|
براساس برآورد WTO در حالىکه رشد عمومى صنعت توريسم براى نخستين دهه در پيشرو (۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰) بين ۳/۴ تا حداکثر ۷/۶ درصد پيشبينى مىشود. يافتههاى موجود بيانگر آن است که بيشترين قسمت از اين رشد در بخش اکوتوريسم به وقوع پيوسته و بهطور کلى رشد اين بخش بين ۱۰ تا ۳۰ درصد خواهد بود.
|
|
به اين ترتيب انتظار مىرود تا يک دهه ديگر شمار طبيعت گردان که اکنون هفت درصد از کل مسافران جهان را شامل مىشود. به بيش از بيست درصد برسد.
|
|
(برآورد ۱۹۹۷ Lindberg و ۱۹۹۳ Reinsold منتشر شده در سايت WTO در اينترنت).
|
|
دستهبندى مورد اتکاء در پژوهش مذکور اکوتوريسم را آن بخش از سفرهائى که بهمنظور لذت بردن از حضور در طبيعت و نيز ديدار از جاذبههاى آن انجام مىشود تعريف کرده است اين تعريف در وجه عام خود جامع نبوده و بخشهاى مهمى همچون توريسم ورزشي، توريسم کوچ، روستاگردى و... را در برنمىگيرد. قطعاً با افزودن اين بخشها به دستهبندى فوق، سهم اکوتوريسم در صنعت توريسم دهه آينده جهان بسيار افزونتر شده و براساس برخى برآوردهاى ديگر (از جمله آنچه که Fillion در سال ۱۹۹۴ انجام داده است) حتى از ۵۰ درصد کل سفرهائى که در جهان انجام مىشود نيز فراتر خواهد رفت.
|
|
|
برآوردهاى TES (جامعه اکوتوريسم The Ecotourism society) نشان مىدهد طبيعتگردان بسته به انگيزه خود دو گروه سنى را شامل مىشوند. گروهى که از طبيعتگردى به دنبال ماجراجوئى ديدار از سرزمينهاى بکر و نيز توريسم ورزشى هستند اغلب در مقطع سنى کمتر از ۴۰ سال بوده و پيشينه شمار آنها در محدوده سنى ۱۹ تا ۳۵ سال قرار دارد. اما گروهى که با هدف لذت بردن از طبيعت و ديدار از حيات وحش و ... به اکوتوريسم مىپردازند در محدوده سنى ۳۵ تا ۵۴ قرار دارند (بايد توجه داشت که اين بررسي، اکوتوريستهاى بينالمللى را مدنظر دارد و طبيعتگردان در مقياس ملى و محلى بهطور کلى محدوده سنى وسيعترى را در برمىگيرند).
|
|
اکوتوريستها ترکيب جنبى خاصى ندارند و اغلب نسبت جنبى آنها ۵۰ به ۵۰ است (اما قاعدتاً انتظار مىرود با توجه به برخى محدوديتها که براى طبيعتگردان زن در ايران وجود دارد اين نسبت تا حدود به نفع مردان تغيير کند).
|
|
بررسىهاى TES همچنين بياگر آن است که بيش از ۸۰ درصد طبيعتگردان بينالمللى داراى تحصيلات عاليه هستند. اين شمار براى طبيعتگردان علاقهمند به لمس طبيعت و نيز ديدار از جاذبههاى آن (بهطور عمده افرادى که براى تغيير حال و هواى زندگى شخصى دست به طبيعتگردى مىزنند) نزديک به صددرصد است. اما طبيعتگردان ماجراجو با توجه به آنکه عموماً جوان مىباشند غالباً دانشجو و يا حتى محصلان دبيرستانى هستند.
|
|
برآوردها همچنين نشان مىدهد بيشترين گروه از طبيعتگردان (حدود ۶۰ درصد) سفرهاى گروهى را ترجيح مىدهند. ۱۵ درصد نيز علاقهمند به سفرهاى خانوادگى بوده و ۱۳ درصد نيز اغلب سفرهاى خود را به تنهائى انجام مىدهند.
|
|
متوسط زمان سفر حدود ۵۰ درصد طبيعتگردان بين ۸ تا ۱۴ روز است. بسته به نوع سفر اين رقم تغيير مىکند. اغلب تورهاى شکار در مقياس بينالمللى براى مدت بيش از ۲۰ روز برنامهريزى مىشوند و نيز تورهاى ماجراجويانه به ۳۰ روز نزديک مىشود با اين وجود سفرهائى که در مقياس محلى صورت مىگيرد. در مدت زمانى بسيار کوتاهتر انجام مىشود. اما اين نکته قابل توجه است که بهطور معمول زمان سفر براى طبيعتگردان طولانىتر از زمان سفر براى علاقهمندان به جاذبههاى تاريخي، فرهنگى و يا تجارى است. حتى سفرهاى تفريحى نيز در مقياس زمانى کوتاهترى نسبت به طبيعتگردى انجام مىشوند. که اين نکته نقش بسيار مهمى در تحليل بازار اکوتوريسم دارد.
|
|
بررسىهائى که درباره اکوتوريسم در آمريکاى شمالى انجام شده است نشان مىدهد طبيعتگردان در هر سفر خود معادل هزار تا هزار و پانصد دلار پول خرج مىکنند. اين ميزان مبين مقدار هزينهاى است که يک طبيعتگرد صرفاً بهعنوان مخارج سفر خود محتمل مىشود و طبيعتگردان بينالمللى با توجه به علاقهمندى به خريد سوغات تاکسيدرمى حيوانات و پرندگان شکار شده پرداخت هزينه اضافى براى تهيه پوشاک و غذاهاى محلى و ... خيلى بيشتر پول خرج مىکنند به هر رو اين قطعيت وجود دارد که طبيعتگردان بيشتر از ديگر گروههاى مسافران پول خرج مىکنند.
|
|
بررسى مقاصد سفر در کنادا و آمريکاى شمالى بيانگر آن است که طبيعتگردان بهطور عمده شامل سه گروه هستند:
|
|
۱. بيابانگردان.
|
|
۲. علاقهمندان به ديدار از حيات وحش.
|
|
۳. علاقهمندان به سفرهاى گروهى با درشکه، اسب و يا دوچرخه
|
|
بديهى است که اين دستهبندى صرفاً بر جغرافياى طبيعى منطقه فوقالذکر منطبق است. منابع اکوتوريسم هر منطقه را طبيعت آن عرضه مىکند و در مناطقى همچون کشور ما که برخوردار از طيف کامل چشماندازهاى متنوع اقليمى و شيوههاى معيشتى منطبق با اين شرايط اقليمى است، دستهبندى مقاصد طبيعتگردى بسيار متفاوت با موارد پيش گفته خواهد بود. همچنين قابل ذکر است که در دستهبندى فوق توريسم ورزشى (اعم از ورزشهاى زمستاني، ورزشهاى آبى و...) و نيز توريسم شکار طبيعت درمانى مورد توجه قرار نگرفته است زيرا شمار شکارگاهها و نيز چشمههاى آب گرم و ... در آمريکاى شمالى بهحدى نيست که بتواند بهعنوان يکى از ارکان عمده اکوتوريسم منطقه محسوب شود هرچند که ممکن است داراى سهم خاص خود در بازار توريسم باشد.
|
|
گفتنى است که TES در يک دستهبندى ديگر طبيعتگردان را بهطور کلى به دو دسته تقسيم کرده است.
|
|
۱. آنها که مىخواهند از لذت ديدار طبيعت و حضور در آن بهرهمند شوند .
|
|
۲. علاقهمندان به تجربه مکانها و حال و هواهاى تازه.
|