مسائل شناسائی وضعیت تعادلی در جهانگردی

شناسائى تعادل در بازار سفر و جهانگردى دو مسئله را پيش مى‌‌آورد. مسئلهٔ اول، ماهيت جغرافيائى اين فعاليت است و مسئلهٔ دوم، ناهمگون بودن تصورات عرضه‌کنندگان و جهانگردان دربارهٔ اين محصول.

تحليل تعادل معمولاً در حوزهٔ اقتصاد ملى انجام مى‌گيرد. در حالى‌که بيش از ۹۰ درصد جهانگردى در جهان (برحسب مدت اقامت جهانگردان) جهانگردى داخلى است کشورهائى که به روى جهانگردان خارجى بسته باشند بسيار نادر هستند و براى بعضى کشورها، ورود جهانگردان خارجى و جهانگردى در خارجى بسيار اهميت دارد به‌ويژه از نظر پولي. بنابراين بر بازار جهانگردى هر کشور مرکب از تقاضاى جهانگردى داخلى و خارجى است و در بعضى کشورها، جهانگردى خارجى در مقايسه با بيشتر کالاها، از نظر تجارت خارجى بااهميت‌تر از بازار داخلى است. اين امر عرضه به هر منطقهٔ جهانگردفرست عمده (تقاضا) و تقاضاى هر مقصد جهانگردى (عرضه) را بغرنج مى‌کند.

اگر در جهان n اقتصاد ملى وجود داشته باشد تعداد کل بازارهاى سفر و جهانگردى برابر با  n ( n - 1 ) بازار بين‌المللى و n بازار داخلى خواهد بود. بيشتر اين اقتصادها با تعدا نسبتاً کمى متقاضى عمده يا مقصدهاى عرضهٔ جهانگردى روبه‌رو هستند. به فرض آنکه در سراسر جهان، g اقتصاد جهانگردفرست و d مقصد جهانگردى قابل توجه وجود داشته باشد تعداد کل بازارهاى جهانگردى برابر با gd بازار بين‌المللى و n بازار داخلى خواهد بود. چون در g اقتصاد جهانگردفرست، شرايط تقاضا و نيز در d عرضهٔ جهانگردي، شرايط عرضه همواره تغيير مى‌کند دست‌يابى به هر تعادل جزئى ساده در سفر و جهانگردى عملاً دشوار خواهد بود.

ثانياً، در اينجا بايد مسئلهٔ ناهمگون بودن تصورات عرضه‌کنندگان و جهانگردان از محصول جهانگردى که در مباحث گذشته با اجمال مورد بحث قرار گرفت مجدداً طرح نمائيم. چون بيشتر جهانگردان، سفر کارى يا تفريحى را به منزلهٔ يک خريد واحد (هرچند عمده) تلقى مى‌کنند پس امکان شناسائى يک تقاضاى منسجم و واحد که موجب ايجاد موقعيت تعادلى در بازار شود وجود خواهد داشت. اما همان‌طور که قبلاً ديديم، عرضه‌کنندگان محصولات جهانگردى در هر بخش، امور را به نحو خاصى مى‌بينند.

شکل زیر اين اختلاف ديدگاه نسبت به محصول جهانگردى را نشان مى‌دهد. اين شکل چند عرضه‌کننده را نشان مى‌دهد و نگاهى را که آنان در مقايسه با جهانگردان نسبت به محصول خود دارند.

در اقتصاد بازار که محرک اصلى آن تقاضاى مؤثر است با اختيار کردن اين فرض که تقاضاى محصول هر يک از بخش‌هاى جهانگردى مانند جاذبه‌ها و اقامتگاه، تقاضاى مشتق‌ شده از کل بازارهاى سفر و جهانگردى است مى‌توان اين اختلاف‌نظر را برطرف کرد. تقاضاى برخى از اين محصولات از طريق واسطه‌هاى تورگردان ابراز مى‌شود و در مورد ساير محصولات ممکن است 'واسطه‌اي' ضمنى در کار باشد. در نتيجه، عدم تعادل يک بخش مى‌تواند از طريق کل بازارهاى جهانگردى عدم تعادل ساير بخش‌ها را سبب شود. براى مثال، کمبود اقامتگاه در يک مقصد مى‌تواند به اين معنا باشد که شرکت‌هاى هوائى تقاضا براى مسيرهاى منتهى به آن مقصد را از دست بدهند و بالعکس. به‌همين دليل، عده‌اى از عرضه‌کنندگان، به‌ويژه شرکت‌هاى هوائى دامنهٔ فعاليت خود را به بخش‌هاى ذيربط مانند اقامتگاه گسترانده‌اند که اين به عرضهٔ يکپارچه مى‌انجامد.