|
|
|
رشد جسمانى يکى از مهمترين عوامل تأثيرگذار بر فرد مىباشد. از آنجا که جسم و روان بر يکديگر تأثير متقابل دارند، نابهنجارىهاى رشد جسمانى در وضعيت روانى افراد تأثير مىگذارد. در اين دوره، رشد تنها شامل بزرگتر شدن اندامها و اعضاء بدن نيست، بلکه همزمان با آن عمل عضو هم تغيير مىکند. لازم به ذکر است که بخشى از خصوصيات جسمى و شايد بعضى از خصوصيات روانى از راه توارث نيز به فرزندان مىرسد.
|
|
در اين دوره رشد در سه جهت شروع مىگردد. يکى در طول مانند بلند شدن قد و دست و پا ساير اعضاء بدن. دوم در عرض مانند پهن شدن سينه، بازوان، چهره و غيره. سوم در وزن که بر ميزان وزن اعضاء بدن اضافه مىشود. سرعت رشد در هر دوره از زندگى متفاوت است. مثلاً از تولد تا چهار سالگى رشد سريع است. در۶-۵ سالگى قدرى کند مىشود و مجدداً در ۷-۶ سالگى سريع شده، در ۱۲-۷ سالگى از سرعت آن کاسته مىشود و از ۱۲ سالگى تا ۱۸ سالگى که دوران بلوغ است مجدداً سريع مىگردد. حداکثر سرعت رشد در دختران و پسران متفاوت است. مثلاً حداکثر سرعت رشد در دختران ۱۴-۱۳ سالگى است و در پسران ۱۵-۱۴ سالگى است. هر سال در دوران بلوغ بين ۵ تا ۷ سانتىمتر به قد پسران و ۳ تا ۵ سانتىمتر به قد دختران اضافه مىشود. از لحاظ وزن نيز بايد گفت که بين ۴ تا ۶ کيلو به وزن پسرها و ۳ تا ۵ کيلو به وزن دخترها اضافه مىگردد. نکتهٔ قابل توجه در رشد اين دوره ظهور علائم بلوغ مىباشد که اين علائم در پسران عبارتند از: بزرگ شدن بيضهها، دورگه شدن صدا، رشد مو در زير بغل، سينه و بعداً در صورت و در دختران عبارتند از: افزايش رشد سينه، پهن شدن لگن و رشد مو در زير بغل و شروع عادت ماهيانه.
|
|
ديررسى و زودرسى بلوغ و رشد جسمانى آن در ويژگىهاى شخصيتى نوجوانان تأثير بسيار زيادى دارد. مثلاً پسرهاى ديررس از لحاظ سازگارى با مشکلاتى روبهرو مىشوند. بهخصوص زمانى که قرار باشد در فعاليتهاى ورزشى و جسمانى شرکت نمايند. از آنجا که نمىتوانند با همسالان خود به رقابت بپردازند احساس خود کمبينى در آنها رشد مىکند. پسران زودرس برعکس از اتکاء به نفس و استقلال بيشترى برخوردار مىباشد. در مورد دختران نيز بايد گفت که زودرسى و ديررسى اثر چشمگيرى در شخصيت آنها مىگذارد. مثلاً دختران زودرس در انتهاى دوران دبستان با مشکلاتى در زمينهٔ سازگارى روبهرو مىشوند، اما اين دختران در دوره راهنمائي، در ميان همکلاسىهاى خود از اعتبار بيشترى برخوردار هستند و در بسيارى از فعاليتها نقش رهبرى را بهعهده مىگيرند. در اين دوره نيز دختران ديررس همانند پسران ديررس در بعضى موارد ممکن است تصور منفى از خود داشته و ارتباطات رضايتبخشى را با والدين و همسالان نتوانند برقرار نمايند.
|
|
در دوران بلوغ تغييرات فيزيولوژيکى مهمى بهوجود مىآيد، بهعنوان مثال تغييراتى در ترکيبات شيميائى خون (در اثر فعال شدن غدد جنسي) بهوجود مىآيد. فشار خون افزايش يافته، ضربان قلب کم مىشود و در اثر ترشحات غدد تغييرات متابوليسمى ايجاد مىگردد.
|
|
|
در اين دوره نوجوانى که در قضاوت اخلاقى رشد بيشترى کرده باشند نسبت به همسالان خود که در اين زمينه از رشد پائينترى برخوردار مىباشند بهتر مىتوانند به وسوسههاى درونى خود غلبه نمايند و رفتارهاى منصفانهترى از خود نشان دهند. رشد رفتار اخلاقى به چند عامل عمده بستگى دارد. اول اينکه توجه به پيامد درازمدت اعمال يعنى که نوجوان بتواند عواقب رفتار خود را پيشبينى نمايد و نه اينکه فقط به پاداشهاى فورى توجه نمايد. دوم توانائى کنترل رفتار خود را داشته باشد. سومين عامل که از رشد اخلاقى سرچشمه گرفته، به آن نيز مربوط مىشود، توانائى همدلى با افراد ديگر است. يعنى اينکه شخص بتواند خود را به جاى ديگران بگذارد. درک احساسات ديگران باعث يارى رساندن به آنها مىگردد.
|
|
نوجوان در مراحل رشد اخلاقى به آنجا مىرسد که براى مصون ماندن از سرزنش، همرنگ دوستان خود مىگردد. بسيارى از نوجوانان که در اين مرحله از رشد به سطح بالاترى رسيده باشند به اصول و قوانين مذهبى و اجتماعى گردن مىنهند تا از توبيخ و احساس گناه ناشى از 'عدم انجام وظيفه' مصون بمانند.
|
|
|
نوجوانان در اين دوره از زندگى خود تمايل پيدا مىکنند که تا حدودى از خانه و خانواده فاصله بگيرند و به جمع دوستان و هم سن و سالان خود بپيوندند. به ملاکها و ارزشهاى همسالان خود بسيار اهميت مىدهند چنانچه نوجوان را از رفتن به طرف اجتماع بهطور افراطى و غير معقول منع نمائيم وى روشهاى تطبيق و سازگارى در محيط را ياد نمىگيرد. نوجوانان در اجتماع بايد فرا گيرند که جامعه به افرادى پاداش و مزيّت مىدهد که به قوانين آن جامعه احترام گذارده باشند.
|
|
علت فاصله گرفتن نوجوان از خانواده و رو آوردن به اجتماع و دوستان خود به سه دليل است، علت اول رهائى از عادتها و رسوم منحصر به خانواده است که در اجتماع قوانين کلىتر و تا حدودى بدون تبعيضات مىباشد. علت دوم نوعى ميل اجتماعى است و 'خداوند گرايش به جمع (۱) را در سرشت انسان قرار داده است' . علت سوم حس استقلالطلبى است. بدين معنى که نوجوان مىخواهد قدرى آزادى عمل در کارها و رفتارها و کردار خود داشته باشد.
|
|
(۱) . مقدمهاى بر جهانبينى اسلامي، کتاب 'جامعه و تاريخ' تأليف استاد شهيد مطهرى
|
|
البته اگر والدين گروه همسالان نوجوان را بشناسند و اين گروه افراد صالحى باشند مىتوانند تأثير بسيار مثبتى بر نوجوان بگذارند. علاوه بر اينکه نوجوان تمايل دارد با دوستان خود بيشتر وقت صرف نمايد، تمايل به اينکه به گروهى ملحق شود و خود را متعلق به گروهى احساس نمايد نيز از خصوصيات رشد اجتماعى نوجوانان مىباشد. گروههاى مذهبي، گروههاى ورزشي، گروههاى هنرى و گروههاى درسى و تحصيلى از جمله گروههائى هستند که نوجوانان گرايش به پيوستن به آنها را دارند. از جمله فوايد پيوستن به گروههاى مقبول اين است که نوجوان بسيارى از قوانين و مقررات اجتماعى را فرا مىگيرد؛ رعايت حقوق ديگران که نشاسته بلوغ اجتماعى است نيز در گروه آموخته مىشود. خيلى از حالات ضد اجتماعى و عواطف نامطلوب مانند ترشروئي، خشونت و خودخواهي، حسادت و غيره از بين مىرود. نوجوان در کامل راحتى مىتواند درددلهاى خود را با گروه در ميان گذاشته، احساس همدردى را کسب کند و چارهجوئى نمايد. البته اگر گروه همسالان نوجوان گروه سالمى نباشد طبعاً اثرات منفى بهجا خواهد گذاشت. بهطور کلى مهمترين تظاهراتى که نشانهٔ رشد اجتماعى نوجوانان مىباشد به قرار زير است:
|
|
۱. انس و علاقه و محبت معقول به دوستان و معلمين.
|
|
۲. استقلالطلبى و اعتماد بهنفس که بهصورت قبول مسئوليتهاى اجتماعى بروز مىکند.
|
|
۳. تقليد که معمولاً از والدين و معلم و ساير اشخاص مورد قبول و احترام در جامعه است.
|
|
۴. بروز حس همکارى و همدردى و نوعدوستى که زمينهاى است براى سازگارى با محيط اجتماعي.
|
|
۵. ايجاد تعصب نسبت به خانواده و گروه دوستان و دين و... در نوجوانان قوت مىگيرد که بايد سعى نمود در حد متعادل و مطلوب باشد.
|
|
۶. آرمانگرائى که نوجوان مىخواهد هر چيز بهصورت دلخواه او درآيد و چون در زندگى اجتماعى به حقيقت نمىپيوندد و حتى مورد تمسخر و انتقاد ديگران واقع مىگردد ناراحت مىشود.
|
|
۷. يکى از مسائل مهم دوران نوجوانى هويت فردى است يعنى نوجوان به سؤالات 'من کيستم' و 'به کجا مىروم' بايد پاسخ دهد. نوجوان بايد ارزشها و ملاکهاى موجود در خانواده، اجتماع و دوستان را يکپارچه ساخته، در نهايت ملاکهائى را انتخاب نمايد که براساس آنها روش زندگى کردن خود را بنا نهد. در اين زمينه الگوهاى خوب و شايسته نقش اساسى را در شکلگيرى هويت نوجوان ايفاء مىنمايد.
|