواسکولاريزاسيونها در زير خون، اکسودا يا مايع سروزى مخفى مىماند. ايندوسيانين گرين بهعلت بزرگ بودن مولکول از مويرگهاى کوروئيدى خارج نمىشود لذا جهت تصويربردارى از گردش خون کوروئيدى ارجح است، همچنين بهعلت خصوصيات ويژه از وراى ملانين شبکيه، خون، اکسودا و مايع سروزى بهتر ديده مىشود.
الکترورتينوگرافى (ERG)
الکترورتينوگرافى عبارت است از ثبت پاسخ الکتريکى شبکيه به يک فلاش نورى شديد، که توسط الکترودهاى چشمى دريافت مىشود. الکتروتينوگرام دو موج a (حاصل تحريک گيرندههاى نورى استوانهاى و مخروطي) و b (حاصل تحريک نرونهاى دو قطبى توسط گيرندههاى نوري) دادر که به ترتيب دنبال هم مىآيند. سلولهاى گانگليونى بهخاطر اينکه تا مغز سيناپس ندارند، نقشى در پتانسيل الکترورتينوگرام ندارند. الکترورتينوگرامى که از نظر طرح، دامنه و تأخير فاز، طبيعى است، نشانه سلامت شبکيه است. اگر بيماري، به دو صورت زير باشد، الکترورتينوگرام نمىتواند آن را کشف کند:
۱. بيمارى در لايه سلولهاى گانگليونى يا عصب اپتيک، چرا که اين قسمت در پتانسيل الکترورتينوگرام نقشى ندارند.
۲. بيمارى موضعى باشد؛ چرا که الکترورتينوگرام، پتانسيل کل شبکيه را رسم مىکند الکترورتينوگرام در بيمارىهاى منتشر شبکيه نظير رتينيت پيگمنتوزا (دژنرسانس پيشرونده گيرندههاى نوري)، ايسکمى شديد، عفونت منتشر يا اثرات توکسيک داروها و مواد شيميائى (جسم آهنى در چشم)، غير طبيعى خواهد بود (در ديستروفىهاى مادرزادى شبکيه در حالىکه هنوز افالموسکوپى طبيعى است، ERG غير طبيعى مىشود).
روش PERG نيز دو جزء اصلى دارد: يک موج مثبت و يک موج منفى که به ترتيب نشانه عملکرد ماکولا و سلولهاى گانگليونى مىباشند لذا اين روش در تمايز اختلال شبکيه از عصب اپتيک و در تشخيص بيمارى ماکولا مفيد است.
الکترواکولوگرافى (EOG)
در روش الکترواکولوگرافى پتانسيل شبکيه را (بهخصوص از اپىتليوم پيگمانته شبکيه و لايه گيرندههاى نوري) با روشى متفاوت از ERG ثبت مىکند. لذا مثلاً در ديستروفى و ويتليفرم Best، عليرغم طبيعى بودن ERG، EOG غير طبيعى است.
(Visual Evoked Response (VER
در روش (Visual Evoked Response (VER پتانسيل الکتريکى ناشى از يک تحريک نورانى را از پوست سرناحيه اکسيپيتال به دست مىآورند،لذا سلامت آن نشانه سلامت تمام مسير بينائى از شبکيه تا قشر اکسيپيتال مغز مىباشد. قطع مسير عصبي، باعث کاهش دامنه VER و بيمارىهاى ميلينزدا باعث افزايش تأخير فاز VER مىشود. اگر تحريک چشم راست برروى هر دو نيمکره مغز باعث VER طبيعى شد ولى تحريک چشم چپ در هيچيک از دو نيمکره مغزى VER طبيعى ايجاد نکرد، ضايعهاى قبل از کياسما در چشم چپ وجود دارد. اگر تحريک هر يک از دو چشم بهصورت جداگانه، در نيمکره راست VER طبيعى ايجاد کرد، ولى در نيمکره چپ خير نشانه ضايعه بعد از کياسما در سمت چپ مىباشد. بهخاطر اينکه بخش اعظم لوب اکسيپوت، مسئول ديد ناحيه ماکولا است، VER غير طبيعى نشانه ضعف ديد مرکزى است. اين روش ابژکتيو است لذا کمک آن مىتوان ديد مرکزى شيرخوران، افرادى که همکارى ندارند و افراد مشکوک به تمارض يا هيسترى را مشخص نمود.
عادت به تاريکى
در شرايطى استاندارد به چشم فرد نور شديد مىتابانند و سپس مدت زمانى که طول مىکشد تا شبکيه، حساسيت خود به سطوح کم نور را بازيابد مشخص مىکنند که ميزان آن نشاندهندهٔ ميزان توانائى عادت به تاريکى است. اين تست در بيمارىهاى شبکيه که اختلال عملکرد گيرندههاى نورى استوانهاى و شبکورى مىدهند، غير طبيعى است.
ارزيابى توليد اشک (تست شيرمر (Schirmer T))
يک تکه کاغذ صافى خاص (۳۵×۵ ميليمتري) را به فاصله ۵ ميليمتر از يک انتهاى آن تا مىزنيم و روى لبه پلک تحتانى درست در خارج قرنيه قرار مىدهيم تا قسمت کوچکتر آن در کيسه ملتحمهاى قرار گيرد. پس از ۵ دقيقه فاصله آخرين حد رطوبت را از چين اوليه اندازهگيرى مىکنيم، اگر تست بدون بىحسى چشم انجام شود، تحريک ناشى از کاغذ باعث اشکريزش رفلکسى مىشود. اگر با بىحسى چشم بعد از ۵ دقيقه گسترش رطوبت کمتر از ۵ ميليمتر بود ميزان ترشح پايهٔ اشک غيرطبيعى است. نواحى آسيب اپىتليوم را مىتوان با رنگ آميزى فلورسئين و نواحى اپىتليوم مردهٔ ملتحمه و قرنيه را که هنوز کنده نشده است، مىتوان با رنگآميزى روزبنگال مشاهده کرد.
روشهاى معاينه قرنيه
کراتومتر
وسيله کراتومتر مىتواند شعاع قوسى قرنيه در دو نصفالنهار با فاصلهٔ ۹۰ درجه از هم را اندازهگيرى کند که در صورت نابرابر بودن، بيمار مبتلا به آستيگماتيسم است و تفاوت دو شعاع، شدت آستيگماتيسم را نشان مىدهد.
کراتوسکوپ
کراتوسکوپ وسيلهاى است به اندازه يک بشقاب غذاخورى که برروى زمينه سفيد آن تعدادى دايرهمتحدالمرکز سياه رنگ و در مرکز آن سوراخ کوچکى وجود دارد. هرگاه کراتوسکوپ را در نزديکى چشم بيمار نگه داريم و در حالىکه بيمار به سوراخ وسط آن نگاه مىکند، از همان سوراخ به چشم او نگاه کنيم، انعکاس دواير متحدالمرکز را مىتوان بر روى قرنيه بيمار مشاهده کرد. اگر سطح قرنيه ناهموار باشد، نظم اين دواير به هم مىخورد.
فوتوکراتوسکوپ
مکانيسم عملکرد دستگاه فوتوکراتوسکوپ مشابه کراتوسکوپ دستى است؛ ولى امکان عکسبردارى از تصوير دواير متحدالمرکز بر روى قرنيه را نيز فراهم مىکند.
توپوگرافى کامپيوترى قرنيه
در روش توپوگرافى کامپيوترى قرنيه پيشرفته، نقشهاى دقيق از قرنيه ايجاد مىشود که در آن نقاطى از قرنيه که داراى قدرت انکسارى مشابه هستند با رنگهاى مشابه به نمايش درمىآيند.
پاکىمتر (Pachymeter) يا ضخامت سنج
اندوتليوم قرنيه مسئول پمپ مايع از قرنيه به خارج مىباشد که در آسيب آن تجمع مايع در قرنيه باعث افزايش ضخامت و کدورت قرنيه مىگردد. اين وسيله مىتواند ضخامت قسمت مرکزى قرنيه را اندازهگيرى کند.