|
|
|
نوزاد از لحظه تولد تا پايان اولين مرحلهرشد خود به توانايىهاى اوليه و اساسى براى يک زندگى روانى و رفتارى دست مىيابد. اين توانايىها با رشد خصوصيات جسمى و روانى کودک حاصل مىشود، به گونهاى که در پايان اين مرحله تقريباً همه کودکان مىتوانند:
|
|
- راه بروند و با استفاده از قواى جسمى و توانايىهاى حرکتى خود در محيط فيزيکىشان حرکتهاى موردنياز مثل پريدن، استفاده از دست و پا و بدن و امثال آن را انجام دهند.
|
|
- با ديگران ارتباط کلامى برقرار کنند، مفهوم گفتههاى آنان را بفهمند و ضمن درک نسبى خواستههاى اطرافيان از خود، خواستهها و انتظارات خود را توسط کلام و سخنگفتن مطرح سازند.
|
|
- اندکاندک و با استفاده از مفاهيم ذهنى ساده دنياى فکرى خود را ايجاد کنند و گسترش دهند تا در مراحل بعد علاوه بر حيات روانى در بين ديگران، خودشان نيز يک دنياى درونى به وسيله افکار و احساساتشان بوجود آورند.
|
|
رسيدن به اين توانايىها، مهمترين خصوصيات رشد در مرحله طفوليت است و لذا با شناخت چگونگى رشد ويژگىهاى جسمى و روانى فرزندان، بايد زمينههاى هرچه بهتر براى تحقق آن را فراهم سازيم.
|
|
قبل از بيان خصوصيات کودکان در سه سال اول لازم است اشارهاى به خصوصيات نوزادى داشته باشيم. نوزادى به فاصله تولد کودک تا حدود ۲ ماهگى گفته مىشود. چون در اين مدت، کودک به واسطه ورود به دنيايى متفاوت از دنياى رحم مادر در معرض تغييرات و حوادث خاصى قرار مىگيرد، مىتوانيم بعنوان يک مرحله نسبتاً متمايز به آن بپردازيم.
|
|
مهمترين ويژگى دوران نوزادى سازگار شدن با محيط جديد است. نوزاد براى اين سازگاى توانايىها و قابليتهاى لازم را دارد. اين قابليتها عبارتند از توانايى ديدن، شنيدن، حساسيت در مقابل تحريکات، بويايي، دستگاه تنفس و تغذيه آماده براى فعاليت و بعضى عکسالعملهاى بدنى بصورت بازىها، از قبيل مکيدن.
|
|
مرحله نوزادى با نيازهاى مهمى همراه است که توجه به آنها از اهمٌ وظايف والدين است. اين نيازها عبارتنداز:
|
|
|
|
- تنفس نوزاد از لحظه تولد و بدنبال بازشدن و پاک شدن مسير تنفس درپى عطسهها و سرفههاى نوزاد آغاز مىشود. اين امر در ابتدا خيلى تند و نامنظم است ولى پس از چندهفته تنفس کودک نظم و ترتيب پيدا مىکند.
|
|
- تغذيه يکى از مهمترين نيازهاى نوزاد است و از دو جهت اهميت دارد. يکىاينکه دستگاه گوارش او تا آن موقع فعال نبوده و تازه به فعاليت آغاز کرده، ديگر اينکه بدليل فقدان توانايىهاى کلامى و برقرارى ارتباط با ديگران کودک قادر به بيان احساس گرسنگى و نياز به تغذيه نيست. خوشبختانه وجود شير در سينه مادر و بازتاب مکيدن اين مشکل را تا حدودى مرتفع مىکند. ليکن توجه خاص مادر به تغذيه نوزاد و مراقبت او در اين مورد يکى از نکات اساسى در رشد و تعادل کودکان از همان مرحلهٔ نوزادى است. در مرحلهٔ نوزادى بدليل تغيير محيط زندگي، رشد جسمى کودک متوقف مىشود و حتى در ماه اول ممکن است تا حدود نيمکيلو از وزن او کاهش يابد.ليکن پس از سازگارى با شرايط اين کاهش وزن به سرعت جبران مىشود و طفل رشد جسمى سريعى را آغاز خواهد کرد.
|
|
- خواب نوزاد معمولاً حدود ۲۰ ساعت از زندگى شبانهروز او را در برمىگيرد. استراحت و خواب ابتدا در فاصلههاى سه تا چهارساعت در ميان انجام مىگيرد. ليکن در پايان ماه دوم اين تکرار در دفعات خواب بتدريج از بين مىرود و کودک به مرور خواب منظم شبانه پيدا مىکند و در روزها بيشتر بيدار مىماند و به فعاليت مىپردازد.
|
|
- اعمال دفع نوزاد نيز نامنظم و غير ارادى است. عدمکنترل دفعادرار تا اواخر مرحله طفوليت ادامه دارد. وليکن در هفتهها و ماههاى اول زندگى مراقبت مادر، بويژه در تأمين شرايط جسمى آرام و راحت براى رشد بهتر نوزاد بسيار مؤثر است.
|
|
|
رشدجسمى کودکان در سالهاى اوليه زندگى چندان اهمٌيت دارد که گاه اين مرحله را مرحله پرستاري مىنامند. (کتاب مراحل تربيت، موريس وبش، ترجمه علىمحمد کاردان، انتشارات دانشگاه تهران.) لذا توجه خاص پدران و مادران جوان به اين بعد از رشد فرزند از دونظر حائز اهميٌت است. اول اينکه اگر اختلالى در شرايط رشد جسمى و حرکتى کودک بوجودآيد گاه غيرقابل جبران است و دوم اينکه رشدجسمي، زمينه رشد روانى فرزند نيز هست و اگر بخواهيم در مراحل بعد فرزندمان رشد روانى بهترى داشته باشد بايد در مراحله کودکى به وضع جسمانى او نيز توجه خاص داشته باشيم که مهمترين ويژگىهاى جسمى اين دوران عبارتند از قد ، وزن
|
|
|
اهميٌت رشد ذهنى کودکان در دوره طفوليت از جهت رشد و به کارگيرى حواس است. کودک در سال اول زندگى بيشتر از طريق حواس مختلف همچون بينايي، شنوايي، چشايى و بويايى با محيط اطراف خود ارتباط برقرار مىکند. او هنوز قادر به تکلم نيست و مفاهيم ذهنى پايدارى نيز در ذهن خود ندارد تا بتواند به وسيله آنها تفکر کند. هوش او بطور کامل عملى و حسي- حرکتى است. ليکن اين توانايىها در پايان سال دوم کودک را به مرحله توانايى سخنگفتن و ايجاد تصورات ذهنى هدايت مىکند که زمينه رشد شناخت و تفکر در سالهاى پيشدبستانى است.
|