در تهيهٔ برنامههاى تلويزيونى مجال تجربه نيست. بهعبارتى نمىتوان يک برنامه را بهطور تجربى در زمان نامحدود توليد کرد. بنابر اين، کارگردانها بايد طرح معقولى از چگونگى تهيهٔ برنامهٔ خود را تهيه کنند. يک کارگردان مىتواند دوربينهاى خود را در اطراف صحنه پراکنده کرده و از نماهائى که تصويربرداران به دلخواه مىگيرند بر اساس سليقهٔ شخصى خود تعدادى را انتخاب کند. ما اين روش پوشش تصويرى رويداد بهندرت موفق است. در اين حالت رابطهٔ محسوسى بين نماى دوربينها وجودندارد و نماهاى تکرارى و مشابه اجتناب ناپذير خواهند بود.
|
|
بدين لحاظ بايد به شيوهاى مناسب نماها را انتخاب و بر اساس طرح هماهنگ شده به يکديگر مرتبط کرد و تنها کارگردان است که مىتواند اين هماهنگى را در ترتيب نماها بهوجود آورد.
|
|
|
| ديدگاههاى برنامهريزى شده
|
|
در اين روش مىتوان از اصول محرکهٔ رويداد آغاز کرد (بازيگران به کجا مىروند و چه مىکنند) و سپس ديدگاههاى خاص دوربين را تعيين کرد. با استقرار دوربينها در مکانهاى تعيين شده، تعدادى نماى مشخص در اختيار شما قرار مىگيرد، آنگاه مىتوانيد از ميان آنها نماهاى مورد نياز خود را انتخاب کنيد.
|
|
در وقايع ورزشى و ساير موقعيتهاى نمايشى که مردم ــو بازيگرانــ بهمنظور خاصى گرد آمدهاند، اين تنها روش عملى تهيهٔ برنامه است، در اين موقعيتها، دوربينها کاملاً پراکنده شده و حرکت محدود است، و کارگردان به حسن قضاوت تصويربرداران در گرفتن نماى مورد نظر متکى است. آگاهى کارگردان از فرصتهاى نمايشى غالباً از آنچه دوربينهاى ايشان نشان مىدهند و تا حدودى بهوسيلهٔ دستياران او بهدست مىآيد. در تهيهٔ برنامهٔ، او نماهاى مورد نظر را پيشنهاد کرده، اندازهٔ نماها را تعيين و از ميان مواد تصويرى حاصله بهترينها را انتخاب مىکند.
|
|
در استوديوى تلويزيونى نيز مىتوان براى بعضى قالبهاى رايج از اين روش استفاده کرد، بهطور مثال:
|
|
دوربين ۱- نماهاى باز و پوششى را مىگيرد (نماهاى ميانى تا نماهاى دور).
|
|
دوربين ۲- مخصوص نماهاى نزديک است.
|
|
دوربين ۳- بهعنوان دوربين کمکيِ نماهاى نزديک، لوحههاى عنوانبندى و تصاوير گرافيکى را نمايش مىدهد.
|
|
اين روش استفاده از دوربينها بهويژه در برنامههاى بدون تصوير نامه مفيد خواهد بود. با اين همه نبايد آن را در همهٔ برنامهها تعميم داد زيرا در بعضى برنامهها کاربرد دوربينها پيچيدهتر بوده و روشهاى خاص ديگر ضرورت مىيابد.
|
|
|
در جائى که برنامهريزى منظم امکانپذير است، کارگردان براى تهيهٔ برنامه خود روش تصويرنامهاى را انتخاب مىکند. اين روش عبارت است از طراحى نماهاى اصلى يا طراحى صحنه به صحنهٔ برنامه. در اين روش، توجه اصلى پر اهميت و موقعيت نما متمرکز است و تلاش کارگردان بر اين است که نماهاى متوالى ارزش نمايشى داشته، توجه بيننده را به عوامل خاص صحنه جلب کرده، نکات خاص را مؤکد نشان داده و حالت خاصى را در صحنه تقويت کند.
|
|
روشهاى تصويرنامهاى به تجزيه و تحليل داستان بهشيوهٔ مصور متکى هستند و بر اساس اين داستان مصور است که نحوهٔ ترکيب تصاوير تعيين و سپس طريقهٔ دستيابى به آن ترکيب تصويرى مورد بحث قرار مىگيرد. مىتوان اينگونه برنامهريزى را بهعنوان راهنماى کلى يا دقيق پيشرفت تهيهٔ برنامه بهکار گرفت. البته برنامهريزى قبل از مرحلهٔ تمرين به بالابردن استاندارد و کيفيت برنامه کمک بسيارى مىکند ليکن در اين زمينه نبايد واقعبينى را فراموش کرد. همواره بايد روند رشد هر صحنه و چگونگى پيوند آن به صحنهٔ بعدى را در نظر داشت. بسيارى از کارگردانها با تعهدى که اين برنامهريزى بهوجود مىآورد مخالف هستند و روشهاى آزادتر و قابل انعطافتر را ترجيح مىدهند. با اين وجود، آنجا که کاربرد جلوههاى خاص تصويرى ضرورت مىيابد استفاده از تصويرنامه و طرح مصور برنامه اجتنابناپذير خواهد بود.
|