|
|
|
گاهى کودکى را مىيابيد که به عللى فعاليت غيردرسى را بر درسى مقدم وامىدارد. سرگرم کارهاى جنبى و بدان علاقمند است. والدين و مربيان در اين زمينه به او کمتر توجه دارند و اين خود موجب عقبماندگىهاست.
|
|
|
ممکن است شما کودکى را بيابيد که بعلت سرگرمىهاى خارج از مدرسه از درس و تحصيل عقب بماند. برخى از پدران و مادران در تهيه اسباببازى براى فرزندان خويش راه افراط مىپيمايند. کودک به دلگرمى اسباببازى نه در مدرسه توجهى به درس دارد و نه درخانه به آن علاقمند است.
|
|
|
اين هم مشکل بزرگى براى کودکان است که برخى از آنان معاشران خوبى ندارند و با افراد بيکاره و تنپرور همدمند. بخش مهمى از اوقات آنها با چنين دوستانى مىگذرد و جاذبه آنها توان کار و فعاليت را از آنان مىستاند.
|
|
|
پدران و مادرانى را مىشناسيم که گرفتار وسرگرم کارند. بعلت فقرها و مصيبتها ناگزيرند بخشى مهم از اوقات شبانهروز خود را دور از خانه و در محل کار و اشتغال بسربرند. امکان و فرصت آن را ندارند که به فرزندان خويش برسند.
|
|
|
گاهى پدران و مادران کارمندند. دائماً در حال انتقال و يا انجام مأموريتند. در اين راه کودکان را ناگزير با خود همراه مىکنند. و يا ممکن است خود به مسافرتها رفته طفل را در کنار خويشان و بستگان رها کنند.
|
|
|
وضع نابسامان خانواده: عقبماندگى در مواردى ناشى از وضع نابسامان خانواده است. خانوادهاى را نابسامان گوئيم که در آن:
|
|
- پدر، مادر يا هردوى آنها از دنيا رفته و طفل دچار نابسامانى در زندگى و عاطفه باشد.
|
|
- کودک در کنار ناپدرى و يا نامادرى زندگى کند و يا دائماً چون توپى به اين سو و آن سو پرتاب و در حال دست بدست شدن باشد.
|
|
- والدين ازهم متارکه کرده و يا دائماً با هم در حضور کودک از آن بحث داشته باشند.
|
|
- مدت غيبت والدين در محيط خانه بسيار باشد طورى که گاهى کودک چند روزى پدرش را نتواند ببيند و با او حرف بزند.
|
|
- ( در اين زمينه کتابى بهمين قلم نگارش يافته است تحتعنوان کودک و خانواده نابسامان).
|
|
|
گاهى عقبماندگى درسى بعلت درگيرىها و اختلافات خانوادگى زنوشوهر است که فکر کودک را بخود مشغول مىدارد. اين نکته قابلذکر است که براساس بررسىها کمترين کشمکش و اختلاف والدين و فرزندان به سرعت در بازده تحصيلى او منعکس مىشود.
|
|
|
از ديگر عواملى که دراين رابطه قابل ذکرند وجود مشکلات سازشي، وجود زرق و برق و عوامل جذبکننده در محيط خارج خانه و درگذر کودک، وجود روابط خصمانه و يا غيردوستانه با معلم که موجب برانگيختن واکنش منفى در اوست، شلوغى و ازدحام کلاس، ارتباط بسيار و ديد و بازديدها با خويشان و بستگان، تقليد از دوستان بيکاره و تنبل، عدماحساس امنيت و ثبات در زندگي، احساس جدائىهاى قريبالوقوع، احساس نگرانى و دلواپسى از روابط والدين مخصوصاً در سال او دبستان و نيز در سنين نوجواني، و ... است که هريک بنحوى در عقبماندگى درسى کودکان اثر مىگذارد.
|